عصای

معنی کلمه عصای در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عَصَایَ: عصایم
معنی عَصَاکَ: عصای تو
ریشه کلمه:
عصو (۴۴ بار)عصی (۴۴ بار)ی (۱۰۴۴ بار)
چوبدستی. اصل آن عصو و جمع آن در قرآن عصّی (به کسر عین و صاد و تشدید یاء) آمده است در لغت به ضم عین و کسر صاد و اوزان دیگر نیز وارد است. . در قرآن مجید همه موارد آن درباره عصای موسی «علیه‏السلام»است جز دو مورد که در مورد چوبدستی‏های ساحران می‏باشد . ناگهان ریسمان‏ها و چوبدستی‏های آنها در اثر سحر به خیال موسی به تندی حرکت می‏کردند. ایضاً . درباره عصای موسی چند معجزه در قرآن آمده است: 1- مار شدن آن در طور وقت بعثت. . 2- اژدها شدن آن در پیش فرعون . درباره اینکه چرا در طور مار و در پیش فرعون اژدها شده رجوع شود به «جانّ». 3- بلعیدن وسائل سحر جادوگران . ایضاً . لَقِفَ به معنی قاپیدن و بلعیدن است یعنی عصایت را بیانداز آنگاه آنچه را که به باطل روی کار می‏آورند می‏بلعید. رجوع شود به «لقف». 4- زدن عصا به دریا و ایجاد راه از میان آن و انجماد آب مثل سنگ . به موسی وحی کردیم که عصایت را به دریا بزن پس دریا بشکافت و هر تکه‏اش مثل کوهی بزرگ (و بی‏حرکت) گردید. تا بنی اسرائیل از آن بگذشتند. 5- شکافتن سنگ در صحرای سینا در اثر زدن عصا و جریان دوازده چشمه از سنگ . معجزه‏ به عقیده نگارنده معجزه انبیاء خارج از قوانین این علم نیست بلکه بشر به آن راه ندارد و راه طبیعی آن فقط در دست خداست و بشر تا قیامت به آن راه نخواهد یافت وگرنه معجزه بودن از بین خواهد رفت مثلا اگر در آینده بتوانیم عصا را به مار مبدّل کنیم دیگر معجزه بودن آن برای موسی معنی نخواهد داشت و همچنین. بسیار چیزها هستند که بشر راه و رسم چگونگی و فرمول آن را دانسته و بعضی چیزها هستند که به حقائق آنها واقف نشده‏ایم معجزات انبیاء از قسم دوم است. فرق معجزه با غیر معجزه آن است که بشر دومی را مرتب دیده و طبیعی نام گذاشته وگرنه هر دو معجزه‏اند توضیح آن که ما پیوسته دیده و دانسته‏ایم که تخم مار به تدریج مبدل به مار می‏شود در اثر کثرت دیدن و تکرار عمل نام آن را طبیعی گذاشته‏ایم و چون مبدّل شدن عصا را به مار ندیده‏ایم آن را معجزه می‏گوییم وگرنه در واقع مبدّل شدن تخم به مار و مبدّل شدن عصا به آن، هر دو معجزه است و اگر مطلب از این قرار می‏بود که پیوسته مار از چوب به دست آید در آن صورت این را طبیعی و مبدّل شدن تخم به مار را معجزه می‏خواندیم. همچنین مبدّل شدن یک سلول نامرئی (نطفه) به یک شتر بزرگ و مبدّل شدن سنگ به شتر، هر دو معجزه است ولی به وجود آمدن شتر از سلول را پیوسته دیده و نام آن را طبیعی گذاشته‏ایم اما ناقه صالح را که از سنگ بیرون آمده معجزه گفته‏ایم اگر باانصاف قضاوت کنیم خواهیم دید تبدیل سلول به شتر در اعجوبه بودن کمتر از تبدیل سنگ به شتر نیست. همچنین است معجزات دیگر. امروز دانشمندان مسلّم داشته‏اند که ماده اولیه تمام اشیاء عالم یکی و خمیره همه آنها یک چیز است و اختلاف اشیاء در اثر اختلاف ترتیب اتم‏ها است مثلا قلب من و نوک آهنین قلم من و میزی که روی آن می‏نویسم و آب دریاها و سنگ کوه‏ها و مغز آدم‏ها و... همه از یک چیز و یک ماده بوجود آمده‏اند و ریشه همه یکی است آنکه قلب را قلب، آهن را آهن، آب را آب و سنگ را سنگ کرده فقط و فقط اختلاف ترتیب اتم‏ها و اختلاف حرکات آنهاست. پس ماده اولیه عصا و مار هر دو یکی است و خدا می‏تواند با تغییر ترتیب اتم‏ها عصا را به مار و مار را به عصا تبدیل کند و نیز با آن تغییر، آب را به سنگ و سنگ را به آب مبدل نماید چنانکه درگذشتن بنی اسرائیل از دریا چنان شد. به نظرم این تقریب در باره تفهیم معجزه بهترین تقریب هااست.

جملاتی از کاربرد کلمه عصای

جای موسی خالی است وآن عصای موسوی تا که فرعون کسالت را ببلعد در دمی
که در چنگ فرعون نفس غنیم ز هر مو بریزم عصای کلیم
«قالُوا یا مُوسی‌» گفتند ای موسی: «إِمَّا أَنْ تُلْقِیَ» تو عصای خویش بیفکنی پیش، «وَ إِمَّا أَنْ نَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقی‌» (۶۵) یا ما آن خود بیفکنیم پیش.
در ۱ می۳۰۱۹ در روز تاجگذاری، آراگورن تاج پادشاهی گاندور و عصای سلطنتی آرنور را گرفت و دو قلمرو تحت فرماندهی او متحد شدند.
بعضی گفته‌اند این سوره دربارهٔ ابوسفیان (و کفار قریش) نازل شده که با وجود ثروت فراوان هنگامی که یتیمی آمد و تقاضای چیزی کرد او با عصایش بر او زد و او را دور کرد.
عصای کلیمست این شعر من که دریا بخشکی چو ساحل کند
ور جادویی نماید بندد زبان مردم تو چون عصای موسی بگشا برو زبان‌ها
هست از تیغ علی تا به عصای موسی آنقدر فرق که دارند گلیم و حیدر
عصای رمح وی اعجاز موسوی دارد که روز معرکه در چشم خصم اژدرهاست
پادشاه اله سار شایر را سرزمینی آزاد و تحت حمایت عصای سلطنتی شمال اعلام می‌کند و انسان‌ها را از وارد شدن به آن منع می‌نماید.
چون عصای موسی بود آن وصل اکنون مار شد ای وصال موسی وش اندرربا این مار را
رحمة للعالمین را دست شد در آستین وان عصای آسمان فرسا بخاک اندر فکند
آرون و پدرش الروند در جشن وسط تابستان ۲۴ ژوئن به میناس تیریت رسیدند؛ و عصای سلطنتی شمال از طرف الروند به آراگورن تقدیم شد. در روز بعد آراگورن با آرون ازدواج کرد.
همهٔ حاضران، استادان و دانشجویان به‌صورت نیم‌دایره جلویش نشستند. من و آنابل در اولین ردیف جا گرفتیم. همینگوی همین که منتظر بود همه سر جاهایشان بنشینند، مدام عصایش را از این دست به آن دست می‌کرد و به من خیره شده بود. لابد چون مثل بقیهٔ پسرها موبور و چشم‌آبی نبودم. با صدایی ظریف و کمی زنانه پرسید: «شما کجایی هستید؟»
بر عصای قبول تکیه مزن که «عصی آدمت» زند گردن
کالینانِ یک یا ستاره‌ی بزرگ آفریقا با وزن ۵۳۰/۲ قیراط معادل ۱۰۶/۰۴ گرم و دارای ۷۴ وجه(هندسی) بزرگ‌ترین الماس تراش‌خورده از خانواده‌ی کالینان و دومین الماس بزرگ تراش‌خورده در جهان (بعد از الماس طلایی جوبیلی با وزن ۵۴۵/۶۷ قیراط معادل ۱۰۹/۱۳ گرم) است. الماس کالینان‌ِ یک حدود ۴۰۰ میلیون دلار ارزش‌گذاری می‌شود و در حال حاضر در رأس عصای سلطنتی پادشاهی بریتانیا قرار دارد.