رامان

معنی کلمه رامان در لغت نامه دهخدا

رامان. ( اِخ ) نام یکی از خدایان سرزمین بابل. رجوع به تاریخ کرد تألیف رشید یاسمی ص 25 شود.
رامان. ( اِخ ) نام ناحیه ای است از بلاد فرس در اهواز. ( از معجم البلدان ج 4 ).
رأمان. [ رَءْ ] ( ع مص ) یا رئمان رأم. رجوع به رأم و متن اللغة و اقرب الموارد شود.

معنی کلمه رامان در فرهنگ فارسی

یارئمان

معنی کلمه رامان در فرهنگ اسم ها

اسم: رامان (پسر) (فارسی) (تلفظ: rāmān) (فارسی: رامان) (انگلیسی: raman)
معنی: منسوب به رام، مأنوس، موافق، سازگار، شاد و خوشحال، نام روز بیست و یکم از هر ماه خورشیدی در ایران قدیم، ( رام، ان ( پسوند نسبت ) )، ( اَعلام ) نام ناحیه ای است در شهرستان اهواز، ( رام + ان ( پسوند نسبت ) )، به علاوه نام ناحیه ای است در شهرستان اهواز، نام وزیر کیقباد پادشاه کیانی

معنی کلمه رامان در ویکی واژه

الگو:اسم فارسی برای پسر
#

جملاتی از کاربرد کلمه رامان

غزالان خرامان در آن مرغزار غزل خوان چه در اوج فصل بهار
بر کرده چو مه سر از گریبان می رفت در دامن خورشید خرامان می رفت
با وجود رخ و بالای تو کوته نظریست در گلستان شدن و سرو خرامان دیدن
روزی همی گذشتم جُزوی غزل به کف دیدم یکی غزالِ خرامان میان صف
وز بار بر گرفتن و با ناز تاختن در پشت سروهای خرامان فتاده خم
اسپریز"ئەسپەرێز" تابع شهرستان سروآباد بخش هورامان تخت و دهستان ژریژه میباشد
برافکن پرده تا خورشید تابان از سما افتد خرامان شو دمی تا سرو در بستان ز پا افتد
مارکزینیس در مذاکرات ژوئیه ۱۹۷۴ که منجر به بازگشت حکومت دموکراتیک تحت لوای دولت وحدت ملی کارامانلیس شد، مشارکت کرد. «حزب مترقی» مارکزینیس به عنوان یکی از احزاب سیاسی فعال، اما کوچک، باقی ماند که مهم‌ترین موفقیتش در انتخاب نماینده‌اش در سال ۱۹۸۱ برای پارلمان اروپا خلاصه می‌شود. مارکزینیس سال‌های آخر عمرش را به نگارش خاطراتش و کتاب تاریخ سیاسی یونان معاصر گذراند.
آن مه طوبی خرام گر بچمن بگذرد سرو خرامان برد قامت او را نماز
چو خورشید تابنده بنمود چهر خرامان برآمد بخم سپهر
به خاک پای تو یعنی به کحل چشم فلک که گرامان دهدم چرخ آرزو دشمن
کردی از ریشه زبان‌های ایران قبل از حمله اعراب به ایران است. این زبان از عربی و ترکی تأثیر چندان نپذیرفته و کمابیش اصیل مانده‌است. زبان کردی دارای ادبی پهناور است. قدیم‌ترین نوشته به زبان پهلوی اشکانی قباله‌ای است که از اورامان در کردستان به دست آمده. زبان کردی با دسته شمالی لهجه‌های ایرانی غربی و از زبان‌های مهم دسته شمال غربی به‌شمار می‌رود اما نزدیکی زیادی با زبان پارسی باستان و پارسیگ ساسانی دارد و صاحب همتون و تصنیف‌ها و قصه‌ها و سنت‌های ادبی است.
آلان (وریا احمد) جوان بلند قامت در چایخانه در اورامان کار می‌کند و عاشق گونا است، و در آرزوی ازدواج با گونا است اما پدر گونا یک گیوه کردی درست کرده که لوگوی رئال مادرید را روی آن زده‌است و آرزو دارد که به دست کریستیانو رونالدو برسد و …
سمن برگ رویان چمان در مشارع تدزوان خرامان به گرد مشارب
ما با وزن این شعرها آشنایی داریم و آن، گونه‌ای از شعرهای قدیم است و این همان وزنی است که شعرهای کردی تاکنون به همان وزن گفته می‌شود و قطعهٔ اورامان به خط پهلوی نیز به همان وزن است و این قطعهٔ اورامان بر ده هجا است که در هجای پنجم سکوت پیدا می‌شود. (فع لن، مف عولن، فع لن مف عولن) و در واژهٔ نخست به مناسبت درآمد آهنگ، یک هجا حذف شده‌است.
الفبای یونانی و خط راشی عبری توسط یونانی‌ها، ترک‌های ارتدوکس و یهودیان برای عثمانی استفاده می‌شد. مسلمانان یونانی زبان با خط ترکی عثمانی یونانی می‌نوشتند. ترکهای قارامانلی (ترکهای ارتدوکس در آناتولی مرکزی در اطراف منطقه قارامان) از حروف یونانی برای ترکی عثمانی استفاده می‌کردند.
منطقه قرامان محل استقرار امیرنشین قرامان بود که تا سال ۱۴۸۶ میلادی ادامه داشت.
سیروان در مسیر خود رودخانه های ژاوه‌رود (در اورامان تخت)، لیله (در منطفه پاوه) لوشه، زمکان در شهرستان دالاهو کرمانشاه، دشت حر به آن پیوسته و سپس وارد کشور عراق می‌شود.