شیء

شیء

معنی کلمه شیء در فرهنگ معین

(شَ یا ش ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - آن چه که بتوان از آن اعلام و اخبار کرد، چیز. ج . اشیاء. ۲ - مجهول (ریاضی ).

معنی کلمه شیء در فرهنگستان زبان و ادب

{object} [ریاضی] هر عضو یکی از دو رده ای که یک رسته تشکیل می دهند و نقشی شبیه مجموعه ها دارد

معنی کلمه شیء در دانشنامه عمومی

شیء (علوم رایانه). شیء ( به انگلیسی: Object ) در علوم رایانه، مکانی در حافظه است که دارای مقدار است و احتمال فرستادن توسط یک شناسه را دارد. یک شیء می تواند یک متغیر، یک ساختمان داده یا یک تابع باشد. در نمونه برنامه نویسی شیء گرا بر پایه کلاس، «شی» به یک مثال ویژه ای از کلاس اشاره می شود که می تواند ترکیبی از متغیرها، توابع و ساختمان های داده باشد. در رابط های مدیریتی پایگاه داده یک شی می تواند یک جدول، ستون یا یک رابط بین موجودیت داده و پایگاه داده باشد ( مانند مربوط بودن سن یک شخص به یک شخص خاص دیگر )
یک فرق مهم بین زبان برنامه نویسی، تفاوت بین زبان های شیء گرایی و شیء بنیاد است. یک زبان زمانی شیء بنیاد در نظر گرفته می شود که شامل قابلیت های اساسی شیء باشد مانند: هویت، ویژگی ها و صفات. یک زبان زمانی شیء گرایی است که بر پایه شیء باشد و همچنین ویژگی های مانند چندریختی و وراثت نیز دارا باشد. چند ریختی به توانایی اورلود کردن نام یک تابع به چند رفتاری برپایه اینکه چه شیء گذشت است اشاره دارد. با این حال بعضی از زبان های شیء گرایی مثل flavors و Common Lisp Object system تمایزها را بشتر از پارامتر اول تابع قادر می سازد.

معنی کلمه شیء در دانشنامه آزاد فارسی

(در لغت به معنی چیز) نزد فلاسفه و متکلمان اشعری به معنی موجود. نزد متکلمان معتزلی شیء به هر چیزی که می تواند در خارج موجود باشد، اعم از واجب الوجود و ممکن الوجود اطلاق می شده است. برخی متکلمان شیء را شامل امر قدیم، امر حادث و جسم دانسته اند. در فلسفه بین دو اصطلاح شیء و موجود فرقی نیست، اطلاق شیء بر تمام امور عقلی، خیالی، وهمی، و خارجی جایز است و در هر مورد معنای خاص خود را دارد. اطلاق شیء بر خداوند نیز بر همین منوال جایز است.

معنی کلمه شیء در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شی ء: چیز را گویند و جمع آن اشیاء می باشد. از آن به مناسبت در باب وصیّت و اقرار سخن گفته اند.
کسی که وصیّت کرده چیزی از مالش را به دیگری بدهد، یک ششم اموال او به وی داده می شود.
اقرار با لفظ شیء
اگر کسی با لفظ مبهمی همچون شی ء اقرار کند، اقرارش صحیح است؛ لیکن او را به تفسیر آن ملزم می کنند.
[ویکی الکتاب] معنی شَیْءٍ: چیزی
معنی خَلَقَهُ: آنچه را آفرید(در جمله " أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ ") - اورا خلق کرد
معنی قَدْراً: اندازه ای( در عبارت "قَدْ جَعَلَ ﭐللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً ")
معنی طِبْنَ: آن زنان میل و رغبت نشان دادند(در عبارت "فَإِن طِبْنَ لَکُمْ عَن شَیْءٍ مِّنْهُ" منظور این است که اگر مقداری از مهر خود را از روی رضا وخشنودی به شما بخشیدند )
معنی وَسِعْتَ: وسعت یافته ای - شامل شده ای- فرا گرفته ای("رَبَّنَا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْماً ": ای پروردگار ما از روی رحمت و دانش همه چیز رافرا گرفته ای)
معنی ﭐمْسَحُواْ: مسح کنید (کلمه مسح به معنای کشیدن دست و یا هر عضو دیگری به عنوان لمس کننده به لمس شونده ، بدون هیچ حائلی و با اختیار است ،. مسحت الشیء و مسحت بالشیء هر دو به یک معنا است با این تفاوت که اگر بدون حرف با استعمال شود ، و شیء ملموس را مفعول خود بگیرد ،م...
معنی مَسْحاً: مسح کردن - لمس نمودن (کلمه مسح به معنای کشیدن دست و یا هر عضو دیگری به عنوان لمس کننده به لمس شونده ، بدون هیچ حائلی و با اختیار است ،. مسحت الشیء و مسحت بالشیء هر دو به یک معنا است با این تفاوت که اگر بدون حرف با استعمال شود ، و شیء ملموس را مفعول ...
معنی نُوَلِّیَنَّکَ: پیش رویت قرار میدهیم ( اگر فعل "ولّی " با لفظ "عن " متعدی شود ، یعنی بگوئیم "ولی عن شیء " معنایش درست به عکس میشود ، و معنی اعراض و رو برگرداندن از آن چیز را میدهد)
معنی تُنفِقُواْ: تا انفاق کنید -انفاق می کنید(در جمله "مَا تُنفِقُواْ مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ ﭐللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ "چون شرط شده برای جمله بعدی جزم گرفته،کلمه انفاق به معنای بذل مال و صرف آن در رفع حوایج خویشتن و یا دیگران است )
معنی غَنِمْتُمْ: غنیمت گرفتید- بهره و فایده بردید(غنم و غنیمت به معنای رسیدن به در آمد از راه تجارت و یا صنعت و یا جنگ است ، و لیکن درعبارت "و اعلموا انما غنمتم من شیء" بملاحظه مورد نزولش تنها با غنیمت جنگی منطبق است . غُنم به معنای رسیدن و دست یافتن به فائده است ، ...
معنی مُهَیْمِنُ: فائق و مسلط بر شخصی و یا چیزی (هیمنه چیزی بر چیز دیگر این است که آن شیء مهیمن بر آن شیء دیگر تسلط داشته باشد ، البته هر تسلطی را هیمنه نمیگویند ، بلکه هیمنه، تسلط در حفظ و مراقبت چیزی و تسلط در انواع تصرف در آن است به عبارت دیگر علاوه بر حفظ و مراقب...
معنی مَا أَلَتْنَاهُم: چیزی از آنان نمی کاهیم کلمه ألتناهم از ماده لوت است که به معنای نقص است ، ماضی ثلاثی مجردش لات و باب افعالش ألات میشود ، پس معنای ما التناهم در عبارت "وَﭐلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَﭐتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُم بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ ...
معنی تَشَابَهَ: شبیه به هم است(منظور این است که با معانی دیگری غیر از قصد اصلی نیز می توان آن را معنی کرد ولی با کمک گرفتن از آیاتی که فقط یک معنی از آنها استنباط می شود و محکمات می باشند معنی اصلی آیات متشابه نیز آشکار می گردد مثلاً ممکن است کسی با توجه به عبارت "ی...
معنی شَهِیدٌ: همیشه شاهد - همیشه گواه - مشاهده شده (صفت مشبهه گاهی به معنای اسم فاعل میآید ، و گاهی به معنای اسم مفعول مثلاً در عبارت "سَنُرِیهِمْ ءَایَاتِنَا فِی ﭐلْئَافَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّیٰ یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ ﭐلْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أ...
ریشه کلمه:
شی ء (۵۱۹ بار)
مصدر است به معنی خواستن و اراده کردن «شائة یشائه شیئاً: اراده» . طبرسی در ذیل این آیه مشیت را اراده معنی کرده است. . شاء در این آیه و نظائر آن به معنی مشیت جبری است یعنی اگر خدا می‏خواست قدرت عدم ایمان را از آنهابر می‏داشت قهراً همه ایمان می‏آوردند ولی خدا چنین نخواسته است. * ، . ظاهراً مراد از «یَشاءَ اللّهُ»در این دو آیه و نظیر آنها، فراهم آوردن اسباب و توفیق در کارها است، پر واضح است که اگر خداوند اسباب را فراهم نکند انسان کاری نتواند کرد هر چند که فاعل مختار است اینکه خداوند اسباب بی شمار را از قبیل آفتاب، ماه، ستارگان، زمین، هوا، آب،ارزاق، بدن، سلامتی، فهم، اراده و... فراهم آورده است اینها همه مشیّت خدا اند که ما کار شایسته را اراده و انجام دهیم و اگر خداوند این اسباب را جور نمی‏آورد اراده کار نیک یا بد از ما مقدور نبود این است آنچه به نظر می‏آید. واللّه العالم . اراده خداوند دو گونه است: اراده تکوینی و اراده تشریعی. اراده تکوینی و اراده تشریعی و اراده تکوینی از مراد غیر قابل تخلّف است ولی اراده تشریعی می‏شود که از مراد متخلّف باشد، احکام و قضایای دینی که برای هدایت و اصلاح مردم وضع شده همه از قسمت اراده تشریعی اند که می‏شود به وسیله عصیان متخلّف از مراد باشد. به عبارت دیگر خداوند از بندگان خواسته و اراده کرده همه راست بگویند و عدالت کنند ولی می‏بینم که نمی‏گویند و نمی‏کنند این همه تخلّف اراده از مراد است، اگر راجع به احکام دین معتقد به اراده تکوینی باشیم آن عبارت اخرای جبر است و موجب بطلان عقاب و ثواب و سقوط امر و نهی خواهد بود. اهل ایمان به کفّار می‏گفتند: از آنچه خدا داده انفاق کنید کفّار در جواب می‏گفتند: . غرضشان اراده تکوینیّه بود یعنی خدا خواسته که حتماً آنها فقیر و نادار باشند و اگر می‏خواست آنها را غنی می‏کرد ولی آنها مغالطه می‏کردند که اراده خدا درباره اطعام فقراء اراده تشریعیّه است و تخلّف آن از مراد دلیل عصیان و تمرّد کفّار از فرمان خداوندی است. همینطور است آیه . ایضاً انعام:148- زخرف:20. رجوع کنید به المیزان ذیل آیه «اَنُطْعِمُ مَنْ لَوْیَشاءُ اللّهُ اَطْعَمَهُ».

معنی کلمه شیء در ویکی واژه

آن چه که بتوان از آن اعلام و اخبار کرد، چیز.
اشیاء.
مجهول (ریاضی)

جملاتی از کاربرد کلمه شیء

هر که اندر وجه ما باشد فنا کل شیء هالک نبود جزا
۲.آرایه اصلی (آرایه‌ای که می‌خواهد مرتب شود) را مرور کنید و هر شیء را در لانه کبوتر مربوط به آن جای دهید
حیله‌هاشان جمله حال آمد لطیف کل شیء من ظریف هو ظریف
«انّما امرنا لشیء» گفت تا شود داخل آشکار و نهفت
لیسپ دارای گویش‌های مختلفی است که بعضی از آن‌ها دارای قابلیت‌های شیءگرا نیز هستند. از این میان می‌توان به کامن لیسپ اشاره کرد.
شیء گویش لیک کَالأشیاءِ لاَ بحر گویش لیک مِثْلَ المَاء لاَ
در این نوع الگوی آداپتور، آداپتور حاوی یک نمونه (شیء) از کلاسی است که آن را در بر می‌گیرد. در این حالت، آداپتور از این شیء برای رفع نیازهای تعیین شده استفاده می‌کند.
در غوره ببین می را در نیست ببین شیء را ای یوسف در چه بین شاهنشهی و ملکت
در سال ۲۰۱۰، تعداد ۲۴۵ موزه در استونی وجود داشت که به‌طور جمعی بیش از ۱۰ میلیون شیء در آن‌ها به نمایش درآمده‌است.
«ما باید یکی از ادعاهای زیر را رها کنیم: ۱. توصیفات آماری تابع موج کامل است؛ و یا: ۲. حالت‌های واقعی دو شیء مجزای فضایی مستقل از یکدیگر است»
نه زملکم بیم ونه از مالک است بیم من از کل شیء هالک است
در شبکه‌های توزیع ولتاژ پایین، که نیروی الکتریکی را بین دستهٔ گسترده‌ای از مصرف‌کنندگان نهایی توزیع می‌کند، مهم‌ترین نگرانی در طراحی سیستم اتصال به زمین امنیت مصرف‌کننده‌ای است که از لوازم الکتریکی استفاده می‌کند تا او را از شوک‌های الکتریکی در امان نگه دارد. این سیستم باید به گونه‌ای طراحی شود که اطمینان حاصل شود شخص مصرف‌کننده هیچگاه با شیء فلزی که پتانسیل الکتریکی آن نسبت به شخص بیش از پتانسیل آستانهٔ امنیت-معمولاً حدود ۵۰ ولت- است تماس نمی‌گیرد.
معمولاً برای پیاده‌سازی این الگو از یک متغیر کمکی استفاده می‌کنند که می‌تواند ۲ حالت به خود بگیرد. حالت صفر به این معنا می‌باشد که پروسهٔ ساخت شیء هنوز رخ نداده و حالت یک یعنی این که این پروسه اجرا شده و شیء قبلاً ساخته شده. هر بار که برنامه به شیء مورد نطر ارجاع می‌دهد، با چک کردن این متغیر کمکی می‌فهمیم که آیا شیء تا آلان ساخته شده یا نه. اگر شیء ساخته شده بود که می‌توان از همان برای ادامهٔ اجرای برنامه استفاده کنیم، در غیر این صورت بایستی ابتدا شی را ساخته و مقدار دهی کرده و سپس مقدار متغیر کمکی را برابر یک قرار دهیم.
یصد عن الاشیاء طرا بکنه و لیس لشیء قط عن کونه صد فلیس له وصل هجر و لیس له وصل و لیس له قرب و لیس له بعد
بر تو زیانی کی شود از تو عدم گر شیء شود معدوم یابد خلعتی گیرد ز هستی رایتی
نوار نورد را نباید با لغزان∗ که شیءای دیگر با عملکرد مشابه‌است اشتباه گرفت؛ تفاوت در اینجاست که لغزان برای تغییر مقدارها استفاده می‌شود و برای تغییر نمایش یا پهنهٔ نمایان به کار نمی‌رود.
از آن دارد فلک، دور پیاپی که در هر دور، لاشی را کند شیء
آدمی مجموعهٔ هر شیء بود آفتاب است و نهان در فیء بود