رافضی

معنی کلمه رافضی در لغت نامه دهخدا

رافضی. [ ف ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به رافضة. و رافضة گروهی از لشکری که سردار خود را بگذارند. ( از المنجد ) ( آنندراج ). و رجوع به رافضة شود.
رافضی. [ ف ِ ضی ی ] ( ص نسبی ) منسوب است به رافضة که جماعتی از شیعیانند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
رافضی. [ ف ِ ] ( اِخ ) منسوب به گروهی از لشکر زیدبن علی که او را ترک کردند. در اصطلاح فرقه سنی هر شیعه رافضی است. چه ، ایمان به سه نفر از خلفاءراشدین را ترک کرده است. ( فرهنگ نظام ) :
گر مشکلی بپرسی زو گویدت که این را
جز رافضی نگوید کاین رافضی است این هین.ناصرخسرو.گر بدین مشغول گشتم لاجرم
رافضی گشتستم و گمراه نام.ناصرخسرو.نام نهی اهل علم و حکمت را
رافضی و قرمطی و معتزلی.ناصرخسرو.ور بپرسیش یکی مشکل گویدت بخشم
سخن رافضیان است که آوردی باز.ناصرخسرو.از قوت تو روح ظهیرالدین بوبکر
بر رافضیان تاختن آرد بسوی قم.سوزنی.اگر معتقدتر از تو شنیدیم هیچ میر
پس اعتقاد رافضیان رسم و سان ماست.خاقانی.زان فقاعی که سنت عمر است
رافضی نیستم چرا نخورم.خاقانی.بیست و پنجسال رافضی بوده را بیست و پنجسال مجبری کفایت است. ( النّقض ص 39 ). چنانکه ملحد گوید: کار باطن دارد رافضی گوید: کار تقیه دارد و علی ، همواره تقیه کرد. ( نقض الفضائح ص 98 ).
رافضی را نگر که رفض خرد
کرد و بیرون نهاد پای از حد
گفت در مدحت علی سخنان
که نیاید جز از دروغ زنان
هست قدر علی از آن اعلی
که رسد فهم رافضی آنجا
خود علی را چه ننگ از آن افزون
کش ستایش کنند مشتی دون
دون مگو وزِ دون بسی دون تر
در کمی از کم از کم افزونتر
همچنان رافضی بدان دغلی
چون کند مدح و آفرین علی
آید از مدح او علی را عار
ز آفرینش بود علی را بار
رافضی بس دنی علی عالیست
میل چون از مناسبت خالیست
با تو گویم حکایتی دریاب
کز تأمل بدان رسی بجواب.جامی ( از تاریخ ادبیات براون ج 4 ص 570 ).باز آنچه به رافضی بودن و شیعی بودن فردوسی در روایات قدیم و جدید هست بنشر این گونه مطالب کمک کرده است. ( مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی ص 367 ). و رجوع به رافضة و روافض در همین لغت نامه و رافضی در آنندراج و غیاث اللغات و ناظم الاطباء شود.

معنی کلمه رافضی در فرهنگ معین

( فِ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - ترک کننده . ۲ - اصطلاح سنّییان دربارة شیعه به علت ترک رأی صحابه در بیعت با ابوبکر و عمر .

معنی کلمه رافضی در فرهنگ عمید

در اصطلاح اهل سنت، شیعه. &delta، زیرا شیعه رٲی صحابه را در بیعت با ابوبکر و عمر رد کردند و امامت را بعد از حضرت رسول خاص علی بن ابی طالب دانستند.

معنی کلمه رافضی در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - هر فرد از پیروان زید بن علی بن حسین ( ع ) که سپس بیعت او را شکستند . ۲ - در نزد اهل سنت هر یک از افراد شیعه .
منسوب است به رافضه که جماعتی از شیعیانند .

معنی کلمه رافضی در دانشنامه آزاد فارسی

(رفض در لغت به معنی ترک کردن چیزی و بازگشتن از آن است) این لفظ منسوب به گروهی از لشکریان شیعیزید بن علی بن الحسین (ع) است که او را به سبب منعِ لعن شیخین ترک و رها کردند؛ با آن که زید به برتری علی (ع) در خلافت گواهی می داد. از آن به بعد شیعیانی که زید را ترک کرده بودند رافضه خوانده شدند. اما براساس شواهد تاریخی، دست کشیدن کوفیان از زید و رها کردن وی، ریشه های تاریخی و پیشینه های فراوانی دارد و ربطی به اعتقادات زید در مورد شیخین ندارد. نویسندگان ملل و نحل و برخی از مورخان، همۀ شیعه را به عنوان رافضه معرفی کردند و حتی به هرکس که کوچک ترین تمایل به اهل بیت پیامبر (ص) نشان می داده لقب رافضی می دادند. برخی از اهل سنت شیعیان را به سبب ترک خلفای سه گانه رافضی خوانده اند. در برخی منابع آمده است که اصل رافضه از یهود گرفته شده و آن را منتسب به عبدالله بن سبأ کرده اند. اطلاق این اصطلاح به شیعیان، از جانب حکومت های وقت و بعضی عالمان متعصب، با هدف سرکوبی شیعیان و آزار آنان بوده و ترویج این فکر در باور مسلمانان به این منظور انجام می گرفته است که شیعیان از دین اسلام خارج و افکار و عقاید آنان انحرافی است.

معنی کلمه رافضی در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] رافضی، کلمه ای عربی و لقبی طعن آمیز برای گروهی از لشکر زید بن علی بن الحسین که او را در جنگ ترک گفتند و تنها گذاشتند. برخی از اهل سنت، از روی طعن، همه شیعیان را رافضی می خوانند؛ چرا که معتقدند آنان ایمان به خلافت سه تن از خلفا را ترک کرده اند. شیعیان، به استناد برخی روایات، رافضی بودن با معنای یاد شده را مدح خود می دانند.
رافضی اسم فاعل (همراه با یاء نسبت) از ماده «ر ـ ف ـ ض» و به معنای کسی است که رهبر، فرمانده یا پیشوای خویش را ترک کرده و کلمه «روافض» جمع آن است.
ابوالحسن اشعری (درگذشت۳۳۰ق)، رافضه را همان امامیه و یکی از اصناف شیعه می داند و می گوید بدین علت اینها «رافضه» نامیده می شوند که امامت ابوبکر و عمر را رفض کردند.
[ویکی اهل البیت] دشمنان شیعه نامی دیگر نیز بر آنها اطلاق می کنند و آن نام رافضی و روافض یا رافضه است. علت این نامگذاری را چنین بیان کرده اند که شیعیان چون امامت ابوبکر و عمر را رد کردند آنها را رافضی خواندند. یا این که چون یاران زید بن علی بن حسین علیه السلام هنگام خروج زید بر شام بن عبدالملک برخی از آنان ابوبکر و عمر را طعن و لعن می کردند و زید آنها را از این کار منع کرد و آنها از زید جدا شدند بقیه یاران زید نام رافضه را بر آنان نهادند و از آن پس شیعیان به این نام معروف شدند.

معنی کلمه رافضی در ویکی واژه

ترک کننده.
(ادیان): در اصطلاح اهل‌سنت، یعنی شیعه. فرقه اسلامیه مجوسم می‌دانند سنی‌رافضی و شیعه‌ناصبی و بعضی اخیار چهار یاریه وهابیم گمان کرده‌اند.
اصطلاح سنّی‌یان درباره شیعه به علت ترک رأی صحابه در بیعت با ابوبکر و عُمر.

جملاتی از کاربرد کلمه رافضی

این رافضیان که امت شیطانند بی‌دینانند و سخت بی‌ایمانند
مختصر گفتم من این اسرار را تا نگوئی رافضی عطّار را
نقلست که گفت: از جمله فرق عالم که خلاف کرده‌اند هیچکس دنی‌تر از رافضی و خارجی نیامد زیرا که دیگران که خلاف کرده‌اند در حق کردند و سخن ازو گفتند و این دو گروه روز در خلق بباد دادند.
قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ غلو در دین آنست که از اقتصار در گذرند، ما بین طرفی القصد مذموم. افراط چون تفریط است هر دو نکوهیده. غَیْرَ الْحَقِّ معنی آنست که لا تسلکوا غیر القصد، در راه میانجی روید نه از سزا دون و نه از اندازه افزون. غالیان در دین سه قوم‌اند: ترسایان در کار عیسی (ع)، و رافضیان در کار علی (ع)، و خوارج در کار تشدید. رافضیان در غلو ملحق‌اند بترسایان، و موسوسان در طهارت و در نماز در نمطی‌اند از سیرت خوارج. وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ الاهواء هی المذاهب التی تدعوا الیها الشهوة دون الحجة، و در قرآن چند جایگه ذکر اتباع اهواء است هم بر سبیل ذمّ، و ذلک فی قوله تعالی: وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوی‌ فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ، وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَتَرْدی‌، وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی‌.
رافضیم سوی تو و تو سوی من ناصبئی نیست جای تنگ دلی
گر مشکلی بپرسی زو گویدت که «این را جز رافضی نگوید کاین رافضی است این هین»
القاعده چندین حمله را بر روی مردمی انجام داده که آن‌ها را کافر در نظر می‌گیرد. همچنین این گروه مسئول تحریک خشونت فرقه‌ای میان مسلمانان است. القاعده مسلمانان لیبرال، شیعیان، صوفیان و سایر فرق اسلامی را به عنوان رافضی در نظر گرفته و اعضا و طرفدارانش بر مساجد، زیارتگاه‌ها و اجتماعات آنان حمله کرده‌اند. مثال‌هایی از حملات فرقه‌ای شامل این مواردند: بمب‌گذاری عاشورای ۲۰۰۴، بمب‌گذاری شهر صدر ۲۰۰۶، بمب‌گذاری آوریل ۲۰۰۷ بغداد و بمب‌گذاری جامعه یزیدی ۲۰۰۷.
خارجی و رافضی دیگر مباش جوی علم معنی دیگرمباش
ور بپرسیش یک مشکل گویدت به خشم «سخن رافضیان است که آوردی باز!»
نه در نشستن عثمان چو رافضی بدگوی نه در شجاعت حیدر چو خارجی احمق
زان فقاعی که سنت عمر است رافضی نیستم چرا نخورم