رویین دژ. [ دِ ] ( اِ مرکب ) کوس رویین. ( ناظم الاطباء ). || قلعه و دژ استوار و محکم : چو رویین تن اسفندیار است هردم بر او فتح رویین دژ آسان نماید.خاقانی.رویین دژ آز را گشادم آوازه هفتخوان شکستم.خاقانی.زیراین رویین دژ زنگارخورد هر سحرگه هفتخوان خواهم گزید.خاقانی.
معنی کلمه رویین دژ در فرهنگ عمید
قلعۀ محکم و استوار.
معنی کلمه رویین دژ در فرهنگ فارسی
کوس رویین یا قلعه و دژ استوار و محکم .
معنی کلمه رویین دژ در دانشنامه آزاد فارسی
دژی افسانه ای در شاهنامۀ فردوسی. بسیار استوار بود و سه فرسنگ در ۴۰ فرسنگ مساحت داشت. در بالای باروی این دژ دوازده سوار پهلو به پهلو می توانستند حرکت کنند. اسفندیار این دژ را پس از گذشتن از هفت خان تصرف کرد.
معنی کلمه رویین دژ در ویکی واژه
روییندژ دژی مستحکم در توران که تا بلخ مرکز قدرت سیاسی ایرانیان و اسفندیار سه ماه فاصله بود.[۱] ز روییندژ و کار اسفندیار/ ز راه و ز آموزش گرگسار «فردوسی» ↑ عجالتاً نباید اصطلاحات سیاسی و جغرافیایی بلخ و روییندژ را با اصطلاحات سیاسی و جغرافیایی امروزی مترادف دانست. یحتمل منظور از روییندژ اهرام ثلاثه در مصر است.
جملاتی از کاربرد کلمه رویین دژ
ز رویین دژ اکنون جهاندیده پیر نگر تا چه گوید از او یاد گیر
به هر بد که آید زبونی کنم به رویین دژت رهنمونی کنم
چو نان خورده شد جام می برگرفت ز رویین دژ آنگه سخن درگرفت
بدو گفت رویین دژ اکنون کجاست که آن مرز از این بوم ایران جداست
ز رویین دژ و کار اسفندیار ز راه و ز آموزش گرگسار
به رویین دژت بر سپهبد کنم مبادا که هرگز بتو بد کنم
ز رویین دژ آورد ما را برت نگهبان کشور بد و افسرت
به نزدیک رویین دژ آمد سپاه چنان شد که فرسنگ ده ماند راه
چو آتش به رویین دژ اندر فگند زبانه برآمد به چرخ بلند
به رویین دژاندر مر او را دهند همه بارش از دشت بر سر نهند