عمله

معنی کلمه عمله در لغت نامه دهخدا

( عملة ) عملة. [ ع َ ل َ ] ( ع اِمص ) دغلی. ناراستی یا دزدی.( منتهی الارب ). سرقت یا خیانت. ( از اقرب الموارد ).
عملة. [ ع َ م ِ ل َ ] ( ع اِ ) کار. || کرده شده ، هرچه باشد. ( منتهی الارب ). آنچه کرده شده. ( از اقرب الموارد ). || ( ص ) ناقة عملة؛شتر ماده بین العماله هوشیار. ( منتهی الارب ). ماده شتر که نجابتش آشکار و زیرک باشد. ( از اقرب الموارد ).شتر زیرک که آشکار است زیرکی او. ( از شرح قاموس ).
عملة. [ ع َ م َ ل َ ] ( ع ص ، اِ ) عمله. ج ِ عامل. کارگران. رجوع به عامل شود : و او را [ دیه قردین ] قردین از برای او نام نهادند که ملک کیخسرو عمله و بنایان خود را روزی گفت گردید این . ( تاریخ قم ص 81 ).
- عمله خلوت ؛ کنیزان و زنان حرم.
- عمله طبع ؛ کارگران چاپخانه. ( فرهنگ فارسی معین ).
- عمله طرب ؛ گروه مطربان و موسیقی دانان. ( فرهنگ فارسی معین ).
- عمله کشتی ؛جاشوان. ملاحان. ( فرهنگ فارسی معین ).
- عمله واکره ؛ کارگران و کشاورزان. و در تداول فارسی بر کسانی اطلاق میشود که کارهای سخت و خشن و پست میکنند.
|| در فارسی امروز، کلمه عمله بصورت مفرد بمعنی یک تن کارگر زیردست بنا، استعمال میشود. و خشت و آجر به بنا دادن و زمین حفر کردن و دیوار فرودآوردن و گِل ساختن و خاک بردن و ازین قبیل کارها در بنائی از وظایف اوست. و عمله غیر شاگرد بنا است چه شاگرد بنا بیش و کم از بنائی آگاهی دارد. این کلمه را گاهی به «ها» ( عمله ها ) و زمانی به «ات » ( عملجات ) جمع بندند و نظایر این کلمه که جمع عربی را مفردبکار برند در فارسی کمابیش هست همچون طلبه ، تبعه و جز اینها.
- سرعمله ؛ بزرگ کارگران و عمله ها.
عملة. [ ع ِ ل َ ] ( ع اِ ) کرده شده ، هرچه باشد. ( منتهی الارب ). آنچه کرده شده است. ( از اقرب الموارد ). || هیئت کار کردن. ( منتهی الارب ). هیئت عمل. ( از اقرب الموارد ). || بدی و فساد دلی. ( منتهی الارب ). باطن شخص در بدی و شر. ( از اقرب الموارد ). || مزد کاری. ( منتهی الارب ). مزد کار و عمل. ( از اقرب الموارد ). عُملة. رجوع به عُملة شود.
عملة. [ ع ُ ل َ ] ( ع اِ ) مزد کارکن. ( منتهی الارب ). مزد کار و عمل. ( از اقرب الموارد ). عِملة. رجوع به عِملة شود.
عملة. [ ع َم ْ م َ ل َ ] ( اِخ ) نام جایگاهی است که در شعر نابغه ذبیانی آمده ، و زمخشری آن را بضم اول ضبط کرده است. ( ازمعجم البلدان ). شهری است در شام. ( از تاج العروس ). در منتهی الارب به تشدید لام ( عَمَلّة ) ضبط شده است.

معنی کلمه عمله در فرهنگ معین

(عَ مَ لِ ) [ ع . عملة ] (اِ. ص . ) ۱ - ج . عامل . ۲ - در فارسی به معنی کارگر، مزدبگیر.

معنی کلمه عمله در فرهنگ عمید

۱. = عامل
۲. کارگر ساختمان. &delta، در فارسی به صورت مفرد استعمال می شود.
۳. [قدیمی] کارکنان، کارگران.
* عملهٴ طرب: [قدیمی] مطربان، خوانندگان و نوازندگان.

معنی کلمه عمله در فرهنگ فارسی

کارکنان، کارگران
( صفت اسم ) جمع عامل ۱ - کارکنان کارگران : ... عمله کارخانه دو نفر . یا عمله طبع . کارگران چاپخانه . یا عمله طرب . گروه مطربان و موسیقی دانان : عمله طرب ناصر الدین شاه . یا عمله کشتی . جاشوان ملاحان . ۲ - ( به معنی مفرد ) یک کارگر ( مخصوصا کارگر بنایی ) : یک عمله حاضر حاضر کن .
نام جایگاهی است که در شعر نابغه ذبیانی آمده و زمخشری آنرا بضم عین ضبط کرده است شهری است در شام

معنی کلمه عمله در دانشنامه آزاد فارسی

عَمَلِه
نام چند دسته از طوایف ترک و لر ایران. طایفۀ عملۀ پشتکوه، حدود دو قرن پیش، از قلمرو والی پشتکوه لرستان گریخته و در بعضی روستاهای محصور اطراف شوش مستقر شدند. اینان تا ۱۰۰ سال پیش به عملۀ کریم خان معروف بودند. جمعیت این مردم در حدود یکصد سال پیش بالغ بر ۸۰۰ خانوار بود. آقامحمدخان قاجار در اواخر سلطنت گروهی از این مردم را به فارس تبعید کرد. اینان پس از قتل شاه، دوباره به موطن خود بازگشتند. طوایف عملۀ یا نوکرباب کهکیلویه عبارت اند از عملۀ بویراحمدی گرمسیری، ساکن دهستان آرو؛ عملۀ بویراحمدی سردسیری که از تیره های مختلف تشکیل شده است؛ و عملۀ چرام. طایفۀ عملۀ قشقایی مرکب از ۲۷ تیرۀ کوچک و بزرگ و مشتمل بر ۴,۰۳۷ خانوار چادرنشین است. تیره های اصلی عملۀ قشقایی عبارت اند از ایگدر، اسلاملو، نفر، بیات، رحیمی، صفی خانی، آردکپان، بلو، موصلو، بوربور، بهمن بیگلو، گله زن، ابیوردی، مختارخانلو توللی و جز آن ها. سردسیر این مردم در شش ناحیه و سرحد و چهاردانگه و گرمسیرشان در سیمکان و بیضا و فراشبند و خنج و کارزین و افزر و فیروزآباد قرار دارد. طایفۀ عمله، در گذشته اتباع مخصوص ایلخانان قشقایی بودند و به تدریج طایفه ای بزرگ شدند. اعضای این طایفه همان گونه که از نامشان پیداست، از طوایف مختلف ایل قشقایی جدا شده بودند.

معنی کلمه عمله در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عَمَلِهِ: عملش- کارش
ریشه کلمه:
عمل (۳۶۰ بار)ه (۳۵۷۶ بار)

معنی کلمه عمله در ویکی واژه

عملة
عامل.
در فارسی به معنی کارگر، مزدبگیر.

جملاتی از کاربرد کلمه عمله

چه کنی از مژه سحر از پی خسرو هر دم این عملها نه ز دیوان من آموخته ای؟
عملها هم ز خلقان مختلف بد ارادتها از آنرو مختلف شد
یک اتوماتای یادگیر را می‌توان به صورت یک شئ مجرد که دارای تعداد متناهی عمل است، در نظر گرفت. اتوماتای یادگیر با انتخاب یک عمل از مجموعه عملهای خود و اِعمال آن بر محیط، عمل می‌کند. عمل مذکور توسط یک محیط تصادفی ارزیابی می‌شود و اتوماتا از پاسخ محیط برای انتخاب عمل بعدی خود استفاده می‌کند. در طی این فرایند اتوماتا یادمی‌گیرد که عمل بهینه را انتخاب نماید. نحوه استفاده از پاسخ محیط به عمل انتخابی اتوماتا که در جهت انتخاب عمل بعدی اتوماتا استفاده می‌شود، توسط الگوریتم یادگیری اتوماتا مشخص می‌گردد.
کز عملهای زنده ساخته شد وز دم مؤمنان فراخته شد
قوله تعالی: «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها» بدان که اقوال علما درین آیت مختلف است، قومی گفتند یوسف (ع) بآن زن همّت کرد چنان که آن زن بوی همّت کرد حتّی حلّ الهمیان و جلس منها مجلس الرّجل من المرأة، قومی گفتند همّت آن زن دیگر بود و همّت یوسف دیگر، زن همّت فاحشه داشت و در دل کرد که کام خود از وی بر دارد و یوسف همّت فرار داشت با مخاصمه، یعنی در دل کرد که از وی بگریزد یا با وی برآویزد و فرمان وی نبرد. قومی گفتند معنی همت آرزوی بود که در دل آید بطبع بشری بی اختیار و بی کسب بنده و بنده باین مأخوذ نباشد که این در تحت تکلیف نیاید، پس این همّت نه از یوسف زلّت بود نه از آن زن، بلی زلّت زن بدان بود که عقد و نیّت بدان پیوست و عزم کرد بر تحقیق آن همّت و خطرت و این عزم کسب بود لا جرم بدان مأخوذ بود. قال ابن المبارک قلت لسفیان: ا یؤخذ العبد بالهمّة؟ قال اذا کان عزما أخذ بها. و فی الخبر: من هم بسیّئة و لم یعملها لم تکتب علیه.
او در دوران ناصرالدین شاه قاجار بسیاری اوقات در تهران جزو عملهٔ خلوت و شکار بود و ریاست ایل سوادکوه و سوارهای آنجا را بر عهده داشت اما در دورهٔ مظفرالدین شاه قاجار به مازندران مهاجرت کرد و اغلب در مازندران ساکن بود و در آن خطه از نفوذ زیادی برخوردار بود.
لب هریک زین عملها این جناب نوعروسی هست رشک آفتاب
در عملهایی‌ که جز خجلت ندارد شهرتش کم مدان آگاهی‌ات ‌گر دیگری آگاه نیست
قال رسول اللَّه (ص) ما منکم من احد ینجیه عمله قالوا: و لا انت یا رسول اللَّه؟
به‌طور کلی و با توجه به دستور العملهای جاسازی شده می‌توان این پردازنده را یک پردازنده مخصوص برای شتاب دهی گرافیکهای سه بعدی و فیزیک در بازی‌ها به حساب آورد.
قال النّبیّ (ص): «ما منکم من احد ینجیه عمله». قیل: و لا انت یا رسول اللَّه؟ قال: «و لا أنا، الّا ان یتغمّدنی اللَّه برحمته».
آقا غلامحسین نوازندهٔ تار دوره قاجار و عضو عمله طرب خاصه در اواسط حکومت ناصرالدین شاه بود. او برادرزاده و شاگرد آقا علی‌اکبر فراهانی بود. پس از درگذشت آقا علی‌اکبر، آقا غلامحسین با همسر او ازدواج کرد و سرپرستی و آموزش فرزندانش، میرزا عبدالله و آقا حسین‌قلی را بر عهده گرفت که هر دو بعداً از نوازندگان سرشناس تار شدند. آقا غلامحسین پس از مرگ آقا علی اکبر در سال ۱۲۷۸ قمری بیش از ۲۰ سال به عنوان نوازنده مخصوص ناصرالدین شاه در سفرها و مراسم درباری شرکت داشت. مرگ او احتمالاً در اواخر ۱۳۰۴ قمری بوده‌است.