شیطنت. [ ش َ / ش ِ طَ ن َ ] ( از ع ، اِمص ) دیوی و شیطانی. ( ناظم الاطباء ). کاری چون کار شیطان کردن. ( یادداشت مؤلف ) : لاف فریدون زدن وآنگه ضحاک وار سلطنت و شیطنت هر دو بهم داشتن.خاقانی.رزق جستن به حیله شیطانیست شیطنت را لقب حیل منهید.خاقانی.|| گربزی. سعایت. ( یادداشت مؤلف ). || نُکْری ̍. انتربگ. ( یادداشت مؤلف ). ملعنت. || کینه وری و دشمنی. || دورویی. || تمرد و خودسری و خودرایی. نافرمانی و سرکشی. ( ناظم الاطباء ). || سرکشی کودک. شیطانی کردن کودک. در اطفال ، شوخ بازی کردن نه در حد و سامان بلکه به افراط و بد. شوخی. ( یادداشت مؤلف ). شیطنة. [ ش َ طَ ن َ ] ( ع مص ) دیوی کردن. || سرکش و نافرمان گردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ).
معنی کلمه شیطنت در فرهنگ معین
(شَ یا ش طَ نَ ) [ ع . شیطنة ] ۱ - شیطانی . ۲ - بازی و جنب و جوش که موجب آزار دیگران شود.
معنی کلمه شیطنت در فرهنگ عمید
۱. ایجاد سروصدا و مزاحمت برای دیگران. ۲. فریب دادن و گمراه کردن. ۳. شوخی.
معنی کلمه شیطنت در فرهنگ فارسی
شیطانی کردن، سرکشی ونافرمانی، بدکاری ودورویی ( اسم ) شیطانی
معنی کلمه شیطنت در ویکی واژه
شیطنة شیطانی. بازی و جنب و جوش که موجب آزار دیگران شود.
جملاتی از کاربرد کلمه شیطنت
ز آنچه کرد امروز شنید و شیطنت در کار وی خود ندانم تا چه گوید پاسخ فردای یزد
از کدورات شیطنت رستی با صفای سروش باید بود
پس از چندی دادگاه برای محمدامین ولیان دانشجوی دانشگاه دامغان که در روز عاشورا حضور داشت، حکم اعدام صادر کرد و برخی وبگاهها مدعی شدند که این حکم بنا بر فتوای مکارم شیرازی در مورد محارب بودن حرمتشکنان عاشورا صادر شدهاست. مکارم شیرازی این شایعه را تکذیب کرد و گفت: «ما مطلقاً چنین فتوایی دربارهٔ چنین اشخاصی ندادهایم و این شیطنتی است که بعضی از سایتها انجام دادهاند.» وی افزود: «ما میدانیم بعضی از جوانها تحت تأثیر هیجانات خاصی دست به بعضی از خشونتها زدهاند که باید آنها را ارشاد و راهنمایی کرد.»
وز شیطنت و فساد و عیاری آنان همه کهترند و او مهتر
اولین فیلم کمبل با چاپلین بازرس فروشگاه (۱۹۱۶) بود. در آن فیلم، او به دلیل «صحنه پلهبرقی» که در آن چاپلین را از در یک فروشگاه بزرگ تعقیب کرد، به شهرت رسید. دومین فیلم مشترک آنها، آتشنشان (۱۹۱۶) بود که در آن، کمبل نقشی را که در تمام کارهای آتیاش با چاپلین به چشم میخورد، توسعه داد. با قد بلند ۱۹۶ سانتیمتری و وزنی در حدود ۱۳۶ کیلوگرم، او تبدیل به شخصیت قلدر و ضد قهرمانِ کمدی برای شیطنتهای «ولگرد کوچک» شد. بهترین نقش او احتمالا در ایزی استریت (۱۹۱۷) است که در آن، به عنوان یک قلدر خشن و خطرناک، چراغ چدنی خیابان را ۹۰ درجه خم میکند تا پاسبان محل را بترساند که نقشش توسط چارلی چاپلین ایفا شده بود.
در میان شهر دزدی خوب نیست در مراکز شیطنت مطلوب نیست
او در سال ۱۹۶۹ وارد مدرسه هاگوارتز شد و در گروه گریفیندور قرار گرفت. بهترین دوستان او در دوران تحصیلش در هاگوارتز سیریوس بلک، ریموس لوپین و پیتر پتیگرو بودند. آنها گروهی به نام غارتگران تشکیل داده بودند و به شیطنت در مدرسه میپرداختند. یکی از اختراعات مهم این گروه، نقشه غارتگر است.
الان دهه محرم است، یک مقدار دست نگه دارید»، بعد به آنها گفتم: «اگر امام اصرار دارند شما یک عده از آنها را که در زندان شیطنت میکنند و تبلیغ و فعالیت دارند مجدداً با روش صحیح بازجویی کنید و آنها را درست محاکمه کنید و پس از محاکمه اگر محکوم به اعدام شدند اعدامشان کنید، در این صورت لااقل کسی نمیگوید کسی را که به پنج سال زندان محکوم شدهاست جمهوری اسلامی اعدام کردهاست».
کاهلی کافری و گر مروی شیطنت است روش کعبه روان نیست بجز سیر وسط
از فیلمها یا مجموعههای تلویزیونی که وی در آنها نقش داشتهاست میتوان به آن سن شیطنت و هوسبازی، جولیتای ارواح و جاذبه اشاره نمود.
رزق جستن به حیله شیطانی است شیطنت را لقب حیل منهید
ناگه قضا را شیطنت از جام عز و سلطنت بربوده از وی مکرمت کرده به ملکش اقتضا
سوئتونیوس بهطور گذرا ذکر میکند که «[در زمان نرون] مجازاتهایی نیز بر مسیحیان اعمال میشد، فرقه ای که اعتقاد مذهبی جدید و شیطنت آمیزی داشتند» اما او توضیح نمیدهد که آنها چه مجازاتی داشتند.
این شید و شیطنت را، این کید و ملعنت را با هر که میتوانی، با من نمیتوانی
لاف فریدون زدن و آنگه ضحاکوار سلطنت و شیطنت هر دو بهم داشتن
طایفه ای را که صفات حیوانی از بهیمی و سبعی و صفات شیطنت بر صفات ملکی روحانی غالب آید، نور عقل ایشان مغلوب هوی و شهوت و طبیعت حیوانی می گردد و روی بطلب استفای لذّات و شهوات جسمانی می آوردند حرص و حسد و حقد و عداوت و غضب و شهوت و کبر و بخل و دیگر صفات ذمیمهٔ حیوانی را پرورش دهند بدرکات سفلی می رسند «ثمّ رددناه اسفل سافلین» آنها که اصحاب مشامهٔ بودند. و طایفه ای دیگر که صفات ملکی روحانی بر صفات حیوانی جسمانی غالب می آید هوی و شهوت ایشان مغلوب نور عقل می گردد تا در پرورش نور عقل و صفات حمیده می کوشند و نفی اخلاق ذمیمه می کنند چه مصباح عقل را اخلاق حمیده چون روغن آمد و اخلاق ذمیمه چون آب.