زبان آرامی

معنی کلمه زبان آرامی در لغت نامه دهخدا

( زبان آرامی ) زبان آرامی. [ زَ ن ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) لهجه ای از زبان سامیان بدوی مشرق فرات. رجوع به «آرامی » شود.

معنی کلمه زبان آرامی در فرهنگ فارسی

( زبان آرامی ) لهجه ای از زبان سامیان بدوی مشرق فرات

معنی کلمه زبان آرامی در ویکی واژه

زبان‌آرامی
زبانی از شاخه زبان‌های سامی، از خانواده زبان‌های حامی‌سامی، که در بخش‌هایی از جنوب غربی آسیا رایج بوده است.
از زبان‌های منطقه باستانی سوریه است که شامل زبان‌های کنعانی مانند عبری، فنیقی، موآبیت نیز می‌باشد. الفبای‌آرامی به طور گسترده‌ای برای سایر زبان‌ها پذیرفته شده‌است.

جملاتی از کاربرد کلمه زبان آرامی

در فاصله سال‌های ۹۶۷ تا ۹۳۵ (پیش از میلاد)، تیگلات-پیلسر دوم زبان آرامی را تبدیل به زبان میانجی کشور آشور و آن امپراتوری کرد.
زبان آرامی باستان نخستین مرحله زبان آرامی است که در قرن سوم در حدود دوران شاهنشاهی ساسانی جای خود را به زبان آرامی میانه داد.
آشوری‌ها[الف]، مردمی هستند که ریشه آن‌ها به مردم سامی در بین‌النهرین باستان می‌رسد. آن‌ها علاوه بر زبان محل سکونت خود، به زبان آرامی نو آشوری (زبانی از خانواده زبان‌های سامی) سخن می‌گویند و بیشتر آن‌ها پیرو مسیحیت سریانی هستند. سرزمین آشوری‌ها اکنون در شمال کشور عراق (استان‌های دهوک و نینوا)، جنوب شرقی ترکیه (در منطقه‌ی حکاری و طور عبدین)، شمال شرقی سوریه (استان حسکه) قرار دارد.
هلاخا می‌گوید تمام نمازهای فرادی و جماعت باید به هر زبانی که نمازگزار می‌فهمد خوانده شود با این حال بسیاری از کنست‌های ارتدوکس اشکنازی زبان عبری -عبری اشکنازی- را برای نمازهایشان ترجیح می‌دهند. به استثنای برخی نمازها مثل کادیش که از ابتدا به زبان آرامی خوانده می‌شده‌است و مواعظ که به زبان محلی صورت می‌گیرد. ارتدوکس‌های سفاردی زبان لادینو یا پرتقالی و کنست‌های محافظه کار و اصلاح طلب هم زبان محلی را را به کار می‌برند.
فتوحات اسکندر نتوانست به سرعت باعث تخریب یکپارچگی زبان و ادبیات آرامی شود. زبانی همان آرامی را، که در سده ۵ پیش از میلاد استفاده می‌شد، می‌توان در آغاز سده ۲ پیش از میلاد پیدا کرد. سلوکیان از آغاز سلطنت خود استفاده از یونانی را در محدوده قلمرو خود در سوریه و بین‌النهرین اجباری کردند. در قرن سوم قبل از میلاد بود که در مصر و سوریه آرامی جای خود را به یونانی داد. با این حال زبان آرامی پس از هخامنشیان توانست به رشد خود ادامه دهد و از طریق صحرای سوریه از یهودیه به عربستان و پارت راه پیدا کند. این ادامه استفاده از آرامی پادشاهی نشانه‌ای از احساسات ضد هلنیستی بود.
ارد یکم الیمائی فرمانروای سرزمین الیمائی در انتهای قرن یکم بود. بر خلاف حاکمان پیشین این پادشاهی، او به شاخه‌ای از دودمان سلطنتی اشکانی تعلق داشت. بنابراین، سلطنت او آغاز دوره جدیدی از فرمانروایان است که جایگزین دودمان کامناسکری شدند. در حالی که فرمانروایان کامناسکری فقط از اساطیر و زبان یونانی روی سکه‌های خود استفاده می‌کردند، فرمانروایان اشکانی الیمائی هم از زبان یونانی و هم زبان آرامی استفاده می‌کردند. پس از ارد یکم، پسرش ارد دوم، معروف به ارد - کامناسکیرس جانشین او می‌شود.
بخش آرامی باستان بیش از ۱۳ قرن را به خود اختصاص می‌دهد. این دوره زمانی طولانی به این دلیل انتخاب شده‌است که تمامی گونه‌های آرامی که اکنون کاملاً منقرض شده‌اند در آن جای می‌گیرند. دوره آرامی قدیم واضحاً در حدود سال ۵۰۰ قبل از میلاد به پایان می‌رسد، یعنی زمانی که آرامی باستان (زبان آرامی‌ها) جای خود را به آرامی پادشاهی (زبان دولت‌های پادشاهی قدرتمند) می‌دهد. گویش‌های متعدد زبان آرامی قدیم زمانی برجسته می‌شوند که یونانی به عنوان زبان قدرت در منطقه جای آرامی را می‌گیرد.
فتوحات اسکندر بزرگ نتوانست به سرعت باعث تخریب یکپارچگی زبان و ادبیات آرامی شود. مشابه همان آرامی که در قرن ۵ قبل از میلاد استفاده می‌شد را می‌توان در اوایل قرن ۲ پیش از میلاد پیدا کرد. سلوکیان از ابتدای سلطنت خود استفاده از یونانی را در محدوده قلمرو خود در سوریه و بین‌النهرین اجباری کردند. در قرن سوم قبل از میلاد بود که در مصر و سوریه آرامی جای خود را به یونانی داد. با این حال زبان آرامی پس از هخامنشیان توانست به رشد خود ادامه دهد و از طریق صحرای سوریه از یهودیه به عربستان و پارت راه پیدا کند. این ادامه استفاده از آرامی پادشاهی نشانه‌ای از احساسات ضد هلنیستی بود.
بسیاری از واژه‌های غذای عربی از زبان آرامی، زبانی که ساکنان مسیحی ناباتایی عراق و سوریه صحبت می‌کنند، وام گرفته شده‌است.
ادراشی اد یحیی (مندایی: ࡃࡓࡀࡔࡀ ࡖࡉࡀࡄࡉࡀ) یا دراشا ادیحیی به معنی تعلیمات یحیی کتاب دینی مندائیان منسوب به حضرت یحیی که پس از کنزا ربا بیشترین اهمیت را نزد مندائی‌های ایران و عراق دارد. این کتاب به زبان آرامی است. بخش‌هایی از این کتاب از نظر ادبی با انجیل عبری هماهنگ است. این کتاب زندگی و آموزه‌ها و روحیات یحیای تعمید دهنده و نیز رابطه‌اش با عیسی مسیح را به تصویر می‌کشد. کتاب مزبور بخش‌های متاخری نیز دارد که به پایان زندگی یحیی و اتفاقات پس از آن می‌پردازد که بعدها به متن اصلی ملحق شده‌است. ترجمه‌هایی به انگلیسی و آلمانی از این کتاب انجام شده‌است.