سیمره
معنی کلمه سیمره در فرهنگ فارسی

سیمره

معنی کلمه سیمره در فرهنگ فارسی

رودخانه ایست که در نقاط مختلف بنامهای سیمره کرخه و گاماساب نامیده میشود . سرچشمه اش کوهستان الوند است و آن از سراسر لرستان و خوزستان گذشته در مغرب خوزستان بباتلاق جاموس ( گاومیش ) میریزد در این مسیر پر پیچ و خم رودهای متعدد از کوههای کرمانشاهان و لرستان بدان ملحق میشوند و آبشارهای متعدد تشکیل میدهند . رود قره سو در کرمانشاهان و کشکان رود در لرستان از شعب مهم سیمره بشمار میایند .

معنی کلمه سیمره در دانشنامه عمومی

رود سِیمَره، از سرشاخه های مهم رود کرخه است که از به هم پیوستن رودخانه گاماسیاب نهاوند و رودخانه قره سو کرمانشاه در ۲۵کیلومتری جنوب شرقی شهر کرمانشاه، تشکیل میگردد و پس از گذر از استان های لرستان و ایلام در جنوب لرستان از پیوستن رود زال به سیمره، رودخانه کرخه تشکیل می شود.
نام سیمره برگرفته از نامم شهر باستانی سیمره در حاشیه رود است. «سیمره» یا «داماکتو»، شهری باستانی مربوط به دوران پیش از اسلام بود که در مسیر رود سیمره و استان ایلام، قرار داشت. وقوع زلزله 324 هجری شمسی باعث ویرانی کامل سیمره شد و مردم آن شهر جدید را در محل دره شهر بنا کردند.
برنی معتقد است در ۳۰۰۰ پیش از میلاد نواحی غرب و شمال غرب ایران تحت نفوذ و اشغال قومی با منشا قفقازی قرار گرفت که ویژگی های مادی فرهنگی آنها مانند معماری و ساخت سفال کاملا با فرهنگ های پیشین تفاوت داشت .
مطالعات باستان شناسی محل نشو، نما و شکل گیری این فرهنگ را در حدود دو رودخانه کورا و ارس اثبات نمود. از این رو آنرا نام فرهنگ کورا - ارس می نامند. به این دلیل که کاشفان نخستین بار در تپه یانیق تبریز به سفال های خاکستری برخوردند آنرا فرهنگ یانیق نیز نامیده اند. سفال های خاکستری در شرق آناتولی و ماوراء قفقاز نیز یافت شدند. این فرهنگ در غرب ایران به نام فرهنگ گودین IV نامیده می شود به طور عمده آثار این قوم در دشت های پیرامونی کوهستان الوند همدان یافت شده است. زیستگاه های مهم مربوط به این فرهنگ گودین در کنگاور، باباقاسم در نهاوند، گوراب در ملایر، تپه خدائی در سنقر کلیائی، کوریجان در کبودرآهنگ، تپه پسا در همدان و تپه یزدان در نهاوند می باشند.
سیمری یا کیمری ها کوچ نشنان ایرانی در قفقاز بودند. سیمری ها درفاصلهٔ قرن های هشتم و هفتم پ. م به غرب ایران مهاجرت کردند. مطابق منابع کهن آشوری و یونانی، کیمریان اعم از کیمریان کردوخی و کپادوکی رعایای سکاییان پادشاهی شمال دریای سیاه یعنی اسکیتان به شمار می آمده اند بازماندگان این قوم به نام قبیله ی کیمریه ( Ḳaymariyya ) از مردمان کُرد در لشکر ایوبیان بودند . در لرستان طایفه ای به نام اسکینی سکونت دارند. رود سامور که از کوه گوتون در قفقاز سرچشمه می گیرد و به دریای خزر می ریزد، میان خیزی و دربند قرار دارد پلینی و بطلمیوس این رود را با نام رود کاسیوس ( cassius ) یاد کرده اند. مردمان خیزی عمدتاً از اقوام شیخ خیزیلی و صیاد خزیلی از ایل خزل هستند. برای مطالعه بیشتر  :ایل خزل
معنی کلمه سیمره در دانشنامه عمومی
معنی کلمه سیمره در دانشنامه آزاد فارسی

معنی کلمه سیمره در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:صیمره

معنی کلمه سیمره در ویکی واژه

نام رودی که سرشاخه‌های رود کرخه را تشکیل می‌دهد. سیمر در گویش بهاری بسیار سرد چون زمهریر است احتمالا رابطه‌ای با سیمره داشته شاید از نظر مردم باستان سیمره رود سردی شناخته می‌شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه سیمره

در لشکرکشی سال ۸۸۳ پ.م. به اراضی زاموا چندان تجاوزی نشد و آشور-ناصیر-پال از طریق کیّروری به ناحیه زاب بزرگ رفت، آنگاه به شتاب به سوی شمال غربی توجه کرد. مع‌هذا نواحی کوهستانی این مسیر یعنی کیّروری، سمسی، سیمره، اولمانیا، آداعوش، خارگا و خارماسا نه فقط اسبان و قاطران و دام‌های شاخدار و شراب و ظروف مفرغ به شاه آشور هدیه دادند، بلکه عوارض و خراج‌هایی نیز بر ایشان وضع شد. ساکنان سرزمین گیلزان نیز به منظور جلب عطوفت آشورناصیرپال هدایایی از قبیل اسبان، سیم، زر، قلع، مس و مصنوعات مفرغی ارسال داشتند.