ریوند. [ ری وَ ] ( اِ ) راوند و آن اقسامی دارد: ریوند چینی و ریوند فارسی و ریوند سوریانی وریوند زنگی. ( ناظم الاطباء ) ( از یادداشت مؤلف ). دارویی است معروف که اسهال آورد. ( برهان ) ( غیاث اللغات ). گیاهی از تیره ترشکها ( هفت بندها ) که در حدود 20 گونه از آن شناخته شده و همه متعلق به نواحی معتدله ، خصوصاً آسیای مرکزی و غربی هستند. گیاهی است پایا و دارای ساقه خزنده زیرزمینی و گلهای نر و ماده که در انتهای ساقه مجتمع شوند از ساقه خزنده آن که به نام ریشه ریوند موسوم است و همچنین برگهای آن استفاده طبی کنند. گونه خوراکی این گیاه به نام «ریواس »موسوم است. راوند. ( فرهنگ فارسی معین ) : حرارتهای جهلی را حکیمان ز علم و پند گفتستند ریوند.ناصرخسرو.دارد دل اعدای تو سوزی که ندارد آن سوز به کافور و به ریوند شکسته.سوزنی.قرصه شمس شود قرصه ریوند ز لطف بهر تفته جگران کآفت گرما بینند.خاقانی.رجوع به راوند شود. ریوند. [ ری وَ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش حومه شهرستان نیشابور. دارای 108 آبادی و 15394 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ). ریوند. [ ری وَ ] ( اِخ ) دهی از بخش داورزن شهرستان سبزوار. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ). ریوند. [ ری وَ ] ( اِخ ) دهی از بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ). ریوند.[ ری وَ ] ( اِخ ) نام کوهی بوده در شمال غربی سبزوارکه پشت ویشتاسپان نیز می خوانده اند و گشتاسب پس از گرویدن به دین زرتشت آتشکده آذربرزین مهر را در آنجا بنیان نهاد. رجوع به مزدیسنا و تأثیر آن در ادب پارسی ص 216 و 217 و ایران در زمان ساسانیان ص 191 شود.
معنی کلمه ریوند در فرهنگ معین
(وَ ) (اِ. ) نک ریواس .
معنی کلمه ریوند در فرهنگ عمید
گیاهی از خانوادۀ ریواس با ساقۀ خزنده که مصرف دارویی داشته.
معنی کلمه ریوند در فرهنگ فارسی
قریه ای قدیم از نواحی نیشابور . ( اسم ) گیاهی از تیره ترشکها ( هفت بند ها ) که در حدود ۲٠ گونه از آن شناخته شده و همه متعلق بنواحی معتدله خصوصا آسیای مرکزی و غربی هستند . گیاهی است پایا و دارای ساقهای خزنده زیر زمینی و گلهای نر و ماده که در انتهای ساقه مجتمع شوند . از ساقه خزنده آن که به نام ریشه ریوند مرسوم است و همچنین برگهای آن استفاده طبی کنند گونه خوراکی این گیاه بنام ریواس مرسوم است راوند . نام کوهی بوده در شمال غربی سبزوار
معنی کلمه ریوند در دانشنامه عمومی
ریوند (داورزن). ریْوَنْد، شهری از توابع بخش باشتین شهرستان داورزن در استان خراسان رضوی است. نام قدیم این شهر، «ریوَد» است این نام، در بیشتر کتاب های قدیم جغرافیایی و رجالی، از جمله «معجم البلدان» یاقوت حموی و «الانساب» عبدالکریم ابوسعد سمعانی و «اللباب» ابن اثیر، به خاطر یکی از محدثان و شاعران برخاسته از آن، به نام شعرانی ریودی، ذکر شده است. نام این شهر در قدیم، «ریود» یا «ریوذ» بوده است. در «معجم البلدان»، این شهر، قریه ای از توابع ولایت بیهق در ناحیه یا ربع نیشابور خراسان، نام برده شده که «ابومحمد شعرانی ریودی نیشابوری»، یکی از شاعران و عالمان حدیث، در گذشته به سال ۲۸۲ هجری به آنجا منسوب است. کتاب تاریخ بیهق، شهر ریود را جزء توابع ربع باشتین ولایت بیهق، آورده است، در این کتاب، نامن و فشتنق و ساروغ و . . . از دیگر قریه های ربع باشتین می باشند. حسین خان افضل الملک در سفری که در سال ۱۳۲۰ هجری قمری ( دوره قاجاریه ) به منطقه خراسان داشته، از این روستا ( قریه ریود ) یاد کرده و از آن عبور کرده و به روستاهای که در مسیر ریود قرار دارند همچون صدخرو، مهر، باغ، تیچر و . . . نیز اشاره نموده است. این شهر در بخش باشتین قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت آن ۱۰۳۵ نفر بوده است. ریوند (دریاچه). رِیوَنْد ( به اوستایی: رَئِوَنْت ) به معنای «دارندهٔ جلال و شکوه و فروغ» ؛ نام دریاچه ای که بر پایه گفتار بندهش، در حوالی کوه ریوند در نیشابور خراسان، قرار دارد. برکه های سی سر در جنوب روستاهای اندراب و زرنده از توابع دهستان بینالود بخش مرکزی شهرستان نیشابور را بر دریاچه ریوند مطابقت داده اند. نام این دریاچه در «اوستا» نیامده است. بر پایه متون پهلوی؛ کوهی به نام «سِپَندیار» یا «سپندیاد»، در کنار و مُشرِف بر این دریاچه است. نام این کوه در «زامیادیشت» از دفتر یشت های «اوستا» به صورت «سپنتودات» آمده است. سپنتودات به معنی «آفریده خرد مقدس» یا «آفریده وَرجاوَند مینوی» است. پورداود و اوشیدری، جای سپندیاد ( سپنتودات ) را در محیط ریوند دانسته و بهزادی، آن را از متفرعات و شاخه های کوه ریوند برشمرده است. دریاچه ریوند؛ بر پایه متون پهلوی، در کنار کوه سپندیار در کوهستان ریوند است. فریدون جنیدی، از این دریاچه، بر کوه ریوند و در نزدیکی آتشکده آذر برزین مهر ( در پیرامون برزنون نیشابور ) یاد کرده مانوئل بِربِریان، دربارهٔ این ناحیه، می گوید: در ۳۷ کیلومتری شمال باختری شهر نیشابور ( و ۱۱ کیلومتری شمال خاوری کان فیروزه نیشابور، بر سر کوره راهی که از کان فیروزه و کان گچ نیشابور به جلگه ماروسک می رود ) ؛ در کوهپایه های شمالی کوه سی سر ( در جنوب روستاهای اندراب و زرنده ) ؛ چند برکه کوچک است که در میان روستاییان افسانه های بس شگفتی پیرامون آنها وجود دارد. بر پایه بررسی های جنیدی؛ آب این برکه ها، بویژه بزرگترین آن ها که سو ( Sow ) نامیده می شود، در چشم ایرانیان کهن، یکی از گرامی ترین آب های جهان بوده و از دورترین روزگاران، شناخته شده و مقدس بوده است. گفتنی است که جنیدی و بربریان، این ناحیه ( در نزدیکی برزنون و در دامنه کوه های سی سر ) یا چشمه سبز ( بر فراز کوهستان بینالود؛ میان شهرستان نیشابور و شهرستان چناران امروزین ) را به عنوان «دریاچه سوور» ( یاد شده در «بندهش» و «گزیده های زادسپرم» که در نزدیکی آذر برزین مهر بوده ) در پیش نگاه و گمان داشته اند. ریوند (ربع). رِیوَنْد ( به اوستایی: رَئِوَنْت ) به معنای «دارنده جلال و شکوه و فروغ» ؛ نام یکی از بخش های چهارگانه نیشابور؛ این بخش ها که «ربع» نامیده می شده اند عبارتند از: ربع شامات، ربع ریوند، ربع مازل، ربع بشتفروش. «معدن فیروزه نیشابور» از نقاط شناخته شده ناحیه ریوند است. این ناحیه با جای نام های یاد شده در متون مزدیسنایی و تاریخی همچون: شهر ریوند، دریاچه ریوند، کوه ریوند و آتشکده آذر برزین مهر دارای ارتباط و پیوستگی جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی است. ابوعبدالله حاکم، قرن چهارم هجری، از سه تن مشایخ مؤلف حدیث نگار ریوند به نام های ابراهیم بن احمد بن محمد بن عبدالله ریوندی، سهل بن احمد بن سهل ریوندی - ابوسعید مزکّی - و محمد بن احمد بن هارون ریوندی - ابوبکر شافعی نیشابوری - یاد کرده است. همچنین یاقوت حموی، در کتاب خود دربارهٔ دو تن از دانشورزان ریوند؛ أبوسعید سهیل بن أحمد بن سهل الریوندی النیسابوری ( دانشمند علوم حدیث، متوفی ۳۵۰ق ) و محمد بن الحسن بن علی بن عبدالرحمن ابن التیلویه أبوالفضائل المعینی الریوندی الفجکشی ( دانشمند لغت شناس و ادیب، متوفی ۵۳۷ق ) نوشته است. همچنین حاکم، سه تن دیگر از اهالی سرشناس ریوند را چنین یاد می کند: «در اولِ اسلام، حکّام ماوراءالنهر، سه برادر بودند: محمد و عطریف و مسیّب، هر سه از ریوند. هر یک، در آن مملکت، درم و دینار بسیار زدند و آثار آن پیداست. » چنان که در تعلیقات تاریخ الحاکم آمده است: ربع های نیشابور، از مرکز شهر ( مسجد جامع ) در جهت صحرا و کوه، به چهار طرف، کشیده می شده است. حدود ربع ریوند نیز از مسجد جامع در مرکز شهر، آغاز می شده و با گسترش در درازای سیزده فرسنگی به سوی غرب شهر نیشابور، به قریه احمدآباد در مرز بیهق ( در غرب نیشابور ) می رسیده. پهنای ناحیه ربع ریوند، پانزده فرسنگ و از مرز توس ( در شمال شرقی نیشابور ) تا مرز بُست ( یا کاشمر کنونی، در جنوب نیشابور ) بوده است. ↑ «یادداشت ها»، اوستا؛ کهن ترین سرودها و متنهای ایرانی، گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه، ج. ۲، تهران: مروارید، ۱۳۷۵، ص. ص۹۹۰ ↑ ابوعبدالله حاکم نیشابوری ( ۱۳۷۵ ) ، تاریخ نیشابور، ترجمهٔ ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص. ص۲۱۴، ۲۸۲ ↑ شمس الدین ابی عبدالله محمد مقدسی ( ۱۹۰۶ ) ، احسن التقاسیم فی معرفةالاقالیم، بیروت: دارصادر، ص. ص۳۰۰ ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ شمس الدین ابی عبدالله محمد مقدسی ( ۱۹۰۶ ) ، احسن التقاسیم فی معرفةالاقالیم، بیروت: دارصادر، ص. ص۳۲۶ ↑ یشت ها، ج. ۲، ترجمهٔ تفسیر و تألیف ابراهیم پورداود، تهران: اساطیر، ۱۳۷۷، ص. ص۳۳۰–۳۳۱ ↑ سیدحسن مجتبوی ( ۱۳۹۱ ) ، فرهنگ جغرافیای تاریخی نیشابور، نیشابور: دانشگاه آزاد اسلامی، ص. ص۱۱۹–۱۲۰ از پارامتر ناشناخته | نویسنده همکار= صرف نظر شد ( کمک ) ↑ جهانگیراوشیدری ( ۱۳۷۱ ) ، دانشنامه مزدیسنا، تهران: نشر مرکز، ص. ص۷۰ ↑ تألیف شمس الدین ابی عبدالله محمد مقدسی ( ۱۹۰۶ ) ، احسن التقاسیم فی معرفةالاقالیم، بیروت: دارصادر، ص. ص۳۱۶–۳۱۷ ↑ ابوعبدالله حاکم نیشابوری ( ۱۳۷۵ ) ، تاریخ نیشابور، ترجمهٔ ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص. ص۲۱۴ ↑ ابوعبدالله حاکم نیشابوری ( ۱۳۷۵ ) ، تاریخ نیشابور، ترجمهٔ ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص. ص۲۱۴، ۲۸۲ ↑ شمس الدین ابی عبدالله محمد مقدسی ( ۱۹۰۶ ) ، احسن التقاسیم فی معرفةالاقالیم، بیروت: دارصادر، ص. ص۳۵۲ ↑ دانشنامه ایران، ج. ۲، تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۶، ص. ص۵۹ از پارامتر ناشناخته | نویسنده همکار= صرف نظر شد ( کمک ) ↑ یشت ها، تفسیر و تألیف ابراهیم پورداود، ج. ۲، تهران: اساطیر، ۱۳۷۷، ص. ص۳۳۰–۳۳۱ ↑ تاریخ نیشابور، نوشته ابوعبدالله حاکم نیشابوری، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ۱۳۷۵، ص. ص ۱۶۳، ۱۵۵، ۱۷۴ ↑ شهاب الدین أبی عبدالله یاقوت بن عبدالله الحموی الرومی البغدادی ( ۱۹۷۹ ) ، معجم البلدان، بیروت: دار احیاء الثراث العربی، ص. ج۳، ص۱۱۵؛ ج۴، ص۲۳۶ ↑ ابوعبدالله حاکم نیشابوری ( ۱۳۷۵ ) ، تاریخ نیشابور، ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص. ص۲۱۵ ↑ تاریخ نیشابور، نوشته ابوعبدالله حاکم نیشابوری، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ۱۳۷۵، ص. ص ۲۸۲ ↑ عبدالکریم سمعانی ( ۱۹۱۲ ) ، الانساب، لیدن: بریل، مؤسسه اوقاف گیپ، ص. رویه ۲۶۶a - ۲۶۵b از پارامتر ناشناخته | نویسنده همکار= صرف نظر شد ( کمک ) ریوند (کوه). رِیوَنْد ( به اوستایی: رَئِوَنْت ) به معنای «دارندهٔ جلال و شکوه و فروغ» ؛ نامِ قدیم کوهستان بینالود در جبههٔ شمالی نیشابور یا شاخه ای از متفرعات آن ؛ کهن ترین متنی که از این کوه نام برد، دفترِ یشت های کتاب «اوستا» ست و در بخش «زامیادیشت»، از این کوه به نام «رئونت» و در «بندهش» به نام «ریوند» یاد شده است. رشته کوه بینالود به طول ۱۲۵ کیلومتر، با جهت شمال غربی به جنوب شرقی، در حوزه شمالی دشت نیشابور قرار گرفته و حائل طبیعی بین شهرستان های نیشابور و مشهد است. جای هایی همچون آتشکده آذر برزین مهر، دریاچه ریوند و دریاچه سوور که در نسک های کیش مزدیسنا از آنها یاد شده؛ در بررسی ها و گزارش هایی که توسط ایران شناسان فراهم گردیده، در این کوهستان و متفرعات آن، جانمایی گردیده اند. اوستا کهن ترین نوشتار ایرانیان و کتاب کیش زرتشت است. نام کوه ریوند، در بند ششم «زامیادیشت» از دفتر «یشت ها» ی اوستا ) در میان کوه هایی که پس از کوه هرئیتی ( یا البرز ) از زمین برخاستند - و پروردگار، آنان را بهره پیشوایان و رزمیان و برزیگران نمود - آمده است. بر اساس گفتار متن پهلوی «بندهش»؛ در بالای ریوند، آذر برزین مهر قرار دارد. همچنین نام کوه ریوند، در بند نهم ( روز نهم= آذر روزِ ) دو «سیروزه» کوچک و بزرگ، و در بند ششم «آتش بهرام نیایش» از «پنج نیایش» دفتر «خرده اوستا» ( یکی از بخش های اوستا ) آمده و از آن در کنار چند آذر و ایزد دیگر یاد شده و بر آنان، ستایش و نیایش و خوشنودی و آفرین خوانده است: «ای آذر اهوره مزدا! کوه ریوند مزداآفریده، فرّکیانی مزداآفریده، آذر اهوره مزدا، ای آذر اَشَوَن ارتشتاران! ای ایزد نریوسنگ، آذر نافه شهریاری! شما را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین». گمانی نیست که یادکرد نام ریوند در نیایش ها و دعاهای «خرده اوستا»، به این خاطر است که آتشکده آذر برزین مهر در آنجا بوده. در «بندهش»، از متون پهلوی کیش زرتشت؛ همچون اوستا نام ریوند در میان کوه هایی آمده است که در آغاز آفرینش، از البرز فراز رُستند. بنا بر گفته بندهش، تعداد این کوه ها ۲۲۴۴ بوده است. ؛ بندهشُ این کوه ها را با عبارت «کوه های نیکوفره ناگذرا»، توصیف نموده. بندهش، جای گاه کوه ریوند را در خراسان نشان می دهد و درباره اش چنین می گوید: او را ریوندی این است که «رایومند» ( شکوهنده ) است. در دنباله، سخن از کوهی بنام «زیبد» به میان می آید که در نه فرسنگی غرب کوه ریوند ( یا «پشته گشتاسبان» ) قرار دارد.
معنی کلمه ریوند در دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:ریواس
معنی کلمه ریوند در ویکی واژه
نک ریواس.
جملاتی از کاربرد کلمه ریوند
ای دریغا شهر نیشابور و آن ریوند پاک کاذر برزین فروزان گشت از رستای او
همان سام در دم آمد زجای غریونده آن مرد رزمآزمای
مرگ پدر آراگورن. آراتورن دوم. مادر او گیل رائن او را به ریوندل میبرد و الروند او را به عنوان پسر خواندهاش میپذیرد و او را استل (به معنی امید) نام مینهد.
به چنگال مانند چنگ هژبر غریونده چون بر فلک تیره ابر
در فیلم سه گانهٔ ارباب حلقهها ساختهٔ پیتر جکسون یک تغییر بزرگ در شخصیّت آراگورن (با بازی ویگو مورتنسن) وجود دارد. در کتاب علّت اینکه چرا آراگورن برای رسیدن به پادشاهی به عنوان نواده ایزیلدور تلاش میکند کاملاً مشخص است و خود آراگورن نیز خواهان این امر است ولی در فیلم به گونهای نشان داده شده که آراگورن در ابتدا برای گرفتن تاج و تخت دچار شکّ و تردید است و میترسد پادشاه شود تا آنکه ناگهان در نیمه شبی لرد الروند از ریوندل به روهان میآید و از او میخواهد که پادشاهی را بپذیرد.
دارد دل اعدای تو سوزی که نگردد آن سوز بکافور و بریوند شکسته
بر اساس داستان آراگورن و آرون، آراگورن در بیستم ماه آرون را برای اولین بار در ریوندل، جایی که تحت حمایت الروند زندگی میکرد ملاقات کرد. آرون پس از آن بیش از ۲۷۰۰ سال، در حالی که از لورین جایی که با مادر بزرگ خود، بانو گالادریل زندگی میکرد به خانهٔ پدری بازمیگشت؛ آراگورن در نگاه اول عاشق وی شد. سی سال بعد آن دو در لورین به یکدیگر ملحق شدند. آرون متقابلاً عاشق آراگورن شد و در کرین آمروت با هم نامزد کردند و عهد بستند.
حرارتهای جهلی را حکیمان زعلم و پند گفتهستند ریوند
چو از بارگه خاست ناگه غریو درآمد غریونده فرهنگ دیو
امامزاده حسین بن موسی مربوط به اواخر دوره قاجار است و در شهرستان داورزن، بخش باشتشن، دهستان باشتین، ۳/۵ کیلومتری روستای ریوند واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۸۷ با شمارهٔ ثبت ۲۴۹۹۲ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
از چهرههای بهنام استندآپ کمدی ایران میتوان به محمد حسینی، محمود شهریاری، حمید ماهی صفت، رامبد جوان، مهران مدیری، حسن ریوندی، مهران غفوریان، نیماسهرابی، ابوطالب حسینی، سجاد مهین احدزاده، میثم درویشان پور، مجید افشاری، امیر کربلاییزاده، امیرمهدی ژوله و حامد آهنگی و بابک نهرین و سعید عسکری اشاره کرد.
زریوند گیلی ز مازندران نیال یل از کشور خاوران
پی رستن از آن غریونده زو زدم پنجه بر آن که بد پیشرو
آسیاب ریوند مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان داورزن، ۵ کیلومتری روستای ریوند واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۳۸۸ با شمارهٔ ثبت ۲۹۰۴۶ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
این تپهها مرز باستانی بین قلمروی الفی لیندون و پادشاهی آرنور را شکل میدهند و جاده قدیمی شرق که تا ریوندل ادامه دارد از بین آنها میگذرد. در اوایل دوران چهارم، الانور گمجی و همسرش به تپههای برج نقل مکان کردند و شهر زیرتپه را در دامنههای شرقی تپهها بوجود آوردند و به نگهبانان وستمارچ تبدیل شدند وقتی که شاه الهسار مرزهای شایر را به عنوان هدیه تا تپههای برج گسترش داد.
هر تف جگر کز این علل خاست زایل نشود به قرص ریوند
آهنگران (نیشابور)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران است. از شمال به روستای هاشم آباد و شمس آباد از غرب به روستای ملکنده از جنوب به کال شور و از شرق به کویر روستای میرآباد ریوند در امتداد است فاصله این روستا تا نیشابور حدود ۱۲ کیلومتر است.
هر تف جگر کزین علل خاست زایل نشود بقرص ریوند
پس از شکنجه دادن گالوم، او متوجه شد که حلقهٔ یگانه توسط بیلبو بگینز پیدا شدهاست. او خطرناکترین خادمانش، نازگولها را به شایر فرستاد تا حلقه را برای او بیابند. نزگولها در شایر متوجه شدند که بیلبو و برادرزادهاش فرودو هر دو شایر را ترک کردهاند. دور از دانستههای سائورون، فرودو از گندالف دستور داشت که به ریوندل برود و از حلقه محافظت کند. فرودو در ریوندل به یاران حلقه پیوست تا با هدف نابودی حلقه به سمت کوه نابودی حرکت کنند. سائورون ارتش عظیمش را برای نابودی میناستریت قلعهٔ بزرگ گاندور گسیل کرد و نزگولها را برای پیدا کردن و کشتن فرودو فرستاد. در این زمان سائورون فهمید که آراگورن، آخرین بازمانده از نسل ایسیلدور به یاران حلقه پیوستهاست.
پس از گالادریل و کلبورن، ارگیون زیر فرمان کلهبریمبور[پیوند مرده]، نوهٔ فئانور رفت. در دورهٔ فرمانروایی او، الفهای ارگیون با آناتار، ارباب فرصتها رابطهٔ خوبی داشتند و در این دوره بود که حلقههای قدرت ساخته شد. وقتی آناتار معلوم کرد که ارباب تاریکی سائورون است الفهای ارگیون تلاش کردند تا حلقهها به دست سائورون نیفتد. سائورون در ۱۶۹۵ دورهٔ دوم با نیرویی بزرگ به ارگیون یورش برد و دو سال بعد شهر به شدت آسیب دیده بود و بسیاری از مردمانش از جمله سلبریمبور کشته شده بودند. سائورون بیشتر حلقهها را بدست آورد به جز سه حلقهٔ الفها، نِنیا، ناریا و ویلیا. پس از نابودی ارگیون بیشتر آنهایی که جان سالم به در برده بودند به لیندون، لوتلورین و ریوندل فرار کردند.