شورچشم

معنی کلمه شورچشم در لغت نامه دهخدا

شورچشم. [ چ َ / چ ِ ] ( ص مرکب ) کسی که نظر او به چیزها ضرر رساند و مردم را بیمار نماید. ( غیاث )( آنندراج ). بدچشم. که چشمش زود به مردم اثر کند و بتازی عَیون گویند. ( رشیدی ). کسی که نظر و نگاه وی ازروی بدی و حسادت باشد و مورث ضرر و اذیت مردم گردد.( ناظم الاطباء ). که چشم زخم رساند. ( یادداشت مؤلف ). نحس چشم. ( انجمن آرا ). آنکه از نظرش به کسی یا چیزی زیان وارد آید. ( فرهنگ فارسی معین ). عَیون. ( نصاب ).

معنی کلمه شورچشم در فرهنگ معین

(چَ یا چِ ) (ص مر. ) کسی که از نگاه و نظرش به کسی یا چیزی زیان برسد.

معنی کلمه شورچشم در فرهنگ عمید

ویژگی آن که از نگاه و نظرش ضرر و زیانی به کسی یا چیزی وارد می شود.

معنی کلمه شورچشم در فرهنگ فارسی

آنکه ازنظرش ضرروزیانی بکسی یاچیزی واردشود
( صفت ) آن که از نظرش به کسی یا چیزی زیان وارد آید .

معنی کلمه شورچشم در ویکی واژه

کسی که از نگاه و نظرش به کسی یا چیزی زیان برسد.

جملاتی از کاربرد کلمه شورچشم

آگاش یا اگاس برپایه اسطوره‌های مزدیسنا دیوی است شورچشم که مردم را چشم می‌زند.
کمالِ فقر همین بس که ایمن است فقیر ز شورچشمیِ بدخواه از پریشانی
تلخ شد بر شورچشمان خواب، تا بادام کرد بستر و بالین خود را شکرین از چشم پاک
طفل اشکم ز شورچشمی خلق بر زمین تا نشسته، در خاک است
ز شورچشمی ادبار غافل افتاده است سبکسری که به اقبال شادمان گردد