راهبر

معنی کلمه راهبر در لغت نامه دهخدا

راهبر. [ ب َ ] ( نف مرکب ) مخفف راه برنده. کسی که کسی را بجایی میبرد. ( فرهنگ نظام ). هادی و راهنما و رهنمون و راه آموز. ( آنندراج ). دلیل. ( ناظم الاطباء ) ( دهار ). رائد. هادی. که براه راست دارد. که به راه برد. که از بیراه رفتن بازدارد. بدرقه. ( آنندراج ). خفیر. قلاووز :
بفرمود تا پیش او شد دبیر
همان راهبر موبد تیزویر .فردوسی.ببرسام گفتند کای راهبر
بباید زدن گردنش بر گذر.فردوسی.چنین گفت شاپور با موبدان
که ای راهبر نامور بخردان.فردوسی.سپهبد چنین گفت کز گرگسار
یکی راهبر ساختم کینه دار.فردوسی.نخست آفرین کرد بر دادگر
خداوند داننده و راهبر.فردوسی.از شست تو بر زخم عدو راست رود تیر
زآنروی که تیرتو بود راهبر فتح.فرخی.اندر بیابانهای سخت ره برده ای بی راهبر
وین از توکل باشد ای شاه زمانه وز یقین.فرخی.بدروازه شهر بر راهبر
نشانده بتی دیده بر گاه بر.اسدی.راهبری بود سوی عمر ابد
این عدوی عمر مستعار مرا.ناصرخسرو.جزآن نیابد از آن راز کس خبر که دلش
ز هوش و عقل درین راه راهبر دارد.ناصرخسرو.نیست بر عقل میر هیچ دلیل
راهبرتر ز نامه های دبیر.ناصرخسرو.ای خدمتت بدانش ، چون طبع رهنمای
وی خدمتت بدولت ، چون بخت راهبر.ناصرخسرو.و آنگاه نه راهبری معین ونه شاهراهی پیدا. ( کلیله و دمنه ). و الا جهانیان را مقرر است که بدیهه رأی و اول فکرت شاهنشاه دنیا راهبر روح قدس است. ( کلیله و دمنه ). و آن را عمده هر نیکی... و راهبر هر منفعت و مفتاح هر حکمت می شناسند.( کلیله و دمنه ). راهبر استاد و دلیل حاذق ، مسالک و مشارع بزیر قدم آورده. ( سندبادنامه ص 318 ).
خمخانه خرسرای خرپیر
نه راهبری نه باربرگیر.سوزنی.هر چه می تاختم براه امید
طالعم راهبر نمی آمد.خاقانی.خاقانی کی رسد بگرد تو
چون دولت راهبر نمی آید.خاقانی.بدان ره کزو نیست کس را گزیر
بدان راهبر کو بود دستگیر.نظامی.به رهبر توان راه بردن بسر
سر راه دارم کجا راهبر.

معنی کلمه راهبر در فرهنگ معین

(بَ ) (ص فا. ) آن که کسی را در راهی هدایت کند، هادی ، دلیل ، راهنما.

معنی کلمه راهبر در فرهنگ عمید

۱. راهنما، کسی که دیگری را راهنمایی می کند.
۲. آن که راهی را بلد باشد و راه به مقصد ببرد.

معنی کلمه راهبر در فرهنگ فارسی

رهبر، هدایت کننده، دیگری راراهنمایی کردن
( اسم ) آنکه کسی را در راهی هدایت کند هادی دلیل راهنما .
مخفف راه برنده . که راه را ببرد که راه را طی کند . که راه را در نوردد . که راه را بپیماید .

معنی کلمه راهبر در فرهنگ اسم ها

اسم: راهبر (پسر) (فارسی) (تلفظ: rāhbar) (فارسی: راهبر) (انگلیسی: rahbar)
معنی: راهنما، بلد راه، بلد

معنی کلمه راهبر در ویکی واژه

آن که کسی را در راهی هدایت کند، هادی، دلیل، راهنما.

جملاتی از کاربرد کلمه راهبر

بگذر اسیریا به ره عشق او ز بیم هر جا روی عنایت حق است راهبر
ما را به تو شد راهنما راهبر چشم چون اشک نگردیم چرا گرد سر چشم؟
چراست کلک تو پی کرده؟ چون همه سالش سوی معانی باریک راهبر دیدم
موضوع کار اقتصاد رسانه سیاست‌ها و رویه‌های اقتصادی شرکت‌های رسانه‌ای از جمله روزنامه‌نگاری و صنعت خبر، تولید فیلم، برنامه‌های سرگرمی، چاپ، پخش، ارتباطات سیار، اینترنت، تبلیغات و روابط عمومی است. مقررات زدایی از رسانه‌ها، مالکیت و تمرکز رسانه‌ها، سهم بازار، حقوق مالکیت معنوی، راهبردهای اقتصادی رقابتی، اقتصاد شرکت‌ها، مالیات رسانه‌ها بخشی از اقتصاد را شامل می‌شوند.
دارای ۷ کرده و ۲۰ بند در توصیف و ستایش چیستا است که در این یشت با صفاتی مانند «کسی که به راه نیک رهنمون می‌شود» و «کسی که به گذرگاه نیک راهبر است» توصیف شده‌است.
کارل فون کلاوزِویتس (۱۸۳۱–۱۷۸۰) اندیشمند نظامی و از ارتشیان پروس بود. اثر او در مورد جنگ سرچشمه نظریات راهبردی در علم نظامی بوده و از ارزش بالایی برخوردار است. او در کتاب خود با عنوان پیرامون جنگ می‌نویسد: «جنگ نباید به عنوان یک متغیر مستقل مورد توجه قرار گیرد، بلکه همواره باید به عنوان یک ابزار سیاسی هم مورد مطالعه واقع شود».
یک دل آگاه گمراهان عالم را بس است کاروانی را به منزل راهبر می‌آورد
مرا به سیل سبکسیر رشک می آید که غیر صدق طلب راهبر نخواسته است
راه دین معمور باشد تا تو باشی راهبر مرز ملک آباد باشد تا تو باشی مرزبان
همچنین بهترین روش نمک‌زدایی از آب‌های شور استفاده از فرایند گذرندگی وارونه می‌باشد، زیرا سیستم پیچیده‌ای نداشته و راهبری آن قابلیت کنترل بیشتری از دیگر روش‌ها دارا می‌باشد و با توجه به توسعه روش‌های پیشرفته تولید غشاهای پلیمری، به‌کارگیری این روش، توجیه بیشتری دارد.
در بادیه محنت هجران شب تاریک جز پیر مغان راهبری هست؟ بگویید
راه من، عشق بتان، راهبر من دل کرد شکرللّه که مرا مرشد من کامل کرد
تمرکز یا یکپارچه ساز ی، راهبرد صنعتی دیگری است که اغلب کنار کوور سازی مطرح می‌شود. دیوید هزموندهالگ در این باره گفته «تمرکز مالکیت به مالکیت به میزان واسطه بزرگ‌ترین کسب و کارها بریک بازار یا صنعت اشاره دارد».
راهبرد به عنوان برنامه - یک مسیر عملی جهت دار برای دستیابی به مجموعه ای از اهداف مورد نظر. مشابه مفهوم برنامه‌ریزی راهبردی.
حلقهٔ سرگشتگی می‌افتد از پرگار خویش ور نه صائب می‌توانم راهبر گردم ترا
کنون راهبر باش بهرام را پرآشوب کن بزم و آرام را
احمدزاده پست‌های مشاور وزیر و عضو شورای معاونان وزارت کشور، ریاست کمیته راهبردی آموزش و ریاست شورای پژوهشی وزارت کشور و ریاست مرکز مطالعات، تحقیقات و آموزش وزارت کشور را در کارنامه خود دارد. او در اسفندماه سال ۱۳۸۷ از دانشکده خبر به وزارت کشور نقل مکان کرد.