معنی کلمه طیبات در لغت نامه دهخدا
زهر از قبل تو نوشداروست
فحش از دهن تو طیبات است.سعدی. || ( اِخ ) نام قسمتی از غزلیات سعدی :
چند خواهی گفت سعدی طیبات .سعدی.
طیبات. [ طَی ْ ی ِ ] ( اِخ ) نام مرکز بلوک پائین ولایت باخرز از ولایت باخرز و خواف خراسان واقع در جنوب کاریز. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 198 ). درفرهنگ جغرافیائی ایران آمده است : نام یکی از بخشهای تابعه شهرستان مشهد. محدود است از طرف خاور بدشت خدنگ هریرود و مرز ایران و افغانستان ، از باختر به بخش حومه تربت حیدریه ، از شمال بکوه بیزک و بخش تربت جام ، از جنوب بکوههای باخرز. این بخش در جنوب شهرستان مشهد و آخرین حد ایران و افغانستان سر راه هرات واقعشده ، از نظر تجارت قابل اهمیت میباشد زیرا کلیه واردات و صادرات و متبادله جنسی بین ایران و افغانستان در گمرکات این بخش صورت میگیرد. دو رشته ارتفاعات معروف بکوه بیزک و باخرز بواسطه مجاورت با خاک افغانستان محل دستبرد دزدان و سارقین است زیرا بواسطه نداشتن آب کافی عبور و مرور کمتر است و علاوه بر آن تنگه ها و گدارهای خطرناکی وجود دارد که عبور از آنها خالی از اشکال نیست. هوای بخش بواسطه مجاورت با کویر لوت گرم و دارای وزش بادهای شدید خشک و سوزان است که از سمت دشت ناامید و سیستان از اوایل خرداد تا مردادماه جریان دارد. آب بخش از قنوات تأمین میشود. محصول عمده غلات ، تریاک ، زیره سبز، منداب و میوه جات است. شغل اهالی زراعت و تجارت ، کسب مالداری و قالیچه بافی است. راه شوسه هرات از این بخش عبور میکند. از طریق شهرنو به تربت حیدریه اتومبیل رو است و به اغلب آبادی ها قسمتهای مرزی جاده فرعی احداث شده است. این بخش از سه دهستان بنام یوسف آباد، پائین ولایت باخرز، مشهد ریزه ، میان ولایت باخرز، شهرنو، بالاولایت باخرز که دارای 105 آبادی هستند تشکیل یافته و جمیع نفوس آن درحدود 47227 نفر است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).