سفارت
معنی کلمه سفارت در فرهنگ عمید
۲. (سیاسی ) شغل و وظیفۀ سفیر که از جانب یک دولت به پایتخت دولت دیگر می رود.
۳. (اسم مصدر ) [قدیمی] میانجیگری کردن، اصلاح کردن امور میان مردم، واسطۀ صلح بودن.
معنی کلمه سفارت در فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - اطلاح کردن میانجیگری کردن . ۲ - ( اسم ) میانجیگری رسالت . ۳ - شغل و عمل سفیر ایلچیگری .
خاکروبه وخانه روبه
معنی کلمه سفارت در دانشنامه عمومی
برخلاف باور رایج سفارت هر کشور قلمرو مستقل آن کشور نبوده و بخشی از خاک آن محسوب نمی شود. و فقط از اجرای برخی قوانین محلی در محدوده خود معاف هستند، بلکه به نظر می رسد این باور اشتباه ریشه در مصونیت کامل دیپلماتیک دارد که در قرارداد وین به آن ها اشاره شده است. از آن جمله می توان به این مورد اشاره کرد که «مأمورین کشور میزبان جز با کسب اجازه از مسئول سفارت حق ورود به این اماکن را نخواهند داشت. » بااین وجود حمله به سفارت یک کشور، می تواند حمله به خاک آن کشور هم محسوب شود.
یک سفارت متشکل از صدارتخانه و اقامتگاه است. صدراعظم اداره است و مانند هر مرجعی به بخش های مختلف تقسیم می شود. اقامتگاه خانه سفیر و خانواده اش است. همچنین به عنوان نمایندگی رسمی در پذیرایی های رسمی در مناسبت های مختلف عمل می کند و معمولاً در مورد سفارتخانه های کوچک در همان ساختمان با صدارتخانه مستقر می شود، در حالی که در مورد سفارتخانه های بزرگ در ساختمان خود و اغلب در قسمت دیگری از سفارتخانه قرار دارد.
شرکت حقوقی معمولاً متشکل از بخش سیاسی و سایر بخش های تخصصی است، به عنوان مثال اداره بازرگانی، اداره نظامی، اداره فرهنگ یا اداره مطبوعات. تا جایی که وظایف کنسولی نیز توسط سفارت انجام می شود، یک بخش کنسولی نیز وجود دارد. به عنوان یک قاعده، سفارت تنها وظایف کنسولی را برای بخشی از قلمرو ملی کشور میزبان انجام می دهد. برای دیگر بخش ها، ممکن است توسط کنسولگری های دیگر ( سرکنسولگری، معاونت کنسولگری و کنسولگری افتخاری ) در شهرهای دیگر کشور میزبان حمایت شود.
پس از کنگره وین، پنج قدرت بزرگ در آغاز قرن بیستم، فرانسه، بریتانیا، اتریش، پروس و روسیه سفارت هایی را در پایتخت های دیگر قدرت های بزرگ تأسیس کردند. از سوی دیگر، نمایندگی های دیپلماتیک دولت های کوچکتر و نمایندگی های قدرت های بزرگ در دولت های کوچک تر، نمایندگی ها نامیده می شوند.
سفارت (مجموعه تلویزیونی). سفارت ( اسپانیایی: La embajada ) یک مجموعهٔ تلویزیونی دلهره آور سیاسی اسپانیایی است که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد. وقایع سریال در سفارت اسپانیا در بانکوک رخ می دهد.
• آبل فولک در نقش سفیر اسپانیا
• بلن روئدا
• رائول آره والو
• اورسولا کوربرو
• چینو دارین
• ماکسی ایگلسیاس
• آمایا سالامانکا
• تریستان اوجوا
• آلیسیا بوراچرو
• کارلوس باردم
• داوید برداگر
• مگان مونتانر
• پدرو آلنسو
معنی کلمه سفارت در ویکی واژه
میانجیگری، وساطت، شغل و وظیفه سفیر.
جملاتی از کاربرد کلمه سفارت
۴. سفارت فرّخ خان و عهدنامه پاریس (تألیف)، سخن، ۱۶:۲۳۹ـ۲۴۹، ۳۴۵ـ۳۵۴.
بود غرض راحت خلق اله هست سفارت سخنم را گواه
از فیلمهایی که وی در آنها نقش داشته است، میتوان به کنش و سفارت اشاره نمود.
در سالهای ۲۰۰۱–۲۰۰۲ مشاور ارشد سفارت گرجستان در اتریش شد.
ما بزرگی به حقارت ندهیم گوش بر حکم سفارت ندهیم
چو غلام توست دولت نکشد ز امر تو سر به میان ما و دولت ملکا سفارتی کن
بعد از دو سال، خواست «تدین » کند نماز با فاضل آب حوض سفارت، وضو گرفت
از پرتو سفارت، وز شاهراه غارت، هم خوب میخوری و، هم خوب میخورانی
در ۱۶ آوریل ۱۹۴۷، ایرگون بمبی را در دفتر استعمار قرار داد که منفجر نشد. این توطئه با بمبگذاری سفارت در سال ۱۹۴۶ ارتباط داده شد.
پیام دوست را قاصد نگنجد نمی آید زجبریل این سفارت
«یُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ» حقیقت روح آنست که حیاة دل و حیاة دین در آنست و آن جمال عزّت قرآنست که از حضرت الهیّت بنعت رسالت بسفارت جبرئیل به مصطفی (ص) میرسد که. «أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ» بندگانم را خبر ده که منم خداوند یکتا، در صفات بی همتا و از هم مانندی جدا، و در ضمانها با وفا، هر که این کلمه شهادت بگفت و مهر توحید بر دل نهاد در سرا پرده عزّت اسلام آمد، امّا همیدان که این سرا پرده اسلام را جز در صحرای تقوی نزنند که میگوید جلّ جلاله: «لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ» و حقیقت تقوی پاکی دلست از هر چه دون حق، و چنانک بر خلق عالم اسلام فریضه است تقوی فریضه است و دین را که بنا نهادند بر تقوی نهادند و هر که صاحب ولایت شد بتقوی شد: «إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ»، و فردا ولایت آخرت نامزد کسانی است که ایشان را متّقیان خوانند: «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ» و شرط اوّل در تقوی آنست که پاسبان دل خود باشی و سه چیز بجای آری: خویشتن را با دست امانی ندهی، و از هر چه ناپسند بپرهیزی، و یک طرفة العین از حق غافل نباشی.
یادباد آن در سفارتخانه از جان گشته سیر چون ز شیر آشفته گرگ
زنهار بهر کس منما آیینه رخ کاه دل ما سوی تو آید به سفارت
فطرتش روشن مثال ماهتاب گشت از بهر سفارت انتخاب