زنقه

معنی کلمه زنقه در لغت نامه دهخدا

( زنقة ) زنقة. [ زَ ن َ ق َ ] ( ع اِ ) کوچه باریک تنگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). کوچه باریک تنگ وخیابان تنگ مابین راسته های خرمابنان. ( ناظم الاطباء ): قال المولوی سید عصمت اﷲ فی شرح خلاصة الحساب ، الزنقة الانحراف. و صاحب کشاف اصطلاحات الفنون گوید: و صاحب الصراح لم یذکره بمعنی الانحراف بل بمعنی کوچه باریک تنگ. واﷲ اعلم. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || ( اصطلاح هندسه ) ذوزنقه. شکل رباعی الاضلاعی که دوضلع آن غیرمساوی و متوازی باشند و آن را شکل شبه منحرف نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ذوزنقه شود.

معنی کلمه زنقه در فرهنگ معین

(زَ نَ قَ یا قِ ) [ ع . زنقة ] (اِ. ) کوچة تنگ و باریک .

معنی کلمه زنقه در فرهنگ فارسی

( اسم ) کوچه تنگ و باریک .

معنی کلمه زنقه در ویکی واژه

زنقة
کوچة تنگ و باریک.

جملاتی از کاربرد کلمه زنقه

عصب فوق ترقوه جانبی یا اعصاب فوق ترقوه ای خلفی به‌طور مورب از سطح خارجی عضله ذوزنقه ای و زائده سرشانه‌ای عبور می‌کند و عصب دهی پوست قسمت‌های فوقانی و خلفی شانه را تأمین می‌کند.
نیمه خارجی کلاویکل در سطح خارجی محل منشأ گرفتن عضله دلتویید و سطح داخلی همان نیمه به صورت آینه ای محل اتصال عضله ذوزنقه ای یا تراپزیوس است. از نیمه داخلی کلاویکل، بخش کلاویکولار عضله سینه ای بزرگ یا پکتورالیس ماژور منشأ می‌گیرد.
برج و باروی ارگ بزرگترین بنای خشتی بخارای امروز است. ارگ طرحی ذوزنقه‌ای دارد. محیط دیوار خارجی ۷۸۹٫۶ متر است و مساحتی بالغ بر ۳٫۹۶ هکتار را در بر می‌گیرد. بلندی دیواره‌ها بین ۱۶ تا ۲۰ متر متغیر است.
بسیاری از گورپشته‌های کشیده اشکالی مستطیلی یا ذوزنقه‌ای با تناسباتی مشابه خانه‌های کشیده دارند.