شلجمی

معنی کلمه شلجمی در لغت نامه دهخدا

شلجمی. [ ش َ ج َ ] ( ص نسبی ) منسوب به شلجم. به شکل شلجم. ( یادداشت مؤلف ). || اگر دو قوس از دایره بر سطحی محیط شود که هر دو از نصف دایره طولشان بیشتر باشد و انحداب یا کوژی آن دو در دو جانب باشد آن شکل را شلجمی گویند. ( فرهنگ فارسی معین ). به شکل شلغم. قطع زاید. شکل کروی که دو قطب آن اندک فروشدگی دارد. ( یادداشت مؤلف ). || مرواریدی است که پیرامون آن استداری عرضیانی مستوی باشد و فوق او به تقبیب و قاعده به استقامت مایل بود. ( جواهرنامه ).

معنی کلمه شلجمی در فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) منسوب به شلجم شلغمی . ۲ - ( اسم ) اگر دو قوس از دایره بر سطحی محیط شود که هر دو نصف از دایره طولشان بیشتر باشد . و انحداب یا کوژی آن دو در دو جانب باشد آن شکل را شلجمی گویند .

جملاتی از کاربرد کلمه شلجمی

گسترش طاق‌های نیم دایره و شلجمی با دهانه فراخ و کنگره‌های واقع بر طاق از ویژگی‌های هنر معماری ساسانیان در اوایل تأسیس این حکومت است. در آثار معماری ساسانی نوعی عناصر قدیمی و کهنه که مربوط به دوره هخامنشی است به چشم می‌خورد که ناشی از فرهنگ محلی مشابه این دو سلسله است. این آثار در کاخ فیروزآباد در قلعه دختر و ابنیه مربوط به شاپور اول در بیشاپور قابل رویت هستند.
بنای قدیمی بقعه از خشت و گل و دارای گنبد شلجمی بلند بود که در سالیان اخیر به جهت وقوع زلزله تخریب گردید و به جای آن بنایی جدید در حال ساخت می‌باشد که مساحت آن حدود ۷۵۰ متر مربع می‌باشد. گنبد بنا به صورت غنچه ای به ارتفاع ۱۲ متر است که سه متر آن را ساقه تشکیل می‌دهد.
گرت ربر با ساختن یک دیش شلجمی به شعاع ۹ متر که در ساخترادیو تلسکوپ استفاده می‌شد کمک شایانی به اخترشناسی رادیوی کرد این کار در ۱۹۳۷ انجام گرفت بعد از مدتی وی موفق به ترسیم اولین نقشه آسمانی از امواج رادیویی شد.