عمدی
معنی کلمه عمدی در فرهنگ معین
معنی کلمه عمدی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه عمدی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه عمدی
هر که بما قصد کند پیش ما زود جهدگر که عمدیا خطاست
در سال ۲۰۱۳ حدود ۱۵۵ میلیون مورد از عوامل جدید سقوطهای خطرناک به ثبت رسیده است. این عوامل غیرعمدی به افزایش قربانیان از ۳۴۱٬۰۰۰ در ۱۹۹۰ به ۵۵۶٬۰۰۰ مورد مرگ شدهاست.
در همین زمان، کمیسیون حقوق بینالملل کار بر روی ماده ۲۶ (خسارت عمدی و شدید به محیطزیست) را به یک کارگروه سپرده بود تا امکان گنجاندهشدن خسارت عمدی و شدید به محیطزیست به عنوان یک جرم بینالمللی در پیشنویس مواد بررسی شود.
در ابتدای نسخه انگلیسی کتاب، مانند بسیاری از کتابهای دیگر آمدهاست شخصیتها و اتفاقات این کتاب ساختگی هستند. در نسخه آلمانی جمله دیگری نیز اضافه شدهاست: «اگر آنچه نگاشته شده با شیوه عمل روزنامهنگاران روزنامه بیلد شباهت دارد، نه عمدی یا اتفاقی، بلکه اجتناب ناپذیر است.»
هذا کنفی هذا عمدی هذا ازلی هذا ابدی
چون همه چیزی عمدیت را سزاست در سرم این ژنده گر نبود رواست
آخرین دموکراسی انقلابی آمریکای لاتین – دولت خاکوبو آربنز – به دلیل تهاجم سرد و عمدی ایالات متحده شکست خورد. رهبر نمایان کودتا وزیر خارجه جان فاستر دالس بود، شخصی که طی تصادفی نامحتمل، یکی از سهامداران و نمایندگان یونایتد فروت است.
عمده رهبران جهادی یک شورای فرماندهی را در پاکستان تشکیل میدهند. این اقدام به عنوان یک تلاش عمدی برای کنار گذاشتن دولت در تبعید که در ابتدا برای جایگزین شدن پس از دولت نجیب الله تشکیل شده بود و بنابر مسائل محرمانه منتفی شده بود به نظر میرسید. گزارشها حاکی از آن هست که اختلافات قومی منجر به ناکامی مجاهدین تحت حمایت آمریکا برای کنار گذاشتن دولت کابل شدهاست.
هذا کنفی، هذا عمدی هذا ازلی، هذا ابدی