شماخ. [ ش َم ْ ما ] ( ع ص ) شامخ. بلند : نهری صحاب و جویی پرآب یافتند و کوهی شماخ و زمینی سنگلاخ. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 355 ). شماخ. [ ش َ ] ( اِ ) مخفف شاماخ است که پستان بند زنان یعنی پارچه ای که پستانهای خود را بدان بندند. ( از برهان ) ( ناظم الاطباء ). مخفف شاماخ که سینه بند زنان باشد. ( آنندراج ) ( از انجمن آرا ). رجوع به شاماخ شود. شماخ. [ ش َ / ش َم ْ ما ] ( اِخ ) نام پهلوانی ایرانی. ( از فرهنگ جهانگیری ) ( از برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ لغات شاهنامه ) : پذیره فرستاد شماخ را چه مایه دلیران گستاخ را.فردوسی. شماخ. [ ش َ / ش َم ْ ما ] ( اِخ ) ابن ضرار. نام شاعری تازی. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( از برهان ) ( منتهی الارب ). از شاعران جاهلیت و از قبیله قیس است. ( یادداشت مؤلف ). شماخ بن ضراربن حرملة، از شاعران جاهلی عرب است که اسلام را نیز درک کرد. نام او معقل و لقب او شماخ بود. در زمان خلافت عثمان درگذشت. دیوان او را شیخ احمدبن امین شنقیطی در سال 1317 هَ. ق. چاپ کرده است. ( از معجم المطبوعات مصر ). رجوع به فهرست عقدالفرید، الموشح ص 67،87 و 88، اعلام زرکلی و فهرست المعرب جوالیقی شود.
معنی کلمه شماخ در فرهنگ معین
(شَ ) (اِ. ) نک شاماخ .
معنی کلمه شماخ در فرهنگ عمید
سینه بند زنان، پستان بند. بسیارمرتفع.
معنی کلمه شماخ در فرهنگ فارسی
مخفف شاماخ سینه بند زنان باشد
معنی کلمه شماخ در فرهنگ اسم ها
اسم: شماخ (پسر) (فارسی) معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام شاه سوریان و از دلاوران ایران در زمان کیخسرو پادشاه کیانی
معنی کلمه شماخ در دانشنامه آزاد فارسی
شَمّاخ در شاهنامۀ فردوسی، شاه سوریان ، از دلاوران ایرانی روزگار کِیخسرو. او چون هُجیر، نامۀ گودَرز را برای شاه ایران آورد، کِیخسرو او را به استقبال هُجیر فرستاد. شمّاخ یکی از سرداران کیخسرو در نبرد بزرگ او با اَفراسیاب بود.
معنی کلمه شماخ در ویکی واژه
نک شاماخ.
جملاتی از کاربرد کلمه شماخ
در ماه مهٔ ۱۹۸۸، مقامات ارشد کمونیسم محلی شهر شوشی، ارمنیان بومی را از محل کار و اقامتشان بیرون راندند. در سپتامبر همان سال، ارمنیهای بسیاری در خواجهلی کشته و مجروح شدند. در ماههای نوامبر و دسامبر ۱۹۸۸، کشتار ارمنیان در سراسر جمهوری آذربایجان فراگیر شد و شهرهای باکو، کیروفآباد (گنجه) شهرستان شماخی، شهرستان شمکیر، مینگه چویر و نخجوان صحنهٔ قتل و غارت ارمنیها شدند.
اباضیان انتساب خود را به خوارج انکار کرده و مورخین برجستهٔ اباضی همچون برّادی در جواهر المُنْتَقات و شماخی در کتاب السیر، تاریخ پیدایش این فرقه را به زمان خلافت عثمان میرسانند و آن را قدیمتر از خروج خوارج میشمارند. البته اصطلاح خوارج نزد اباضیه به کسانی که بر علی بن ابیطالب شوریدند گفته نمیشود بلکه خوارج را کسانی میدانند که از اسلام خارج شوند، و معتقدند خروج از اسلام یا با انکار یکی از احکام ثابت و قطعی دین یا با عمل به آنچه قطعاً خلاف نصوص احکام دینی است، محقق میشود.
شهر سباست خطهٔ دربند ز احتشام بیت المقدس است شماخی ز اقتدار
از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به باشگاه فوتبال خزر لنکران، باشگاه فوتبال باکو، باشگاه فوتبال توران توووز، باشگاه فوتبال قرهباغ، و باشگاه فوتبال شماخی اشاره کرد.
ابلاست خزر به مرکزیت شماخی ایجاد میشود. واحد اداری فرمانداری ایمرتی-گرجستان در سال ۱۸۴۶ میلادی برچیده میشود و از ۱۸۴۹ میلادی یک واحد اداری جدیدی به نام فرمانداری ایروان تشکیل میشود.
گر دو شود قبلهمان بس عجبی نی از آنک او به شماخی نهاد کعبهٔ دیگر بنا
خاک درت جیحون اثر، شروان سمرقند دگر خاک شماخی از خطر، آب بخارا ریخته
در طول تاریخ، آذربایجان به تصرف امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی درآمده است. ساخت اولین کلیسای ارتدکس روسی به سال ۱۸۱۵، ۲ سال بعد از امضاء عهدنامه گلستان در پی جنگهای ایران و روسیه در دوره قاجار، بازمیگردد. قبلاً نیز کلیساهای ارتدکس روسی در شهرهای گنجه و شماخی آذربایجان بنا شده بود. از آنجا که کل منطقه قفقاز تحت سلطه روسیه بود، حوزه صلاحیت قضایی کلیسای ارتدکس گرجی گسترش یافت و قلمروهای کنونی کشورهای گرجستان، ارمنستان و جمهوری آذربایجان را دربرگرفت. در سال ۱۹۰۵، اسقفنشینی که امروز اسقفنشین باکو و آذربایجان نام دارد، تأسیس شد.
شکر الله کز بقای شاه موسی دست ما بر شماخی میوه و مرغ جنان افشاندهاند
از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به باشگاه فوتبال روان باکو، باشگاه فوتبال پترولول پلویشت، باشگاه فوتبال نفتچاله، باشگاه فوتبال ارس-نخجوان، و باشگاه فوتبال شماخی اشاره کرد.
در قراباغ و شماخی شیروان اردوباد و نخجوان و ایروان
عصمت آواره شد و امن چو راحت بگریخت عافیت رخت برون برد و شماخاموشید
آنی تو که چون نظم دری خوانی و تازی نظم از سخن عمعق و شماخ گریزد
از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به باشگاه فوتبال خزر لنکران، باشگاه فوتبال شمکر، باشگاه فوتبال استاندارد سومقاییت، باشگاه فوتبال قرهباغ، باشگاه فوتبال نفتچی باکو، باشگاه فوتبال مویک باکو، باشگاه فوتبال کاروان، باشگاه فوتبال گنجلربیرلیئی سومقاییت، باشگاه فوتبال خزر سومقاییت، و باشگاه فوتبال شماخی اشاره کرد.
بگذر ای باد بر اطرافِ قهستان سحری زود باز آر به شروان و شماخی خبری
ارمنیهای باکو نقش مهمی در اداره شهرها داشتند از اواسط سال ۱۸۴۰ میلادی «پاول پارسادان آرغوتیان»[پانویس ۱] شهردار باکو بود و در سال ۱۸۴۹ تا ۱۸۵۰ میلادی نیز از اعضای هیئت منصفه در دادگاه دولتی در شهرستان شماخی بودهاست. در سال ۱۸۵۳ میلادی دادستان کل منطقه باکو برعهده «لازاریان» بود که بعدها فرماندار شد.
از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به باشگاه فوتبال نفتچی باکو، باشگاه فوتبال قبله، باشگاه فوتبال خزر لنکران، و باشگاه فوتبال شماخی اشاره کرد.