ضریب. [ ض َ ] ( ع ص ، اِ ) مانند. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). مثل. ( منتهی الارب ). نظیر : ضریر ما له فی العلوم نظیر و طبیب ما له فی الازمنة الغابرة ضریب. ( خلاصة الاثر بدیعی ). || نوع. || زده شده. || صفت از هر چیزی. || نیک زننده. || سَر. ( منتهی الارب ). رأس. || امین تیر قمار. ( منتهی الارب ). || زننده تیر قداح. || نام تیر سوم از تیرهای قمار. || شیری که از چند ناقه در یک شیردوشه دوشیده شود. || بهره. || شکم مردم. || برف. ( منتهی الارب ). ثلج. ( فهرست مخزن الادویه ). || پشک. ( منتهی الارب ). شب نم. جَلید. سقیط. صَقیع. ( فهرست مخزن الادویه ). || شیر سخت ترش یا شیر پاره پاره شده. ( منتهی الارب ). شیر بریده. || ( اصطلاح حساب ) عددی است که پیش از کمیتی قرار دهند برای ضرب کردن در وی. ارزش و قدر نسبی که بهر یک از مواد امتحانی داده می شود. ضریب. [ ض ُ رَ ] ( اِخ ) ابن نقیر ( یا نفیر ) ابن سُمیر مکنی به ابوالسلیل. صحابی است. ( منتهی الارب ).
معنی کلمه ضریب در فرهنگ معین
(ضَ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - شکل ، نوع . ۲ - مانند، همتا. ج . ضرایب . ۳ - حروف یا اعداد ثابتی که پیش از یک عبارت جبری نوشته می شود و باید در آن ضرب شود. ۴ - کمیتی که ویژگی خاصی از یک ماده یا دستگاه را نشان می دهد و مقدار آن در شرایط معین ثابت است .
معنی کلمه ضریب در فرهنگ عمید
۱. عددی که نشان دهندۀ مقدار خاصیت یا مشخصه ای است. ۲. (ریاضی ) عاملی عددی که قبل از یک کمیت مجهول در یک جملۀ جبری قرار می گیرد: در عبارت y١٤ + ٢x٣y٧ + ٢x٤، ضریب ٢x ، ٤ است، ضریب ٢x٣y ، ٧ است، و ضریب y ، ١٤ است.
معنی کلمه ضریب در فرهنگ فارسی
مثل، شکل، نظیر، مانند، نوع، صنف، ضارب، زننده ، و نیز به معنی مضروب، زده شده ۱ - ( صفت ) زننده . ۲ - ( اسم ) شکل نوع صنف . ۳ - مانند همتا . ۴ - اکسپوزان . جمع ضرایب . ابن نقیر ابن سمیر مکنی به ابو السلیل ٠ صحابی است ٠
معنی کلمه ضریب در دانشنامه آزاد فارسی
ضَریب (coefficient) در جبر، جزء عددی یک جملۀ جبری که پیش از جزء حرفی آن نوشته می شود و حاکی از ضرب است. مثلاً در عبارت ۴x۲ + ۲xy - x، ضریب x۲ عدد ۴ است، زیرا ۴x۲ به معنی۴x۲ است. ضریب xy عدد ۲ و ضریبx، -۱است زیرا -x = -x× ۱. اما در عبارات جبری کلی، ضریب ها با حروفی نمایانده می شوند که نمایندۀ عددهایند، مثلاً در معادلۀ b ،a ،ax۲ + bx + c = ۰، و c ضرایبی اند که ممکن است هر عددی باشند. این اصطلاح در بسیاری موارد به عوامل ثابت، در مقابل عوامل متغیر، نیز اطلاق می شود.
جملاتی از کاربرد کلمه ضریب
تبارک الله چندان سوابق خدمات شود بچربک و تضریب مفسدی بر باد
«قالُوا یا ذَا الْقَرْنَیْنِ» آن قوم گفتند ای ذو القرنین، «إِنَّ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ» این یاجوج و ماجوج تباهی میکنند در زمین، «فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجاً» ترا ضریبهای سازیم و خراجی نهیم، «عَلی أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ سَدًّا (۹۴)» بر آن تا میان ما و میان ایشان دیواری سازی.
و نامه رسید از بوریتگین با رسول و عذرها خواسته و امیر جوابی نیکو فرمود، که این مرد چون والی چغانیان گذشته شد بدان جوانی و از وی فرزندی نماند برفت و به پشتی کمیجیان چغانیان بگرفت و میان وی و پسران علی تگین مکاشفتی سخت عظیم بپای شد و امیر چون شغلی در پیش داشت جز آن ندید بعاجل الحال که میان هر دو گروه تضریب باشد تا الکلاب علی البقر باشد و ایشان بیکدیگر مشغول شوند و فسادی در غیبت وی ازین دو گروه در ملک وی نیاید. و آخر نه چنان شد، و بیارم که چه سان شد، که عجایب و نوادر است، تا مقرّر گردد که در پرده غیب چه بوده است و اوهام و خواطر همگان از آن قاصر.
«حَتَّی إِذا بَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ» ذو القرنین چون در اطراف عالم بگشت و امم اطراف در تحت قهر و ملک خود آورد از آنجا برگشت تا رسید میان دو او راز آن دو کوه، قومی را دید مسلمانان بسامان نیک مردان مؤمنان که از یاجوج و ماجوج بنالیدند و از رنج و اذی ایشان بزاریدند گفتند: «یا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ» بالنّهب و البغی، «فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجاً» قرأ حمزة و الکسائی خراجا بالالف، و کذلک فی المؤمنین «ام تسئلهم خراجا» و قرأ الباقون خرجا بغیر الف فی السّورتین و کلّهم قرأ فی المؤمنین «فَخَراجُ رَبِّکَ» بالالف الّا ابن عامر فانه قرأ «فخرج ربک خیر» بغیر الف و هما فی المعنی واحد کالنّبت و النبات و هو ما یخرج من فیء او جزیة او غلّة او ضریبة. و قیل الخراج علی الارض و الذّمة و الخرج المصدر. و قیل الخرج الجعل و الاجر و العطیّة، و المعنی هل نجعل لک عطیّة نخرجها الیک من اموالنا، «تَجْعَلَ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ سَدًّا».
مقدار آبه، رابطهای بین ضریب بازتاب و طول موج به دست میدهد.
به ضریب نیل معروف است. ضریب نیل نشاندهنده غیرخطی بودن مواد ابرپارامغناطیس در میدانهای کم است.
اکسانموبیل بزرگترین پالایشگر در جهان است که کارخانجات آن در نزدیکی بازارهای اصلی، در سراسر جهان مستقر هستند. این شرکت در ایالات متحده آمریکا؛ هفت پالایشگاه با ضریب ایمنی بالا را اداره مینماید.
تن ما خرقه ایست پرتضریب جان ما صوفییست معنی دار
رای گفت برهمن را که شنودم مثل دو دسوت که بتضریب نمام و سعایت و فتان چگونه ازیک دیگر مستزید گشتند و بعداوت و مقاتلت گراییدن تا مظلومی بی گناه کشته شد،و روزگار داد وی بداد، که هدم بنای باری عز اسمه مبارک نباشد، و عواقب آن از وبال و نکال خالی نماند. فلا یسرف فی الفتل انه کان منصورا. اکنون اگر میسر گردد بازگوی داستان دوستان یک دل و، کیفیت موالات و افتتاح مواخات ایشان، و استمتاع از ثمرات مخالصت و برخورداری از نتایج مصادقت.