عمیاء

معنی کلمه عمیاء در لغت نامه دهخدا

عمیاء. [ ع َم ْ ] ( ع ص ) مؤنث أعمی ̍. کور. نابینا. ج ، عُمی ، عمیاوات. رجوع به اعمی شود.
- علی العمیاء ؛ کورانه. کورکورانه. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه عمیاء در فرهنگ معین

(عَ ) [ ع . ] (ص . ) مؤنث اعمی ، زن نابینا.

معنی کلمه عمیاء در ویکی واژه

مؤنث اعمی ؛ زن نابینا.

جملاتی از کاربرد کلمه عمیاء

و قال ص لا تقوم السّاعة حتّی تأتی فتنة عمیاء مظلمة، المضطجع فیها خیر من الجالس، و الجالس فیها خیر من القائم، و القائم فیها خیر من الماشی، و الماشی فیها خیر من الساعی.