صیدا
معنی کلمه صیدا در دانشنامه عمومی
معنی کلمه صیدا در دانشنامه آزاد فارسی
قلعه دریایی صلیبیون، (یا: صیدون) بندر، شهرِ باستانی، و مرکز اداری استان «الجنوب» در لبنان، با ۱۴۹ هزار نفر جمعیت (۲۰۰۳). در ۴۰ کیلومتری جنوب بیروت و بر کرانۀ دریای مدیترانه قرار دارد. صادرات آن عبارت اند از روغن زیتون، پرتقال، و لیمو. از مراکز ماهیگیری، تجارت، و بازار محصولات کشاورزی لبنان است. پایانۀ خط لولۀ نفتی ۱,۷۲۰ کیلومتری از ابقیق در ۴۰کیلومتری غرب خلیج فارس، در عربستان سعودی، تا دریای مدیترانه و محل مخازن عظیم ذخیرۀ نفت است. صیدا از دیرباز از مراکز مهم دادوستد است و مهم ترین شهر و بزرگ ترین بندر فنیقیه بود و رنگ های ارغوانی و ظروف شیشه ای آن معروف بوده است. در کتیبه های تل العمارنه (۱۴۰۰ پ م) از آن به نام صیدونو یاد شده است. از ۱۴۰۰ تا ۷۰۱ پ م رقیب سرسختی برای شهر صور بود، که در آن هنگام به تصّرف سِناخریب درآمد. در ۵۳۸ پ م هنگامی که کوروش هخامنشی بابل را فتح کرد، جزو قلمرو ایران و بخشی از ساتراپی پنجم امپراتوری هخامنشی شد. در دوران فرمانروایی ایرانیان، دورۀ هلنیستی، و عهد رومیان بندری مهم بود. بعدها شهری رومی شد و در ۱۷ ق/۶۳۷ م به تصّرف اعراب درآمد و در جنگ های صلیبی بر سر آن درگیری هایی صورت گرفت. در دورۀ اسلامی اهمیت چندانی نداشت، اما طی این جنگ ها تا اندازه ای اهمیت یافت. در کتاب مقدس (سِفْر پیدایش، پادشاهان و اعمال رسولان) بارها از آن نام برده شده است. کتاب احصاءالعلوم فارابی نخستین بار در این شهر چاپ شد.
معنی کلمه صیدا در ویکی واژه
سیدا
به صورت صیدا بهتر شناخته میشود تحت عنوان سیدون هم شهرت دارد٬ از شهرهای بزرگ لبنان که طبق اظهار باستانشناسان پیشینهاش به هزاره چهارم پ. م. میرسد. سور و سیدا (صور و صیدا) از تمدنهای کهن ساحل مدیترانه هستند.
جملاتی از کاربرد کلمه صیدا
بی روت بود صبح من از شام سیه تر وز ناله ام افتاده صدی العشق بصیدا
به سوی میلی مسکین،نگاه پنهانش چو ناوکیست که صیدافکن از کمین انداخت
احمد عارف الزَّین (۱۸۸۱، صیدا - ۱۹۶۰، مشهد) تاریخنگار و ادیب عربی لبنانی بود. مجلهٔ العرفان از سال ۱۹۰۹ تا هنگام درگذشت نشر میکرد. از آثار اوست «تاریخ صیدا» و «تاریخ شیعه».
چه صیدافکن بود چشمت که هر دم کند از صید خالی صیدگاهی
چو در نالیدن آمد طبلک باز درآمد مرغ صیدافکن به پرواز
به صیدافکنی، چون درآید دلیر فتد لرزه بر گردهٔ نرّه شیر
می تواند داد اثر تیر دعا را آنکه داد ناوک مژگان او را بیگمان صیدافکنی
نقش پا زنجیر می گردد به پای آهوان نرگس صیدافگنت روزی که در صحرا شود
آنتیوخوس هفتم اورگتس (به یونانی: Αντίοχος Ζ' Σιδήτης) پادشاه سلوکی میان سالهای ۱۳۸-۱۳۹ (پیش از میلاد) بود. او را سیدِتِس به معنای صیدایی نیز میخوانند. لقب دیگر او او اورگتس نیز در یونانی به معنای نیکوکار است. او را واپسین شاه سلوکی که به معنای راستین شاه بود میدانند.
ارکی (به عربی: إركي) یک منطقهٔ مسکونی در لبنان است که در شهرستان صیدا واقع شدهاست.
صدر از بهار سال ۱۳۴۸ تا اواسط زمستان سال ۱۳۵۲ برای پروژههای زیربنایی در مناطق شیعهنشین و محروم با دولت لبنان گفتگو کرد. در پی امتناع دولت حرکت المحرومین در اوایل سال ۱۳۵۳ به رهبری موسی صدر شکل گرفت و راهپیماییهای مردمی عظیمی در شهرهای بعلبک، صور و صیدا علیه دولت به وقوع پیوستند.
الزراریه (به عربی: الزرارية) یک منطقهٔ مسکونی در لبنان است که در شهرستان صیدا واقع شدهاست.
کشته آن نرگس مستم که در هر گوشه یی صد چو من افتاده شد از غمزه صیدافکنش
وجه تسمیه آن بهاصطلاح «تابوتدان اسکندر» که در نزدیکی صیدا پیدا شدهاست و هماکنون در موزهٔ باستانشناسی استانبول نگهداری میشود، به خاطر آن نیست که تصور میشده حاوی بقایای اسکندر است، بلکه از آن روست که نقشبرجستههای آن، اسکندر و ملازمانش را در حال جنگ با ایرانیان و شکار به تصویر کشیدهاست. ابتدا تصور میشد که این تابوتدان متعلق به آبدالونوموس، شاه صیدا که بلافاصله پس از نبرد ایسوس به سال ۳۳۱ ق م به توسط اسکندر به این مقام گماشته شد، بوده باشد اما جدیداً این نظر قوت یافتهاست که قدمت این تابوتدان به پیش از مرگ آبدالونوموس بازمیگردد.
الغسانیه (به عربی: الغسانية) یک منطقهٔ مسکونی در لبنان است که در شهرستان صیدا واقع شدهاست.
آذر پی صید من آن، سر حلقهٔ صیدافگنان چون آورد بر کف عنان، از کف عنانم میرود!
المیه ومیه (به عربی: المية ومية) یک منطقهٔ مسکونی در لبنان است که در شهرستان صیدا واقع شدهاست.
مرآن پر هنر نامدار سترگ ز صیداویان بود مردی بزرگ
صیدا در دسامبر ۱۱۱۰ تسخیر شد و اوستاس یکم گرنیر بهعنوان لرد این اربابنشین که قلمروی آن خطوط ساحلی میان بیروت و صور بود، انتخاب شد. این شهر توسط صلاحالدین ایوبی در سال ۱۱۸۷ فتح شد اما در جریان جنگ صلیبی ۱۱۹۷ توسط صلیبیون بازپس گرفته شد. در نهایت ژولیان اوستاس این قلمرو را پس از حملات مغولان به شوالیههای معبد فروخت. یکی از وسالهای این اربابنشین، اربابنشین شف بود.