صدف
معنی کلمه صدف در لغت نامه دهخدا

صدف

معنی کلمه صدف در لغت نامه دهخدا

صدف. [ ص َ دَ ] ( ع اِ ) غلاف مروارید . صدفه یکی. ج ، اصداف. ( منتهی الارب ) ( دهار ). در تحفه حکیم مؤمن آمده است که با حلزون مرادف است و گویند حیوان او مخصوص به حلزون و پوست صلب او مخصوص صدف است و مراد از مطلق صدف مروارید است. درسیم سرد و خشک و سوخته او مجفف و جالی و مسدد و حابس اسهال و نزف الدم و نفث الدم و جهت تقویت لثه و رفعزخمهای کهنه و آکله و جلای دندان و نفوخ او جهت رعاف و بخور او جهت بواسیر و طلای او با سفیده تخم مرغ جهت سوختگی آتش و با ادویه مناسبه جهت کلف و بَهق و رونق بشره و اکتحال او جهت قرحه چشم و موی زیاد نافع و ضماد سوخته خف الغراب و با سرکه جهت ثآلیل و دانه بواسیر مجرب دانسته اند و قدر شربتش تا یک درهم وبدلش شاخ گاو کوهی سوخته است و مهریارس گوید که صدفی که هنوز مروارید او بسته نشده باشد چون بسوزانند طلای او رفع خنازیر می کند و جالینوس می گوید که صدف هندی محرق بالخاصیة رفع درد فؤاد می کند و چون صدف را نرم سائیده با سرکه بر بناگوش طلا کنند رفع صداع دائمی نزلی کند. ( تحفه حکیم مؤمن ). و در ترجمه صیدنه ابوریحان از ارجانی آرد: صدف سوخته دندانها سپید و پاکیزه گرداند و چشم را روشن کند و سپیدی که در چشم پدید آید ببرد و سپید مهره سوخته را همین خاصیت است و اگر عضوی بر آتش سوخته شود صدف را سوزد و با سرگین گاو با هم بیامیزد و بر سوختگی آتش ضماد کند نیکو شود و اگر گوشت صدف را با عسل بهم بکوبد و با سرگین گاو بیامیزد و با پلکهای چشم طلا کند موی زیاده را از رستن بازدارد. ( ترجمه صیدنه ابوریحان بیرونی ). و در بحر الجواهر آرد صدف ، جانوری است که در درون او درو لؤلؤ متولد شود واحد آن صدفة. و ج ِ آن اصداف و اصدفة و فارسی آن گوش ماهی است و سپس خواصی را بر طبق آنچه در تحفه و ترجمه صیدنه آمده برای آن بر شمرده است. ( بحر الجواهر ). در لاروس بزرگ فرانسه ذیل کلمه ٔناکر آرد: ماده سخت سفیدرنگی است که ته رنگ آن الوان قوس قزح را دارد و در بیشتر صدف ها یافت می شود و در صنعت و تجارت مورد استفاده است. ناکر از قشر داخلی غلاف بعضی نرم تنان ( حیوانات ناعمه ) بوجود می آید و به رنگ های سفید و گلی و آبی و خاکستری است و به مصرف خاتم سازی و ساختن بسیار اززینت آلات ظریف و مخصوصاً دگمه سازی می رسد. مرکز عمده ٔآن فرانسه است و مراکز دیگری که ناکر در آنجا تهیه می شود معمولا همان نقاطی است که در آن مرواریدهای ظریف نیز یافت می گردد مانند کالدونی جدید، شمال و مشرق استرالیا، تائی تی ، جزایر کامبیه و سواحل مکزیک و ماداکاسکار. ناکر از ازمنه بسیار قدیم مورد توجه بود ومورد استفاده قرار می گرفت. از اواخر قرن پانزدهم مسیحی کلمه ناکر شایع و مرادف کلمه چینی استعمال شده است و از آن ظروف ظریف و جامهای زیبا که بر روی آن گاهی نقره و جواهر نیز می نشاندند و گاهی آیینه و نمکدان و دسته چاقو می ساخته اند. در قرن شانزدهم ناکر برای ساختن بسیاری از اشیاء ظریف مورد استفاده قرار گرفت و در خاتم کاری و مرصعسازی نیز از آن استفاده شده است. در شرق از ناکر برای ترصیع مبل استفاده فراوان می شد. در قرن هفدهم از ناکر فنجان هم ساخته اند. درقرن نوزدهم آن را برای ساختن جعبه و مجسمه های کوچک و قوطی سیگار و یک نوع خاتم کاری مخصوص بکار بردند، بدان طریق که قطعات صدف را بریده و بر روی کاغذ می چسبانیدند و آن را با آب طلا رنگ آمیزی کرده و بر روی مبل الصاق می کردند و این طرز کار از ایتالیا آغاز شد. از ابتدای قرن بیستم تا بامروز از ناکر برای خاتم سازی و ساختن مهره های شطرنج و نظایر آن استفاده میشود. ( از لاروس بزرگ فرانسه ). گاه در تداول فارسی زبانان صدف گویند و حیوانی را که دارای صدف است اراده کنند و در داستانها آرند که صدف در شهر نیسان بروی آب آید و دهن گشاید و قطره ای از باران بدرون گیرد و از آن مروارید بوجود آید، رجوع به لؤلؤ و رجوع به مروارید در این لغت نامه شود. اطوم. ام تومه. ثعثع. ( منتهی الارب ). گوش ماهی : گرفته یکی جام هر یک به کف

معنی کلمه صدف در فرهنگ معین

(صَ دَ ) [ ع . ] (اِ. ) گوش ماهی ، پوستة سختی که نوعی جانور نرم تن دریایی در آن زندگی می کند. انواع صدف وجود دارد از جمله : صدف خوراکی و صدف مرواریدی .

معنی کلمه صدف در فرهنگ عمید

۱. نوعی جانور نرم تن آبزی که بدنش در یک غلاف سخت جا دارد و در بعضی انواع آن مروارید پرورش می یابد.
۲. پوشش آهکی و سخت این جانور.
* صدف صدوچهارده عقد: [قدیمی، مجاز] قرآن مجید که صدوچهارده سوره دارد.
* صدف آتشین (فلک، روز ): [قدیمی، مجاز] خورشید.

معنی کلمه صدف در فرهنگ فارسی

نوعی جانورنرم تن دریایی که بدنش درغلاف سفت صدف است، گوش ماهی، معروفترین:صدف خوراکی یاصدف مروارید
۱ - نام عامی که به کلیه جانوران نرم تنی که دارای صدف خارجی هستند اطلاق می شود از قبیل دو کفه ییها و شکمپایان . ۲ - نامی است که به جلد کیتینی جانوران نرم تن از رده دو کفه ییها و شکمپایان اطلاق می شود . ۳ - نامی است که با اخص به نرم تنان دو کفه یی ( گوش ماهیها ) خصوصا صدف خوراکی و صدف مروارید اطلاق می شود جمع : اصداف . یا صدف خوراکی . جانوری نرم تن از رده لاملی برانشها ( دو کفه ییها ) و از راسته آنیزومیرها که در سواحل اقیانوس اطلس آن را شکار می کنند و جهت تغذیه به کار می رود . توضیح به گونه های فسیل شده صدفهای خوراکی و صدف مروارید حجر خزفی نیز اطلاق می شود . یا صدف مروارید . جانوری نرم تن از رده لاملی برانشها ( دو کفه ییها ) و از راسته آنیزومیرها که در اقیانوس کبیر و هند فراوان است و شهرت آنها به علت ساختن مروارید است . کیفیت ساختن مروارید در این صدفها بدین طرز است که یک ذره جسم خارجی ( یک ذره کوچک شن و یا نوزاد برخی کرمها و یا جسم دیگر ) در بین بدن حیوان و پرده پوششی که بدن حیوان را به صدف متصل می کند ( مانتو ) قرار می گیرد . حیوان به منظور دفاع و طرد این ذره خارجی شروع به ترشح مواد آهکی جلادار موسوم به ناکر و یک ماده ازته موسوم به کونشیولین می نماید که به طور طبقات متحد المرکز حول جسم خارجی را فرا می گیرد و در حقیقت تشکیل مروارید یک نوع وسیله دفاعی برای این حیوان است . هر گاه مروارید را بشکنند در وسط آن جسمی خارجی مشاهده می شود ( معمولا صیادان به منظور بیشتر مروارید صدفهای مروارید را در حوضچه هایی نزدیک اقیانوس نگهداری می کنند و ذره خارجی را خودشان با دست داخل بدن حیوان قرار می دهند و پس از مدتی که درشتی مروارید به قدر دلخواه رسید آن را از بدن حیوان خارج می کنند ) در خلیج فارس صدف مروارید فراوان است و در سواحل بحرین به منظور استفاده از مروارید آنهارا شکار می کنند . از صدف خارجی صدفهای مروارید معمولا جهت زیر سیگاری استفاده می کنند . ۴ - غلافی که جانور مذکور در آنست . یا صدف آتشین . ۱ - آفتاب . ۲ - روز . یا صدف زانو . کاسه زانو . یا صدف صد و چهارده عقد . قر آن مجید که دارای ۱۱۴ سوره است . یا صدف فلک. ۱ - فلکالافلاک فلک اعظم . ۲ - آفتاب . ۳ - ماه قمر . یا صدف مروارید . غلاف مروارید . یا صدف مشکین . آسمان به اعتبار کبودی . یا صدف هزار بیدق . آسمان پرستاره
ناحیتی است به یمن

معنی کلمه صدف در فرهنگ اسم ها

اسم: صدف (دختر) (عربی) (طبیعت، کهکشانی) (تلفظ: sadaf) (فارسی: صدف) (انگلیسی: sadaf)
معنی: نام سه ستاره به شکل مثلث، نام عمومی نرم تنان دو کفه ای و نوعی خاص از آنها، ( در قدیم ) ( در نجوم ) نام سه ستاره به شکل مثلث بر دورِ قطب که ستاره ی قطبیِ جَدْی در میان آن است، [قدما اعتقاد داشتند که قطره ی بارانی در درون صدف جا می گیرد و تبدیل به مروارید می شود]، ( در قدیم ) ( در نجوم ) نام سه ستاره به شکل مثلث بر دورِ قطب که ستاره ی قطبیِ جَدْی در میان آن است [قدما اعتقاد داشتند که قطره ی بارانی در درون صدف جا می گیرد و تبدیل به مروارید می شود]، نوعی جانور نرم تن که قدما اعتقاد داشتند اگر قطره باران در آن جا بگیرد به مروارید تبدیل می شود

معنی کلمه صدف در دانشنامه عمومی

صَدَف ( به انگلیسی: Seashell، Shell ) ، به پوستهٔ سخت کلیه جانوران نرم تن از قبیل دوکفه ای ها و شکم پایان که دارای پوشش خارجی هستند گفته می شود. جنس پوستهٔ صدف از کلسیم کربنات یا کیتین است . این جانوران یک یا دو صدف ( کفه ) سفت آهکی دارند که پیکر نرمشان را دربر گرفته است. برخی از انواع صدف، خوراکی هستند. غذای مورد علاقه جهان خصوصا اروپا است در ایران این موجود را به عنوان مرواریدساز می شناسند که در اصل همان دو کفه ای ها هستند. رنگ صدفی همان رنگ براق درون صدف های مرواریدساز یا همان رنگ مروارید است.
دانشمندان بیش از ۶۰ هزار نوع نرم تن را مطالعه و شناسایی کرده اند. هر چه نرم تن بزرگ تر شود، جسم خارجی آن نیز بزرگ تر و سخت تر می شود. جنس صدف ها از کربنات کلسیم ( آهک ) است. نرم تن آهک مورد نیاز برای ساختن صدف را از آب دریا به دست می آورد. صدف پس از مرگ نرم تن در آب شناور می شود و به سطح آب می آید.
صدف سرشار از روی است. این ماده برای ساخته شدن اسپرم و تستسترون ( هورمون مردانه ) ضروری است. علاوه بر این صدف حاوی دوپامین است، هورمونی که تمایل جنسی را افزایش می دهد. یک برنامهٔ غذایی سرشار از صدف های خوراکی با کمک به حفظ سطح کلاژن پوست، به شما کمک خواهد کرد تا پوستی صاف، انعطاف پذیر و جوان کسب کنید. قندی که در صدف و پوسته موجودات دریایی یافت می شود، می تواند کلید درمان ضایعات نخاعی باشد. اگر دچار مشکلات حافظه شده اید صدف خوراکی بخورید. صدف با داشتن روی مورد نیاز به بهبود عملکرد مغز کمک می کند.
• صدف تا ۱۹۳۳ پول رایج کشور پاپوا گینه نو بود.
• واژهٔ صدف در ایران برای نام گذاری دختران نیز به کار می رود.
• صدف ها نقش مهمی در تصفیه آب دارند.
• خشک نمودن و فروش آن به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس.
• مصرف خشک شده آن برای دام.
معنی کلمه صدف در فرهنگ معین
معنی کلمه صدف در فرهنگ عمید

معنی کلمه صدف در دانشنامه آزاد فارسی

صدف (shell)
(یا: پوستۀ خارجی) پوشش سخت خارجی انواع گوناگونی از بی مهرگان. این پوشش معمولاً حاوی مقادیر فراوانی کلسیم است. پوشش تخم پرندگان نیز عمدتاً از کلسیم تشکیل شده است. صدف شناسی شاخه ای از جانورشناسی است که با تأکید بر صدف به مطالعه نرم تنان می پردازد.

معنی کلمه صدف در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] صدف، نام عمومی نرم تنان دو کفه ای که پوشش سخت و معمولاً آهکی جانوران نرم تن است.
از آن به مناسبت در باب صلات و تجارت سخن گفته اند.
حکم فقهی
خوردن گوشت صدف حرام است.
← اقامه نماز
۱. ↑ مستندالشیعة، ج۴، ص۳۱۹.
...
[ویکی الکتاب] معنی صَدَفَ: اعراض کرد - رو گرداند
ریشه کلمه:
صدف (۵ بار)
«صَدَفَ» از مادّه «صَدْف» (بر وزن حذف) به معنای اعراض کردن شدید و بدون تفکر از چیزی است، اشاره به این که آنها نه تنها از آیات خدا روی گردانیدند بلکه با شدت از آن فاصله گرفتند، بدون این که درباره آن کمترین فکر و اندیشه ای به کار برند.
گاهی این کلمه به معنای جلوگیری کردن و ممانعت دیگران نیز آمده است.
«صَدَف» در سوره «کهف» به معنای کناره کوه است، و از این تعبیر روشن می شود که میان دو کناره کوه، شکافی بوده که یأجوج و مأجوج از آن وارد می شدند، ذو القرنین تصمیم داشت آن را پر کند.
اعراض شدید (راغب). . * . صدف ناحیه و جانب کوه است یعنی:تا چون مساوی و پر کرد میان دو ناحیه کوه را گفت:بدمید. تصادف به معنی تقابل نیز آمده است در مجمع فرموده: ازهری گوید دو جانب کوه را صدفان گویند که با هم محازات و تلافی (و تقابل) دارند و به قولی گویا هر یک از دیگری اعراض کرده است. این قول به نظر نگارنده قوی است.

معنی کلمه صدف در ویکی واژه

madreperla
گوش ماهی ؛ پوستة سختی که نوعی جانور نرم تن دریایی در آن زندگی می‌کند. انواع صدف وجود دارد از جمله: صدف خوراکی و صدف مرواریدی.

جملاتی از کاربرد کلمه صدف

مرا هم چون سخن هند است م اوا که هم در هم صدف خیزد ز دریا
دیگر باله‌ای‌ریختان (صدف چروک، صدف سیاه)
وز آنچ اندر صدف خیزد ز باران به نظم و نثرش اندر صد هزار است
هتل صدف که در اواخر ۱۳۹۵ اعمار گردید و در یکی از بلندمنزل‌های شهر با یازده منزل در جنوب شهر هرات موقعیت دارد ….
بازار این محله که هنوز حالت سنتی دارد مشهور است. در این بازار همه‌گونه نیازمندی‌های روزمره به فروش می‌رسد. بازارچهٔ بزرگ صدف و بازارچه مهران و رازی از جمله آنها است.
نام «آکویا» در اصل ژاپنی است (阿古 屋) و به صدف مروارید آکویا اشاره می‌کند که برای جایگزینی تم الماس انتخاب شده‌است.
این صدف‌ها حفاظت خوبی برای این جانوران هستند و زمانی که هر یک از آن‌ها ناچار شود از لایه‌های پایینی آب بیرون بیاید این صدف‌ها به گونه‌ای جمع می‌شوند که گهوارهٔ دریایی شکلی توپ‌مانند به خود می‌گیرد.
بر صدف باری غریب آورده ای زیرا که او گوهر از باران کند تو گوهر از قطران کنی
خراب کرد به یکبار بخل کشور جود نماند در صدف مکرمات گوهر جود
در این روش از رینگ های مخصوص اکستنشن مو استفاده می شود. البته این روش برای کسانی که بیماری های پوستی مثل پسوزیاریس و یا صدفک دارند، توصیه نمیشود.
بر در یتیم است صدف دامن مادر یوسف عبث از تنگی زندان گله دارد
آرشه شامل یک چوب است که به دو سر آن موی دُم اسب متصل شده‌است. موها در نوک آرشه با قطعه‌ای از جنس عاج یا استیل به چوب آرشه می‌چسبند. در ته آرشه قطعه‌ای به نام موگیر، که از چوب و صدف ساخته شده، کشیدگی موهای آرشه را تنظیم می‌کند. موگیر با پیچ به چوب آرشه متصل می‌شود.
صفحه‌های صدفی آن‌ها را سازه‌ای احاطه کرده که اصطلاحاً «کمربند» نامیده می‌شود.
اولا دید چو دریای گهر پاش کفت دیگر از یکدو صدف پاره نزد لاف کرم
اندر کف مبارک او نی صدف شدست ز انسان که چوب درکف موسی شد اژدها
از دیده طفل اشک جدا شد، دریغ ازو آه! آن در یتیم کجا رفت ازین صدف؟
ز همتم نبود احتیاج با گوهر که آبله است به کف چون صدف مرا گوهر
وی با کوویور ۲۲ جلد کتاب «تاریخ طبیعی ماهی» (۱۸۴۸–۱۸۲۸) چاپ کرد، پس از درگذشت کوویور در سال ۱۸۳۲ وی به تنهایی ادامه داد. در سال ۱۸۳۲، وی جانشین آنری ماری دوکروته دو بلنویل (۱۸۵۰–۱۷۷۷) به عنوان استاد تاریخ طبیعی صدف، کرم‌ها و حیوانات زنده در موزه ملی تاریخ طبیعی فرانسه تدریس کرد.
کلک تو باد در کف راد تو چون صدف زانان که بود در کف موسی عصا چو مار
فیلم درحالی آغاز می‌شود که ژاک مایول و انزو مولیناری کودکند و در یک منطقه ساحلی زندگی می‌کنند. پدر ژاک که کارش جمع‌آوری صدف از دریاست در حین انجام کار، کشته می‌شود و ژاک شاهد مرگ اوست. سال‌ها بعد وقتی که انزو غواص مشهوری شده دوباره ژاک را می‌بیند و او را به مسابقات غواصی قهرمانی جهان دعوت می‌کند.