سبقت

معنی کلمه سبقت در لغت نامه دهخدا

سبقت. [ س ِ ق َ ] ( از ع ، مص ) از مصادر مجعول است و در زبان عربی بجای آن سبق استعمال کنند. ( از مجله دانشکده ادبیات تبریز ). پیشی گرفتن. ( غیاث ). مبادرت. تبادر. پیشی.

معنی کلمه سبقت در فرهنگ معین

(س قَ ) [ ازع . ] (مص ل . ) پیشی گرفتن ، تقدم جستن . (?(سبق دادن ( ~ . دَ ) [ ع - فا. ] (مص م . ) درس دادن .

معنی کلمه سبقت در فرهنگ عمید

۱. پیشی، تقدم.
۲. پیش دستی.
۳.پیش روی.
* سبقت جستن: (مصدر لازم ) پیشی جستن.
* سبقت گرفتن: (مصدر لازم ) پیشی گرفتن، پیش افتادن.

معنی کلمه سبقت در فرهنگ فارسی

گرووشرطبندی، آنچه که برسر آن شرطببندند، پیشی وپیشدستی وپیشروی وتقدم
( مصدر ) ۱ - پیشی گرفتن تقدم جستن . ۲ - ( اسم ) پیشی تقدم .

معنی کلمه سبقت در دانشنامه عمومی

سبقت (فیلم ۱۹۶۲). «سبقت» ( به ایتالیایی؛ Il Sorpasso ) فیلمی در ژانر کمدی به کارگردانی دینو ریسی است که در سال ۱۹۶۲ منتشر شد.
این فیلم را به عنوان یکی از بهترین آثار ریسی و نمونه ای مثال زدنی از کمدی های ایتالیایی می دانند.
• ویتوریو گاسمن
• ژان لویی ترنتینیان
• آنته استرویبرگ
• کاترین اسپاک
• کلودیو گورا
• لوچانا آنجولیلو
• لیندا سینی
• ناندو آنجلینی
• Luigi Zerbinati
• جان فرانسیس لین
• آنت وادیم
• Mila Stanic
• ادا فرونائو

معنی کلمه سبقت در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پیشی گرفتن و جلو افتادن را سبقت گویند. از آن به مناسبت در بابهای صلات، نکاح، احیاء موات و ارث سخن گفته‏اند.
← استحباب پیشی گرفتن در رفتن به مسجد
← ولایت پدر و جد پدری بر فرزند نابالغ
...
[ویکی الکتاب] معنی سَبَقَتْ: جلو افتاد - پیشی گرفت (مؤنث)
معنی صِبْغَةَ: نوعی رنگ
معنی ﭐسْتَبِقُواْ: سبقت بگیرید
معنی سَابِقُ: سبقت گیرنده
معنی سَابِقُواْ: سبقت گیرید
معنی سَابِقُونَ: سبقت گیرنده ها
معنی سَابِقِینَ: سبقت گیرنده ها
معنی سَّابِقَاتِ: سبقت گیرنده ها(مؤنث)
معنی سَبْقاً: سبقت گرفتنی نگفتنی
معنی لَا یَسْبِقُونَهُ: از او سبقت نمی گیرند - از اوپیشی نمیگیرند
ریشه کلمه:
سبق (۳۷ بار)

معنی کلمه سبقت در ویکی واژه

پیشی گرفتن، تقدم جستن. (? (سبق دادن (~. دَ)
priorità
sorpasso
درس دادن.

جملاتی از کاربرد کلمه سبقت

این سخن آن هر دو شیخ محترم سبقتم دادند برخود لاجرم
به‌کتاب دانش این و آن مکن آنقدر سبقت روان که دمد زپشت و ر‌خ ورق خط شبههٔ حق و باطلت
فرد دیگری هم بود که نظیر مسعود بهنود در اوایل انقلاب در حمله به ساواک و مأمورین آن گوی سبقت را از همه ربوده بود که همکاران ما وی را لو دادند. او ابوالفضل قاسمی بود که سال‌ها مأمور ساواک بود. اتفاقاً در سال ۱۳۵۶ در اجتماع کاروانسرا سنگی که فعالین جبهه ملی، گردهمایی بزرگی داشتند، او هم به سختی کتک خورده و اتومبیل پیکان او خرد و خمیر شده بود که من دستور دادم تا ۳۸۰۰۰ تومان بهای اتومبیل او را به وی بپردازند.
همت شاه غریبان کندت نیک انجام زآنکه در بندگیت سبقت و آغازی بود
ازان ایمان او در اصل خلقت همی چربد بر ایمانها ز سبقت
از بهر تشنگان اگر این آب را بری سبقت بری ز دلدل در عرصه ی شمار
از دهه ۳۰ به بعد اُشنوی ویژه، پرطرفدارترین برند برای اقشاری مثل دانشجویان بود. اشنوی ۵ ریالی در مقایسه با سیگارهای خارجی همچون وینستون در ایران با قیمت ۳۶ ریال گوی سبقت را ربوده بود.
او قصد قتل دارد و من چشم قرب کاش سبقت برد دعای من از مدعای دوست
هر یکی از دیگری در دلبری چالاکتر هر یکی بر دیگری سبقت گرفته در صفا
و گفت: عبادات در ظاهر سرور است و در حقیقت غرور از آنکه مقدور سبقت گرفته است و اصل آن است که کس به فعل خود شاد نشود مگر مغروری.
همه اعضاش بر هم سبقت اندیش کفل داغست بر پس ماندن خویش
هر کرا آخر کار این سبقت خواهد بود هم ز اول بود او شیفته و سوداخو
در سال‌های آتی تغییرات اساسی بیشتری در قوانین اعمال خواهد شد. در مسابقات سال‌های آینده، تیم‌ها محدودیت‌های بودجه را باید به لیست حداکثر خود اضافه کنند. تغییرات آیرودینامیک و ساده‌تر شدن خودروها و رقابت نزدیک با سبقت بالا می‌شود. (این تغییرات، باعث کندتر شدن خودروها می‌گردد).
او مدتی به عنوان پزشک نرون (امپراتور از ۵۴ تا ۶۸ میلادی) خدمت کرد. اهمیت او بدان سبب است که تریاکیهٔ او کاملاً بر اثر میتریدات سبقت جست. او تریاکیهٔ خود را در منظومه ای حاوی ۱۷۴ بیت بیان کرد.