صنوف
معنی کلمه صنوف در فرهنگ معین
معنی کلمه صنوف در فرهنگ عمید
معنی کلمه صنوف در فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع صنف ۱ - انواع اقسام . ۲ - دسته ها رسته ها .
معنی کلمه صنوف در ویکی واژه
انواع، اقسام.
دستهها، رستهها.
جملاتی از کاربرد کلمه صنوف
مندمج در حرف او جمله حروف مندرج در تحت صنف او صنوف
چو در صنوف معانی مرا نبود نظیر چه در رسید مرا از بلا، صنوف صنوف
بسوی تو ره سپاران زصنوف تاجداران بدر تو خاکساران زاهالی عمایم
واژه صنف را به سه صورت جمع میبندند: صنفها، اصناف، صنوف.
بره تو ابری و باشی نشسته بر بادی کزو صنوف قضا و قدر بود باران
در فنون انتفاع و در صنوف فایده ابتر او چون صحیح و ناقص او چون تمام
کلام تو دارد صنوف بدایع ز کلک تو بارد فنون غرایب
زبان بسته که بد حکمتی نهفته در آن به کمترین طبقات صنوف حیوان داد
جالس مجلس وحدت همه اجناس وفصول واقف موقف قربت همه انواع و صنوف
میر میران غیاث ملت و ملک شحنهٔ کامل صنوف کمال
بالاخره این دانشکده در سال ۱۳۵۴ مطابق ۱۹۷۵ میلادی به شکل بخش رسمی و اساسی به نام هنرهای زیبا در پهلوی بخشهای دری، پشتو، عربی، خبرنگاری، تاریخ، جغرافیا، آلمانی، انگلیسی و فرانسوی دانشکده ادبیات و علوم بشری، توسط محترم پو هندوی استاد امان اله حیدرزاد و محترم داکتر عنایت اله شهر انی و عدهای از استادان هنر دوست اساسگذاری شد که در رشتههای نقاشی و مجسمهسازی دانشجویان واجد شرایط را که فارغ التحصیلان صنوف ۱۲ میبودند بعد از امتحان کانکور اختصاصی جذب مینمودند.
و من اعجب الأشیاء انی وجدتهم و ان کان صنفا بالسواء صنوفا