رمح

معنی کلمه رمح در لغت نامه دهخدا

رمح. [ رَ ] ( ع مص ) نیزه زدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( از منتهی الارب ). نیزه زدن کسی را. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || لگد زدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). به پای زدن اسب کسی را. ( از منتهی الارب ). لگد زدن اسب کسی را. ( ناظم الاطباء ). به پای زدن کسی را اسب و شتر و خر. ( آنندراج ). لگد زدن چارپای کسی را. ( اقرب الموارد ). || زدن ملخ سنگریزه را به دو پای خود. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || درخشیدن برق. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). درخشیدن خفیف و پیاپی برق. ( اقرب الموارد ).
رمح. [ رُ ] ( ع اِ ) نیزه. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ). چوبی است دراز با حربه ای در سر آن برای دفع و طعن دشمن. ج ، رِماح ، اَرماح. ( از اقرب الموارد ). پیغال :
آهنین رمحش چو آید بر دل پولادپوش
نه منی تیغش چو آید بر سر خنجرگذار.منوچهری.تیغ او و رمح او و تیر او و گرز او
دست او و جام او و کلک او و پالهنگ.منوچهری.صاحب آنندراج آرد: بفارسی افعی و مار و نهال از تشبیهات اوست :
شاخ نهال رمحت برکند بیخ باغی
سیل سحاب جودت افزود آب سائل.خواجه جمال الدین سلمان ( از آنندراج ).مار رمحت به سنان مهرشکاف آمده است
شیر رایات تو در معرکه صفدر شده است.خواجه جمال الدین سلمان ( از آنندراج ).آنکه گر افعی رمحش رود اندر ته خاک
دل محمود برون آورد از زلف ایاز.عرفی ( از آنندراج ).- رمح اَظْمی ̍ ؛ نیزه گندم گون. ( مهذب الاسماء ). نیزه اسمر. ( از اقرب الموارد ).
- رمح ثَلِب ؛ نیزه رخنه درآورده. ( مهذب الاسماء ). نیزه شکاف برداشته. ( از اقرب الموارد ).
|| درویشی و فاقه. ( منتهی الارب ). فقر وفاقه. ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه رمح در فرهنگ معین

(رُ مْ ) [ ع . ] (اِ. ) نیزه .

معنی کلمه رمح در فرهنگ عمید

نیزه.

معنی کلمه رمح در فرهنگ فارسی

نیزه، رماح جمع
( اسم ) نیزه جمع ارماح رماح .
نیزه چوبی است دراز با حربه یی در سر آن برای دفع و طعن دشمن درویشی و ناقه

معنی کلمه رمح در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱(بار)
به ضمّ (ر) نیزه. جمع آن رماح و ارماح است (اقرب) . خدا حتماً شما را با چیزی از صید امتحان می‏کند که دستها و نیزه‏های شما به آن می‏رسد. این کلمه فقط یک بار در قرآن مجید یافته است.

معنی کلمه رمح در ویکی واژه

نیزه.

جملاتی از کاربرد کلمه رمح

زمین سینه دشمن به تیغ بشکافی پس آنگهی بنشانی در او ز رمح نهال
آتشگاه روستایی از توابع شهرستان لردگان در استان چهارمحال و بختیاری است. آبشار آتشگاه به عنوان طولانی‌ترین آبشار ایران در این روستا قرار دارد.
اردشیرمحله، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان رامسر در استان مازندران ایران است.
دل گردون بتف تیغ جهانسوز بسوز چشم اختر بسر رمح جگر دوز بکن
نی رمح بهارست که در معرکه کردست از خون دل دشمن شه لعل سنان را
رمح تو و تیغ تو و شمشیر تو باشد بر دشمن دین باشد بی شک ضرر فتح
مهر سپهر خنجر و ماه شهاب رمح بدر سماک نیزه و تیر زحل سنان
ولایت انشان (شامل خوزستان و چهارمحال و بختیاری) ساتراپ مادها بود.
در رمح تو عزل و نصب مضمر در تیغ تو فتح و کسر مد غم
طبق گفتهٔ دکتر رمزی امری[واژه‌نامه ۳۹] (یک کارشناس سرطان لوزالمعده که در مدرسهٔ پزشکی هاروارد کار می‌کند) انتخاب درمان‌های جایگزین نظیر رژیم غذایی خاص، توسط جابز سبب مرگ زودهنگام غیرمحتومش شد.
رمح او شیر فلک را دل بدرد از طعان تیغ اوگاو زمین را تن بکافد از ضراب
و گفت: اشارت خلق بر قدر یافت خلق است و یافت خلق بر قدر شناخت خلق است و شناخت خلق بر قد رمحبت خلق است وهیچ حال نیست به نزدیک خدای تعالی دوست تر از محبت بنده خدای را.
درآمد عمومی استان چهارمحال و بختیاری در سال ۱۳۹۹، ۲٬۴۱۷میلیارد تومان و هزینه‌های استانی ۲۵۴۴ میلیارد تومان بوده‌است. همچنین استان چهارمحال وبختیاری ۱٫۳ درصد بودجه کشور را به خود اختصاص داده‌است.
در آن زمان شود از بیم رمح چون مارت حیات بر تن شیران کارزار وبال
آرامگاه سید محمد عابد (گنبد پیرمحمد) یکی از برادران امام رضا (ع) که به همراه شاهچراغ برای دیدار با امام رضا (ع) رفته بودند، پس از سرکوب و به شهادت رساندن شاهچراغ، ایشان به همراه چند تن از یاران برای فرار از قتل توسط مزدوران مأمون، به این نقطه آمدند و تا آخرین لحظات عمر مبارک خود در این مکان زندگی کردند. این آرامگاه در ۲۸ کیلومتری شهر ارکواز ملکشاهی در مسیر ملکشاهی به مهران واقع است. سبک بنای آن مربوط به دورهٔ صفویه است.
گر نشدی بهر فتح قفل جهان را کلید رمح تو کشورگشا تیغ تو گیتی ستان
ابواسحاق علیا، روستایی در دهستان فلارد بخش مرکزی شهرستان فلارد در استان چهارمحال و بختیاری ایران است.
ارمک محله، روستایی است از منطقه چهارمحل آهی از توابع بخش مرکزی شهرستان محمودآباد در استان مازندران ایران.
این فهرست اسامی استانداران استان چهارمحال و بختیاری (از سال تشکیل استان در سال ۱۳۵۲ تاکنون) می‌باشد.