رهایش. [ رَ ی ِ ] ( اِمص ) اسم مصدر از رستن و یا رهیدن ( ماده مضارع ره ). ( از یادداشت مؤلف ). رهادن. ( ناظم الاطباء ). || نجات. خلاص. آزادی. خلاصی. ( ناظم الاطباء ) : چو ماهی به سینه درون جان تو چنان می زبهر رهایش طپد.ناصرخسرو.برآسمان ز کسوف سیه رهایش نیست مر آفتاب درخشان و ماه تابان را.ناصرخسرو.اندرین زندان سنگین چون بماندم بی زوار از که جویم جز که ازفضلت رهایش را سبب.ناصرخسرو.- رهایش بخشیدن ؛ رهایی بخشیدن. نجات دادن. ( یادداشت مؤلف ): تنفیس ؛ رهایش بخشیدن از غم. ( منتهی الارب ) - رهایش جستن ؛ رهایی جستن. خلاص طلبیدن. ( یادداشت مؤلف ). مؤائلة. وئال. وأل. وؤول. وئیل. ( منتهی الارب ). - رهایش یافتن ؛رهایی یافتن. ( یادداشت مؤلف ) : چون از آن سختی رهایش یافتم... ( مقامات حمیدی ).
معنی کلمه رهایش در فرهنگ معین
(رَ یِ ) (اِمص . ) نجات ، خلاص .
معنی کلمه رهایش در فرهنگ عمید
رهایی، آزادی، نجات.
معنی کلمه رهایش در فرهنگ فارسی
رهیدن ( اسم ) خلاص نجات ( از قید و بند ) . اسم مصدر از رستن و یا رهیدن یا آزادی و خلاصی .
جملاتی از کاربرد کلمه رهایش
آناکرئون (زبان یونانی: Ἀνακρέων ὁ Τήϊος؛ (در حدودِ ۵۸۲ تا ۴۸۵ ق.م.) شاعر یونانی بود. یونانیان او را در فهرست نُه شاعر موسیقیدان گنجاندهاند. آناکرئون همهٔ شعرهایش را به گویش یونیک یونان باستان نوشتهاست. این اشعار مانند تمام غزلهای اولیه، از سرود یا آواز همراه با موسیقی و معمولاً چنگ تشکیل شدهبود. شعر آناکرئون دربارهٔ موضوعات همگانی از جمله عشق، شیفتگی، ناامیدی، عیاشی، احزاب، جشنوارهها و مشاهداتی از روزمرگی مردم و زندگی است.
خوشوقت از این باش که بآرزوهایت در رسی چرا که رسیدن به اوج عزت در سیر مسیر شود. و آن جا که کم نصیبی خسته ات میدارد، رهایش کن. چرا که رنج بسیار چاره نسازد.
از آغاز یورش ژاپن به چین، چینیها از جامعهٔ جهانی و همسایگان درخواست کمک کردند اما حمایتی صورت نگرفت. تنها هنگامی که چین درخواست یک جلسهٔ اضطراری جامعه ملل داد یک کمیتهٔ تحقیق تشکیل شد و نتیجهٔ آن ارائهٔ گزارش لیتون بود که در آن ژاپن به دلیل رفتارهایش محکوم شده بود اما هیچ پیشنهادی برای حل این مشکل ارائه نشده بود. در مقابل ژاپن هم در ۲۷ مارس ۱۹۳۳ از جامعهٔ ملل خارج شد.
مار پیچان از خم و پیچش گریز زهرهایش را بخون خود مریز
اوج گردون بر او جز که به پستی نبود کارهایش زسر نفس پرستی نبود
آرش سبحانی بهعنوان ترانهسرای گروه کیوسک برای انجام سخنرانی پیرامون کارهایش یا شرکت در میزگرد دربارهٔ فرهنگ امروز ایران، مهمان دانشگاههای هاروارد، برکلی و استنفورد بودهاست. وی از اعضا مؤسس بنیاد ایرانندا میباشد.
مودیلیانی در سالهای ابتدایی حضور در پاریس، با ضرباهنگ سریعی کار میکرد، مدام طرح میزد و روزی تا صد نقاشی میکشید. بسیاری از کارهایش را خودش به سبب ضعیف بودن نابود کرد، بسیاری آثار در پی جا به جاییهای مدام از بین رفتند یا در آدرس قبلی جا ماندند یا به معشوقههایی داده شد که آنها را نگه نداشتند. مودیلیانی ابتدا تحت تأثیر آثار هانری تولوز لوترک بود، ولی در سالهای ۱۹۰۷ او شیفته کارهای پل سزان شد. سرانجام او سبک مخصوص به خودش را به وجود آورد، سبکی که به سختی در کنار کارهای سایر هنرمندان طبقهبندی میشود.
موشک اسکاد مسیری کمانیشکل را در طول پرتاب خود طی میکند. در مقطع اول، اوج میگیرد و به کمک موتورهایش از جو زمین خارج میشود. سپس وارد یک مقطع پرواز آزاد میشود، تا لحظهای که مجدداً به جو زمین برمیگردد و به سمت زمین سقوط میکند. ژیروسکوپهای موجود بر روی راکت، آن را در مقطع اوجگیری هدایت میکنند. هرگاه که موتورها خاموش شوند، به تبع آن موشک اسکاد به سمت هدف خود سرازیر میشود. دقت اسکاد در زمینه هدفگیری ضعیف است.
حلق او بگرفت و از دامش کشید پایهایش کند و پرهایش برید
کرا در آستین مردار باشد کجا یابد رهایش مغزش از گند؟
اگر ز رای تو تاثیر یافتی گردون دو طوق زرین گشتی به شکل اژدرهایش
گفتم که چو از بند گشایش باشد زین بند مگر مرا رهایش باشد
سپاس مر پدید آرنده چیز را به از چیز پیش از مکان و زمان ، و آفریننده از آن چیز سرمایه جهان را ، که اوست خداوند زمان و مکان و صنعت اوست مرورا عالم روحانی که پدید آمدن آن بهم است با زمان و مکان. و دوم از کارکرد اوست عالم افزونی پذیر از عنصر و ارکان که اندر حصار مکان است و زیر زمان. سپاس خویشتن شناسان . بندگی اندر سوم حصار ازحصارهای آفرینش . و سپاس رهایش جویان ازین زندان تاریک و گذشتن ازین راه بلند او گرد گرفته است مرکل جسمها را تا از یک روی اوهام اندر جسمهاست . پاکا خدایا که مبدع او پادشاه بندگان است ، و مخلوق او خازن مکان و زمان است، و باریک شکرمرورا ، شکر افزونی جویندگان از نعمت و گروندگان بندگی پیوستگان بنور وحدت از دریای وحشت و بیابان شک و شبهت .
«انواع قاطر» در ۱۹۹۹ عرضه شد و همچنین یک جایزهٔ گرمی برد و برای اینکه به ما اثبات کند که طبقهبندی کردن کارهایش غیرممکن است، همزمان نامزد دریافت بهترین آلبوم فولک معاصر (که برنده آن شد) و بهترین اجرای راک مرد برای آهنگ «صبر کن» شده بود.
و طاعت خلق مر پیغامبران را، و قلاده گشتن سخنی که ایشان علیهم السلام از خدای خلق را گفتنداندر گردنهاء امتان، وواجب شدن شریعتی که بفرمان خدای بر خلق نهادند، بر خلق گواهی انبیاست علیهم السلام وسبب رهایش خلق اولین و آخرین ایشانند. نهاندرین سخن سخن فلاسفه است که مجهولتر و نکوهیدهتر گروهی سوی خلق ایشاناند و گفتند بر اثبات ابداع که اگر سخن آنها را که گفتند «هیولی قدیم بود و جزوهاء لایتجزی و پراگنده» قبول کنیم و زیشان بپرسیم که آنکه خدای مرآن جزوهاء (بی) هیچ طبیعت و نوررا و همه (جزوهاء) پراگنده را چگونه جمع کرد، و مر این طبایع مفردات را چگونهاندر آن مجموع نهاد، و این روشناییها از کجا پدید آمد؟ اقرار بایدشان کرد که آن جزوها بفرمان او فراز آمدند، و این قوتهاء مختلف را از گرمی و سردی و خشکی وتریاندر ایشان او نهاد، نه از جایی و نه از چیزی دیگر، واین همه از ایشان اقرار باشد بابداع.
چو ماهی به شست اندرون جان تو چنان می ز بهر رهایش تپد