صبا
معنی کلمه صبا در فرهنگ عمید
۲. [مجاز] پیام آور میان عاشق و معشوق: سحر بلبل حکایت با صبا کرد / که عشق روی گل با ما چه ها کرد (حافظ: ۲۶۸ ).
۳. (موسیقی ) گوشه ای در دستگاه همایون، نوروز صبا.
کودکی.
معنی کلمه صبا در فرهنگ فارسی
بادبرین، بادی که ازسمت مشرق می وزد، مقابل دبور، شوق و میل، کودکی
۱ - ( مصدر ) میل کردن به کودکی و جوانی و بازی . ۲ - ( اسم ) کودکی طفلی طفولیت .
نام وی محمد صابر حسین و از شعرای هندوستان و از اهالی سهسوان است
معنی کلمه صبا در فرهنگ اسم ها
معنی: باد خنک و لطیفی که از جانب شمال شرقی می وزد، نام نوایی در موسیقی، نسیم ملایم و خنکی که در برخی نواحی از طرف شمال شرق می وزد در مقابلِ دَبور، ( شاعرانه ) ( به مجاز ) پیام رسان میان عاشق و معشوق، ( در قدیم ) ( در موسیقی ایرانی ) یکی از شعب بیست و چهارگانه موسیقی قدیم، ( در عرفان ) نفحات رحمانی که از جهت مشرق روحانیت آید، نیز آنچه را که باعث بر خیر باشد، صبا گویند، نسیم ملایمی که از طرف شمال شرق می وزد، نام یکی از شعب بیست و چهارگانه موسیقی قدیم، نام موسیقیدان معروف موسیقی قدیم، نام موسیقیدان معروف ایران
معنی کلمه صبا در دانشنامه عمومی
معنی کلمه صبا در دانشنامه اسلامی
معنی سَّبُعُ: حیوان وحشی گوشتخوار مانند شیر و گرگ و پلنگ
معنی سَبْعَ: هفت - هفت گانه
ریشه کلمه:
صبب (۵ بار)
«صَبّ» به معنای «فرو ریختن آب از طرف بالا است» و در اینجا منظور نزول باران است، و تعبیر به «صَبّاً» در آخر آیه، برای بیان تأکید و فراوانی این آب می باشد.
ریختن. (لازم و متعدی) «صبّ الماء و نحوه فصبّ هو: سکبه فانسکب» (اقرب). . * . نا گفته نماند: صبّ راجع به یک قوم به دلیل «عَلَیْهِمْ» که بعاد و ثمود و فرعون راجع است، علی هذا اطلاق صبّ به تازیانه عذاب در اثر پی در پی بودن عذاب آن اقوام است. نظیر این آیه است آیه . در نهج البلاغه خطبه 180 هست. «وَ صُبَّتِ السُّیُوفُ عَلی هاماتِهِمْ».
معنی کلمه صبا در ویکی واژه
باد برین که جای وزیدن آن از مطلع ثریا تا بنات نعش است و آن را قبول هم نامند خلاف دبور. (منتهی الارب ). بادی است که از مابین مشرق و شمال وزد و باد برین هم همین است . (برهان قاطع ذیل بادصبا). باد مشرق . (مهذب الاسماء). باد پیش.
جملاتی از کاربرد کلمه صبا
اَطْفِ مِصْباحاً فإنَّ الصُّبْحَ لَاح سَکَّنَ المِصباح اِذْلَاحَ الصَّباح
باد صبا صبحدم بوی تو آورد دوش داد پیامت بمن برد ز من صبر و هوش
هر کجا بوی خلق او آید کس حدیث گل و صبا گوید؟
چون صبا عنبر نسیم و خاک مشک آمیز شد خیز و تاب آتش غم را بآب رز نشان
هر سحر کآید صبا از کوی دوست همچو غنچه در دلم خون اوفتاد
■ خط ۲۱۷ شهرک صدف به بلوار صبا (متروی قیطریه)
گفتم از بوی تو شد باد صبا عطار گفت جامی از انفاس خوش اکنون تویی عطار ما
صبا هم بر شکست از ما که روزی نیارد بویی از بستان اویم
چون ملک از لوح محفوظ آن خرد هر صباحی درس هر روزه برد
می برد باد صبا شب همه شب شهر به شهر بوی پیراهن یوسف ز گریبان کسی
چو باد صبا بر گلستان وزد چمیدن درخت جوان را سزد