غاص. [ غاص ص ] ( ع ص ) صفت مشبهه از غص. ممتلی. پر. انباشته. آکنده. مجلس غاص باهله ، مجلسی پر مردمان. منزل غاص بالقوم ؛ جای پر از قوم. ( منتهی الارب ). || آنکه به گلویش چیز درماند. ( آنندراج ). غاص. ( ص ) مرد مفلس. ( ملحقات فرهنگ اسدی چ طهران ص 227 ).
معنی کلمه غاص در فرهنگ معین
(صّ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - انباشته ، پُر. ۲ - گروه بسیاری از مردم که یک جا گِرد هم آیند.
معنی کلمه غاص در فرهنگ عمید
۱. کسی که لقمه در گلویش گیر کند و نتواند نفس بکشد. ۲. پر، انبوه. ۳. مکانِ پر از مردم. ۴. مرد مفلس.
معنی کلمه غاص در فرهنگ فارسی
( اسم ) ممتلی پر انباشته : مجلس غاص باهلش بود . مرد مفلس
جملاتی از کاربرد کلمه غاص
که صدف گم شود ار موج درافتد به مغاص داد از دست خواص
آمِنمِسِس یا آمنمِسه (معنای نام:زادهٔ آمون) (پادشاهی ۱۲۰۳-۱۲۰۰ (پیش از میلاد)) پنجمین فرعون از دودمان نوزدهم مصر باستان بود. او را فرزند مرنپتاه یا رامسس دوم دانستهاند. آگاهیهای کمی دربارهٔ او در دست است. برخی مصرشناسان بر این باورند که او غاصب تاجوتخت ستی دوم بوده و از پیش برای پادشاهی نامزد نشده بودهاست.
نایب بوبکر و عثمان غاصب حق امام جانشین بوحنیفه مفتی و ملای یزد
در بین سالهای ۱۰۱۱، ۱۰۱۵ و ۱۰۲۰، هر دو محمود و مسعود یکم لشکرکشیهای را به غور انجام دادند و اسلام را به جای بتپرستی بومی بنیان نهادند. پس از این، غور به عنوان یک دولت دست نشانده از امپراتوری غزنوی در نظر گرفته میشد. در زمان عبدالرشید و طغرل غاصب، غور و غرجستان خودمختاری شان را به دست آوردند.
رسیدن آنتیوخوس به تاج و تخت بحث برانگیز بود و برخی او را غاصب می دانستند. پس از مرگ برادرش سلوکوس چهارم فیلوپاتور در سال 175 قبل از میلاد، وارث "واقعی" باید دمتریوس اول، پسر سلوکوس می بود. با این حال، دمتریوس اول در آن زمان بسیار جوان و گروگان در روم بود، و آنتیوخوس از فرصت استفاده کرد و به جای آن خود را پادشاه اعلام کرد و با موفقیت کافی از ادعای انطاکیه برای حمایت از طبقه حاکم یونانی خود را به دست آورد. این به ایجاد یک روند بیثباتکننده در امپراتوری سلوکی در نسلهای بعدی کمک کرد، زیرا تعداد فزایندهای از مدعیان تلاش کردند تا تاج و تخت را غصب کنند. پس از مرگ خود او، جنگ قدرت بین خطوط رقیب سلسله حاکم به شدت به فروپاشی امپراتوری کمک کرد.
آری آری غاصب حق علی شد در جهیم لاجرم بر شیعیان لازم بود عیش مدام
امام را زین غاصبان مسند شرع بهر دقیقه خطرها بود فزون ز هزار
ملاصدرا در روز نهم جمادیالاول سال ۹۷۹ قمری (هفدهم مهر ۹۵۰، ۱۵۷۱ میلادی)، در شیراز و در محله قوام زاده شد و او را محمد نامیدند. به روایتی پدر او خواجه ابراهیم قوام، مردی دانشمند و وزیر فرماندار پارس - محمد میرزا که بعدها به شاه محمد خدابنده معروف شد بود - و صدرالدین محمد تنها فرزند او، حاصل یک دعا بود. به باور هانری کربن خواجه ابراهیم بازرگان بود و به خرید و فروش مروارید، شکر بنگاله و شال کشمیری میپرداخت. وی هر از گاهی برای به دست آوردن مروارید به مغاص لؤلؤ در بحرین میرفت.
کهن دشمنانی که بودند از اول نبی را منافق، ولی را مغاصب
در سال ۴۲۴ اردبور و پسرش آسپار برای سرنگونی ژوآن غاصب به ایتالیا اعزام شدند. اردبور تصرف شد اما پسرش توانست او را نجات دهد.
هوتن یک گروه شش نفره (به احتساب خودش) از نجبای پارس را که به آنها اطمینان داشت، در شوش شکل داد و با ورود داریوش از پارس او را نیز در گروه خویش وارد نمودند. این هفت تن با هم قسم خوردند که برای دفع غاصب اقدام کنند.
سید جلالالدین طاهری اصفهانی امام جمعه و نماینده ولی فقیه سابق اصفهان، گفته «همصدا با اکثریت مردمِ رای باخته، این انتخابات را مخدوش و آن را باطل و تصدی مجدد رئیس دولت را برای دور بعد نامشروع و غاصبانه» میداند.
سکاها طایفههای ایرانی بودند که در دو سوی دریای خزر، دشتهای جنوب روسیه و فرارود میزیستند و از زبان آنها در دوره باستان هیچ اثر مکتوبی در دست نیست. گزارشهای هرودوت از افسانهها و داستانهای اسکیتی و به وجود ادبیات بسیار غنی و به ویژه، حماسی زبان سکایی باستانی گواهی میدهد. به روایت هرودوت، پس از پیروزی سومین شاه ماد (هووخشتره) بر سکاهای غاصب (اسکیتیها) و بازستانی امپراتوری ماد، با آنها با مهربانی رفتار کرد و «پسرانی را بدیشان سپرد تا به زبان خود و هنر تیراندازی را بدانها بیاموزد».
پس خضر کشتی برای این شکست تا که آن کشتی ز غاصب باز رست
نه تن ز غاصبان و مجوسان ز شش جهت کوبیده پنج نوبت شاهی به یک زمان
غاصب الضیعه قد فنی و ردی ناصب الشیعه قد فنی هوی و هلک
عجب نباشد اگر غاصب آب دین ببرد که حرص در دلش افروخت نار حمّی را
غاصت حق علی میرود آشفته بنار زانکه جز دوزخ او را نبود جای دگر
آشور در دوران پادشاهی آشور-نَدین-پال، بسیاری از قدرت خود را از دست داد. پس از او، آشور-نیراری سوم، نوه توکولتینینورتای یکم و فرزند یا برادرزاده آشور-نَدین-پال به شاهی رسید. پدر و عمویش در قتل توکولتینینورتای یکم دست داشتند. به نظر میرسد که خودش نیز با استفاده از فرصت بدست آمده از هرج و مرج پس از قتل توکولتینینورتای یکم، به تاج و تخت رسیده باشد و بنابراین غاصب تاج و تخت شناخته میشد.
اقدامات کلی اردوان همچنین نامعلوم و غیرقطعی است. بعضی منابع او را غاصب تاجوتخت خوانده و بعضی دیگر گزارش کردهاند که اردشیر یکم دستنشانده او بوده و خود به عنوان نایبالسلطنه و قدرتهای پشت پرده فعالیت میکردهاست. سلطنت اردوان چندماهی بیشتر دوام نیاورد. همچنین نقل شدهاست که خشایارشا در نبرد تن به تن زخمهای زیادی را بر بدن اردوان نهاده است.