ششگانه

معنی کلمه ششگانه در لغت نامه دهخدا

ششگانه. [ ش َ / ش ِ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ) مسدس.
- جهات ششگانه ؛ شمال و جنوب و بالا و پایین و پیش و پس. ( از یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه ششگانه در فرهنگ فارسی

مسدس جهات ششگانه شمال و جنوب و بالا و پایین و پیش و پس .

جملاتی از کاربرد کلمه ششگانه

اسدالله کرمانی (درگذشت ۸۹۲ه‍.ق) نستعلیق‌نویس که در خطوط ششگانه هم تبحر داشت از خوشنویسان قرن نهم است که مدتی را در عثمانی گذراند.
قبل از بوزجانی، در مثلثات کروی، تنها وسیلهٔ حل مثلث‌ها قضیهٔ منلائوس راجع به چهارضلعی کامل بود که در کتب اسلامی به قاعدهٔ مقادیر ششگانه موسوم است. بوزجانی با غنی‌تر ساختن ابزار مثلثات کروی، حل مسائل آن را راحت‌تر کرد.
شهر اردبیل دارای شش محله اصلی است که با نام محلات ششگانه شناخته می‌شود و تمام محلات دیگر وابسته به این شش محله هستند. از گذشته‌های دور تا زمان حاضر محلات ششگانه این شهر به دو دسته تقسیم می‌شود: محلات حیدری و محلات نعمتی. محلات حیدری شامل سه محله پیر عبدالملک، طَویٰ (طاوار) و اوچ دکان می‌باشد و محلات نعمتی شامل سه محله عالی قاپو (دروازه یا زنجیر)، سرچشمه (چشمه باشی) و گازران (اونچی میدان) است.