شفاها
معنی کلمه شفاها در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه شفاها
از کف دست تو رنجوران شفاها یافتند آرزو دارم که در پای تو بگذارم جبین
هر چه کتبا یا شفاها نزد وی رفتم و در ناله افتادم چو نی
قبله احباب و قدوه اصحاب حاجی را بنده ام، به شرط حیات و خواست پاک یزدان. پس فردا از خاک درگاه حضرت سلام الله علیه که بوسه جای ماهی تا ماه است رخصت خواهیم یافت. اگر سیر و صروف دارالخلافه میسر گشت شرح حالات قبله مکرم الشان راستین حاجی خان زید اعزازه را شفاها باز خواهم راند، والا از سمنان به عرض حضرت دوست خواهم رسانید. به سلامت و صفای تصوف سوگند که در این چند ساله خوشتر از سبک و سیاق سرکار حاجی خان با عامه مردم از احدی ندیدم شرعا و عقلا سزاوار دعای نصرت و پیروزی است. تا زبان در به دهان جنبد خاموش مپای.
ادعاهای متعددی مبنی بر معجزه توسط افراد اکثر فرقههای مسیحی وجود داشتهاست، از جمله، اما نه محدود به شفاهای ایمانی و بیرون راندن شیاطین. گزارشهای معجزه به ویژه در کاتولیک رومی و کلیساهای پنطیکاستی یا کاریزماتیک رایج است.