سیوان
معنی کلمه سیوان در لغت نامه دهخدا

سیوان

معنی کلمه سیوان در لغت نامه دهخدا

سیوان. ( اِخ ) دهی است از دهستان ارهال بخش حومه شهرستان خوی. دارای 268 تن سکنه. آب آن از رود قطور و محصول آنجا غلات ، حبوبات ، زردآلو و کرچک. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جوراب بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

معنی کلمه سیوان در فرهنگ فارسی

دهی از دهستان ارهال بخش حومه شهرستان خوی .

معنی کلمه سیوان در فرهنگ اسم ها

اسم: سیوان (پسر) (کردی) (تلفظ: siwān) (فارسی: سیوان) (انگلیسی: siwan)
معنی: چتر، سایبان، چادر، sēwān )، جمع سیو به معنی سیب ها، ماه

معنی کلمه سیوان در دانشنامه عمومی

سیوان (بیهار). سیوان ( به انگلیسی: Siwan ) یک منطقهٔ مسکونی در هند است که در بخش سیوان ( هند ) واقع شده است. سیوان ۱۳٫۰۵ کیلومتر مربع مساحت و ۱۳۵٬۰۶۶ نفر جمعیت دارد و ۷۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
سیوان (عبری). سیوان ( به عبری: סִיוָן ) نهمین ماه مدنی و سومین ماه مذهبی در تقویم عبری است. سیوان ماهی پاییزی و ۳۰ روزه است.
• سیوان ( عبری )
• ماه های تقویم عبری
• مقاله های دارای واژگان به زبان عبری
• همه مقاله های خرد
• مقاله های خرد گاه شماری
سیوان (ورزقان). سیوان یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان ارزیل بخش خاروانا شهرستان ورزقان و در همسایگی روستاهای میوه رود، مشاهیر واقع شده است.
جمعیت این روستا، برپایهٔ نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ خورشیدی، ۵۱ نفر بوده است.
معنی کلمه سیوان در فرهنگ فارسی
معنی کلمه سیوان در فرهنگ اسم ها
معنی کلمه سیوان در دانشنامه عمومی

معنی کلمه سیوان در ویکی واژه

از اسامی کردی پسرانه
سَیوان به معنی: ماه، سایبان، چادر

جملاتی از کاربرد کلمه سیوان

در گذشته واژهٔ افغان از سوی فارسیوانان و فارسی‌زبانان به پشتون‌ها گفته می‌شد. پس از استیلای قوای افغان توسط درانی‌ها بر مناطق تحت کنترل ایران در شرق و امپراتوری گورکانی در جنوب و جنوب‌شرق این واژه عمومیت یافت و به این سرزمین افغانستان گفته شد.
الکساندروس وراسیوانوپولوس (یونانی: Αλέξανδρος Βρασιβανόπουλος؛ زادهٔ ۱۸۹۰ - درگذشته نامشخص) تیرانداز اهل یونان بود.
ناهمواری‌های استان در قسمت‌های شمال و شمال شرقی با دامنه‌های پرشیب و مرتفع و دشت‌های میان‌کوهی کم‌وسعت دیده می‌شود و در قسمت‌های جنوب و جنوب غرب به صورت دشت‌های باز و پهناور است. بیش از هفتاد درصد استان کوهستانی است. چین‌خوردگی‌های استان، موازی، منظم و جنس آن‌ها رسوبی و بیشتر از نوع آهک و گچ است. در شمال و شمال شرق استان می‌توان کوه‌ای مانشت، سیوان، قلارنگ و کوه قلاجه، لنه و چرمین را نام برد.