معنی کلمه راست خانه در لغت نامه دهخدا
با من ای خاصگان درگه من
راست خانه شوید چون ره من.نظامی.چو راست خانه کسی ام که روزگار مرا
همی طرازد بر خط استوا پرده.کمال الدین اسماعیل ( ازآنندراج ). || کنایه از چیز راست و درست باشد. ( از آنندراج ). || مستقیم. درست :
کجیها شد ز شرعت راست خانه
کمانها نیز آمد بر نشانه.ناظم هروی ( از آنندراج ).|| راست رو : مهره شطرنج هرگاه راست برود راست خانه است و شاه شطرنج همیشه راست حرکت میکند. ( هفت پیکر چ وحید ص 100 ).