شاهنگ

معنی کلمه شاهنگ در لغت نامه دهخدا

شاهنگ. [ هََ ] ( اِ مرکب ) ملکه زنبور عسل. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه شاهنگ در فرهنگ معین

(هَ ) (اِمر. ) ملکة زنبور عسل .

معنی کلمه شاهنگ در فرهنگ فارسی

ملکه زنبور عسل .
ملکه زنبور عسل

معنی کلمه شاهنگ در فرهنگ اسم ها

اسم: شاهنگ (دختر، پسر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: šāhang) (فارسی: شاهنگ) (انگلیسی: shahang)
معنی: ملکه زنبور عسل، ملکه ی زنبور عسل، شاه + انگین ملکه زنبور عسل

معنی کلمه شاهنگ در ویکی واژه

ملکة زنبور عسل.

جملاتی از کاربرد کلمه شاهنگ

لوسیل در دههٔ ۱۹۲۰ به دبیرستان روزولت که یک مدرسهٔ دولتی محلی بود، رفت و در آنجا به درجات بالای علمی رسید. او همچنین در پیشاهنگی دختران و فعالیت‌های ورزشی در این دبیرستان شرکت داشت. او یک ماجراجوی جوان و مشتاق بود که میل به تحصیل داشت. با نزدیک شدن به سن کالج، او شروع به پیشبرد فعالیت حرفه‌ای خود به‌عنوان یک دانشمند کرد.
هم مرا نک پیشتاز جنگ کن در قطار عشق پیشاهنگ کن
معروف‌ترین رمان او دنیای قشنگ نو نوشتهٔ سال ۱۹۳۲ است، که داستان آن در قرن بیست و ششم در لندن اتفاق می‌افتد. عنوان کتاب از قسمتی از نمایشنامهٔ توفان از ویلیام شکسپیر گرفته شده‌است. مقالهٔ معروف او با نام درهای ادراک نیز در سال ۱۹۵۴ منتشر شد که به شرح تجربیات او پس از مصرف مسکالین می‌پردازد.هاکسلی یکی از پیشاهنگان ادبیات مدرن در نیمه اول قرن بیستم محسوب می‌شود.
ام۲ برادلی از سه خدمه شامل فرمانده، راننده و توپچی استفاده می‌کند و ظرفیت کافی برای حمل ۶ سرباز کاملاً مسلح را دارد. اما ام۳ بردلی مأموریت‌های شناسایی و دیده‌بانی را بر عهده دارد و به عنوان خودرو پیشاهنگ نیروهای زرهی ایفای نقش می‌کند. به همین دلیل به جای حمل شش سرباز، دو دیده‌بان همراه با بی‌سیم‌ها و تجهیزات رادیویی و مهمات اضافی در آن مستقر می‌شوند.
به‌طور عمده کلوب‌های ورزشی ارمنی و نیز پیشاهنگی در لبنان وجود دارند که به‌طور سنتی در ورزش قوی هستند.
نیروی نظامی امارات متحدهٔ عربی در سال ۱۹۷۱ از نیروهای پیشاهنگی عمان تشکیل شد و تا مدتها نماد نظم عمومی در شرق عربستان بود و توسط افسران انگلیسی فرماندهی می‌شد. نیروهای پیشاهنگی عمان در سال ۱۹۷۱ با تشکیل امارات متحدهٔ عربی، به عنوان هستهٔ دفاعی این کشور تحویل داده شدند و در نیروی دفاعی اتحادیه جذب شدند.
از فیلم‌های معروف او می‌توان به بازی در فیلم تصویر کامل، اعتراف و پیشاهنگ اشاره کرد.
راه از زمین گیری بود در دامن منزل سرش بشکن به دامن پای خود چون راه پیشاهنگ شو
الا یا خیمگی! خیمه فروهل که پیشاهنگ بیرون شد ز منزل
کوه محروق آنکه همچون زربه شفشاهنگ در دیو را زو در شکنجهٔ حبس خذلان دیده‌اند
ارمنی‌ها همچنین دارای یک نظام نیرومند پیشاهنگی هستند و تعدادی از کلوب‌های ارمنی به عنوان سازمان‌های پیشاهنگی نیز عمل می‌کنند.
ارامنه یونان دارای دو روزنامه هم می‌باشند یکی روزنامه «آزاد اُر» یا روز آزاد با سابقه انتشار بیش از پنجاه سال که دارای وسیع‌ترین انتشار در سراسر یونان است و دیگری هفته‌نامه نور آشخار یا دنیای نو. دو ماهنامه آرمنین (یونانی: Αρμενικά) هم هر دو ماه یک بار در آتن منتشر می‌شود. نماینده اصلی سیاسی ارامنه یونان «کمیته ملی ارمنی یونان» است که مراکز اصلی آن در آتن و شاخه‌های آن در سراسر یونان فعالیت دارد که دیدگاه‌های فدراسیون انقلابی ارمنی را بیان می‌کند. سازمان هومنت من هم در یونان فعال است که ترتیب‌دهنده برنامه‌های ورزشی و پیشاهنگی برای ارامنه یونان است.
نوحه توفان ‌کرد هرجا نغمه سرکردیم ما ساز ما را خیر باد عیش پیشاهنگ بود
الهی نفس اماره را که دشمن خونخواره است در بطن ما جا دادی و انگشت طمع را که نتیجه حرص و حسد است بعقد نفس گشادی حکم محکم رای عقل را بفرست تا از سوزن حکمت نشتری بسازد و سده گلوگیر حرص را که غده دل مردگی و افسردگیست از سینه براندازد تا از پله افراط و تفریط برخاسته شاهنگ میزان عدالت بگیریم و از غرقاب هلاکت و ضلالت به سفینه نجات درآمده بجهالت نمیریم ملکا پادشاها از خزانه معرفتمان انعامی ده و از ترانه عدالت پیغامی تا از استماع آن مدهوش شویم و از هرزه درائی خاموش شیشه شک و گمان را شکسته باده ایقان بپوشیم و سیاهی نامه اعمال را شسته جامه رو سفیدی بنور افعال بپوشیم
بفرمودش که خواهر را بفرهنج به شفشاهنگ فرهنجش در آهنج
آکینجی سواره نظام چریکی با سلاح سبک، لشکر پیشاهنگی و نیروهای پیشرو بود. آنها یکی از اولین لشکرهایی بودند که در مقابل ارتش دشمن قرار می‌گرفتند و به قدرت در جنگ معروف بودند. آنها بدون حقوق و دستمزد به عنوان مهاجمان در مرزهای امپراتوری عثمانی زندگی می‌کردند و کاملاً از طریق غارت زندگی می‌کردند. آکینجی‌ها تا سال ۱۵۹۵ به کار خود ادامه دادند و پس از یک حمله بزرگ در والاچیا توسط وزیر اعظم کوجا سنان پاشا، منحل شدند.
از سپند ما که می‌یابد سراغ ناله را ؟ گرد پیشاهنگ کرد این کاروان دنباله را
تمام اشعار این قسمت از کتاب پیشاهنگان شعر پارسی نقل شده است.
تا غبار خودپرستی شستم از لوح بصر رو به هر وادی که کردم خضر پیشاهنگ بود
«الا یا خیمگی خیمه فروهل که پیشاهنگ بیرون شد ز منزل»