شهوانی. [ ش َهَْ نی ی / نی ] ( از ع ، ص نسبی ) مرد خواهان و آرزومند.( از منتهی الارب ). بمعنی شهوان. ( از اقرب الموارد ). || هر چیز متعلق بشهوت. ( ناظم الاطباء ). منسوب بشهوت که بمعنی خواهش نفس و آرزوست. ( غیاث ) ( از آنندراج ). منسوب بشهوت. از شهوت. ( یادداشت مؤلف ). - قوه شهوانی ؛ یکی از قوای ثلاثه آدمی است که بعقیده قدماءِ اطبا معدن آن کبد [ جگر ] است و کار او همه حاصل کردن لذات و گذاردن شهوات باشد. ( یادداشت مؤلف ) : یکی را... قوت شهوانی بر قوت عقل غالب گشته. ( کلیله و دمنه ). گر از میدان شهوانی سوی ایوان عقل آئی چو کیوان درزمان خود را بهفتم آسمان بینی.سنائی.|| شهوی. شدیدالشهوه. آرزوخواه. ( یادداشت مؤلف ). || هر چیز که از روی حرص و آز و هوا و هوس باشد. ( ناظم الاطباء ).
معنی کلمه شهوانی در فرهنگ معین
( ~ . ) (ص نسب . ) ۱ - آن چه که از روی شهوت باشد. ۲ - آرزومند.
معنی کلمه شهوانی در فرهنگ عمید
۱. مربوط به شهوت. ۲. شهوت انگیز. ۳. پرشهوت، نشان دهندۀ شهوت.
معنی کلمه شهوانی در فرهنگ فارسی
دارای شهوت، مردخواهان و آرزومند، هوس، شهوت ( صفت ) منسوب به شهوت آن چه از روی شهوت صورت گیرد . ۲ - صاحب شهوت دارای شهوت آرزومند . یا قوه شهوانی . قوه شهوت قوه شهویه مقابل قوه غضبانی .
معنی کلمه شهوانی در فرهنگستان زبان و ادب
{erotic} [علوم سلامت] ویژگی آنچه تمایل جنسی را برمی انگیزد یا مربوط به آن است
معنی کلمه شهوانی در ویکی واژه
sensuale آن چه که از روی شهوت باشد. آرزومند.
جملاتی از کاربرد کلمه شهوانی
در مذاهب و فرهنگهای مختلف نگرشهای متفاوتی نسبت به آمیزش جنسی دیده میشود. یک رویکرد آن را «مثبت» و «طبیعی» قلمداد کرده و مراسم مذهبی خاصی نیز برای آن پیشنهاد میدهد، و یک رویکرد دیگر نگاهی «منفی» نسبت به آمیزش جنسی دارد. بهعنوان مثال قرآن آمیزش جنسی را شیطانی یا لزوماً موجب دلبستگی به دنیا در نظر نمیگیرد اگرچه نگاه شهوانی نسبت به زنان را مثالی از شیفتگی به لذتهای دنیا میداند. این نظر اشاره به آیه ۱۴ سوره ۳ قرآن دارد.
کمین سازان شهوانی ترا در راه و توزیشان به عقل از جان نه آگاهی به شخص از جامه عریانی
آتش (هندی: फायर) فیلمی در ژانر درام، رمانتیک، و شهوانی به کارگردانی دیپا مهتا است که در سال ۱۹۹۶ منتشر شد. از بازیگران آن میتوان به شبانه اعظمی اشاره کرد.
دیگر دلیل بر معاد مردم آنست که اندر حیوان دو قوت است : چون قوه شهوانی و آن قوت آرزو کننده است وچون قوت غضبی و آن قوت خشم گیرنده است، و مراد این هر دو قوت بر جسم بحاصل آید چنانک گرسنه یا تشنه شود یا مجامعت آرزو کند آن وقت خشنود شود که نان یا آب بخورد یا با جفتی قرار گیرد ، و چون از کسی خشم آیدش آنوقت خشنود شود که او را بزند یا بکشد ، و این حال همی دلیل کند بر آنک بازگشت حیوان بدین عالم جسمانی است. و حیوان را ایزد تعالی از بهر منفعت مردم آفریده است چنانک گفت قوله : « والانعام خلقها لکم فیها دف ء و منافع و منها تأکلون» گفت: بیافریدم آفرینش مر ستوران را که مر شما را اندران نگاه داشت است از سرما و منفعتهاست مردم را وزو بخورد. و مردم را با این قوتها که حیوان راست قوت عاقله هست و ناطقه که مردم را بدانستن چیزها و گفتن آنچ داند یجسمی نیست مر بحاصل کردن مراد این دو قوت را . پس این دلیل است بر آنک بازگشت او نه بعالم جسمانی است، و چون مردم جسم است و نفس، و درست شد که بازگشت مردم بدین سرای جسمانی نیست، بضرورت پیدا آمد که بازگشت او بسرای نفس است . و الله اعلم و أحکم.
نفس شهوانی ز حق کرست و کور من به دل کوریت میدیدم ز دور
نشد ور بر سکون تام فایض ولی با نفس شهوانی معارض
در این فیلم عیسی مسیح نه به عنوان فردی «مقدس» یا «پیامبری معصوم» بلکه به صورت فردی عادی با وسوسههای شهوانی که همواره با شک و تردید نفس اماره درگیر است و از درد و شکنجه هراسان است به تصویر کشیده شدهاست.
و بسا که بین این دو گفتار، خلافی گمان رود. اما این چنین گمانی واهی است چه، آنچه مذموم است عشق جسمانی، حیوانی و شهوانی است و آنچه ممدوح است عشق روحانی، انسانی و نفسانی است.
در آثار متاخر ادبیات فارسی فروغ فرخزاد به ویژه در دورههای نخست شاعریاش به بیان احساسات شهوانی پرداخته.
تو برهان را چه خواهی کرد که غرق عالم حسی برو میچر چو استوران در این مرعای شهوانی
ور از میدان شهوانی سوی ایوان عقل آیی چو کیوان در میان خود را به هفتم آسمان بینی
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این موضوع، نگاه کنید به ادبیات شهوانی.
به شوهرش ز نجابت جماع میندهد که از نجیب عجیبست فعل شهوانی
چنانک از شهوتی تو خوش به جسم و جان شهوانی نباشی زان طرب غافل اگر تو جان جان داری
از فیلمهایی که وی در آن نقش داشته است، میتوان به راهبه دیر کاسترو، مرد هوسران، قهرمانان در جهنم، مرگ به یک قاتل لبخند میزند، داستانهای غیراخلاقی از باکرههای شهوانی، بازهم حکایتهای کنتربری سکسی، امانوئل سیاه ۲، بیا درباره زنها حرف بزنیم، تعقیب مرگبار، آموزگار جایگزین، تبهکاران، من خوشعکسم و سرسخت و مقتدر اشاره کرد.