طایف. [ ی ِ ] ( ع ص ) رجوع به طائف شود. طایف. [ ی ِ ] ( اِخ ) رجوع به طایفا شود.
معنی کلمه طایف در فرهنگ معین
(یِ ) [ ع . طائف ] (اِفا. ) ۱ - طواف - کننده . ۲ - شبگرد.
معنی کلمه طایف در فرهنگ عمید
طواف کننده.
معنی کلمه طایف در فرهنگ فارسی
شهریست در حجاز جنوبیدر ۱۲ فرسنگی مشرق مکه : دارای ۴٠٠٠٠ تن سکنه : محصول عمده انگور گواراست و مویز آن مورد مثل است . توضیح در قدیم شهری بود از بلاد ثقف در وادیی که ابتدای آن از [ لقیم ] و انتهای آن تا [ وهیط ] - که دو دهند - بوده . طوف کننده، طواف کننده، کسی که گردجائی بگردد، عسس، شبگرد ۱ - طواف کننده . ۲ - شبگرد عسس .
معنی کلمه طایف در دانشنامه آزاد فارسی
طائِف قصر شبرا در طائف شهری در حجاز، در ۱۲۰کیلومتری جنوب شرقی مکه، واقع در عربستان سعودی، با ۴۱۰هزار نفر جمعیت (۱۹۹۱). چهارمین شهر بزرگ عربستان و در مسیر جادۀ ریاض به مکه است. ارتفاعش از سطح دریا ۱۶۸۰ متر، و شهری خوش آب وهوا و خوش منظره است. زمین های حاصل خیز و آب فراوان، آن را مستعد کشاورزی کرده و محصولاتش گندم، انواع میوه، به ویژه انگور و انار، و نیز سبزی های خوردنی است. پایتخت تابستانی عربستان سعودی شمرده می شود و شاه و شاهزادگان و دولتمندان عربستان در آن جا کاخ ها و کوشک های بزرگ و زیبا دارند. پیش از اسلام مرکز قبیلۀ ثقیف بود. تاجران ثقیف و قُرَیش نزد خسرو انوشیروان رفتند و او کسانی را به طائف فرستاد تا آن شهر را با برج و بارو مستحکم سازند. بر سر مالکیت طائف بین قبیله های عرب مکرر نزاع درمی گرفت. بُت لات در این شهر قرار داشت. در پیمان طائف میان پیامبر اسلام و ثقیف، این شهر، که تالی مکه بود، حَرَم اعلام شد. معاویه سدی در ۳۰کیلومتری شمال شرقی آن جا ساخت (۵۸ق) که هنوز محفوظ است. در اوایل اسلام، از آن جا که میوه های طائف به مکه صادر می شد، این شهر را «باغ حَرَم» می خواندند. ماجرای ابوسفیان و سمیّه و تولد زیاد بن ابیه، که در تاریخ عرب معروف است، در طائف اتفاق افتاد. حجّاج بن یوسف ثقفی نیز زادۀ این شهر بود. وهابی ها در اوایل قرن ۱۹ شهر را تاراج کردند. در ۱۸۱۳ به تصرف مصریان درآمد و سرانجام حسین بن علی، پادشاه حجاز، در جنگ با وهابیان طائف را تسخیر کرد (۱۹۳۴). امام یمن مدعی مالکیت آن جا بود، لیکن پیمان طائف (۱۹۳۴/۱۳۵۳ق) حاکمیت عربستان سعودی را بر آن رسمیت و قطعیت داد.
جملاتی از کاربرد کلمه طایف
از لطایف سکینۀ ارواح وز غرایب جهینۀ اخبار
هر طایفه را بیازمودم گه پیر و گهی مرید بودم
که بنده را ز عزیزان خویش طایفهای به بارگاه سعادت گزیدهاند خوار
خلق انبوه بریدند الفها بر سر مشعل و شمع به این طایفه همراه کنید
عشاق تو در پیش گرفتند بیابان کان طایفه ده را پس ازین هیچ کسانند
یا اجمل الجمال و یا املح الملاح یا لطف اللطایف یا نکته النکات
همچنین حدود ۱۰۰ سال پیش تعداد ۲۹۴ خانواده از طایفه آبیل در ناحیه گنگ و تعداد ۳۲۰ خانواده در چخانسور زندگی میکردهاند.
نه همچو طایفه ی جاهلان که خرسندند مثال نقش بهیمی بذوق نفسانی
در سال ۴۲۹ ترکمانان غُز به طایفه هذبانی هجوم بردند کشتاری فراوانی از آنان کردند
از فیلمها یا مجموعههای تلویزیونی که وی در آنها نقش داشتهاست، میتوان به عروسی، خانه تاریک، کشیشان و طایفه اشاره نمود.
یک طایفه از شوقش بدریده گریبانی یک طایفه از عشقش انداخته دستاری
با وجودی که رخ از پرده ندادهست نشان یک جهان واله و یک طایفه حیران دارد
با طایفه ای دوست شود دل کایشان هم دوست به دشمن اند وهم دشمن دوست
خاندان علی یا علویان که شیعیان و پیروان علی ابن ابی طالب محسوب میشوند، گروهی از طایفه بنی هاشم بودند که پس از درگذشت محمد بن عبدالله و در پی جریان سقیفه که به موجب آن ابوبکر به خلافت رسید شروع به فعالیت کرده و به طرفداری از علی، حاضر نشدند با ابوبکر بیعت کنند و خلافت را حق علی دانستند.شروع فعالیّت علویان در عرصه سیاست، پس از کشتهشدن حسین ابن علی در واقعه کربلا بودهاست و از این تاریخ هرجا فرصتی برای قیام میدیدند از آن استفاده میکردند و چون اوضاع نامناسب میشد، موقتاً آرام میشدند. این آرامش موقتی بیشتر در دوران امویان بود که به جز قیام زید بن علی و فرزندش یحیی در دوران هشام بن عبدالملک هیچ قیام مهم دیگری از طرف علویان صورت نپذیرفت.