رائی
معنی کلمه رائی در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - اندیشه فکر . ۲ - تدبیر . ۳ - عقیده اعتقاد . ۴ - شور مشورت . ۵ - قصد عزم . ۶ - جولان خاطر است در مقدماتی که امید میرود که منتج به نتیجه گردد . ۷ - نظر حاکم درباره مدعی و مدعی علیه حکم . ۸ - نظر قاضی در تفسیر قانون . یا اصحاب قیاس اصحاب قیاس پیروان ابو حنیفه جمع آرائ .
معنی کلمه رائی در دانشنامه اسلامی
این صفت فعل خداوند به معنای دیدن و دانستن و نشان دادن است و 35 بار در قرآن آمده است:
«قَد نَری تَقَلُّبَ وجهِکَ فِی السَّماءِ...». (سوره بقره(2)/144)
فرهنگ قرآن، جلد 14، صفحه 360.
جملاتی از کاربرد کلمه رائی
نه پیر سالخورد از گردش این کهنه زال چرخ جوان رائی که گیرم دامنش طفلی ز سر گیرم
بازیچه شمر گردش این گنبد بازیچ گر طفل نهای سغبهٔ بازیچه چرائی؟
ایده قطب اسامه بن لادن را تحت تأثیر قرارداد. بن لادن دو فتاوا در سال ۱۹۹۶ و سپس در سال ۱۹۹۸ صادر کرد که مسلمانان باید نیروهای نظامی و غیرنظامیان ایالات متحده را بکشند تا زمانی که دولت ایالات متحده نیروهای نظامی خود را از کشورهای اسلامی خارج کرده و حمایت خود را از اسرائیل قطع کند.
اوری فیفر (عبری: אורי פפר؛ زادهٔ ۲۸ ژوئیهٔ ۱۹۷۵) بازیگر اهل اسرائیل است.
نکتهٔ او دانه و ارواح است مرغ دانه زی مرغان صحرائی فرست
وی همچنین در تیمهای ملی فوتبال زیر ۲۱ سال اسرائیل و تیم ملی فوتبال اسرائیل بازی کردهاست.
این عیب بگیرائی مژگان تو ماند از رفتن اگر اشک مرا باز ندارد
أَ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شما با مردان میگرائید وَ تَقْطَعُونَ السَّبِیلَ و راه نسل و فرزند میببرید وَ تَأْتُونَ فِی نادِیکُمُ الْمُنْکَرَ و در انجمن ناپسندها و ناشایستها میکنید. فَما کانَ جَوابَ قَوْمِهِ نبود پاسخ قوم او او را إِلَّا أَنْ قالُوا مگر آنچه گفتند ائْتِنا بِعَذابِ اللَّهِ عذاب خدای بما آر إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ (۲۹) اگر می راست گویی که پیغامبری.
نه چو وامقی همچون من گیتی دیده است نه نشان دهد چرخ چو تو عذرائی را
تیره رائی چه ز جهل و چه ز خود بینی غرق گشتن چه برود و چه ببحر اندر
بود روز کار و یارائی نداشت بود وقت رفتن و پائی نداشت
آرائیک رازمیکی آقابابایان (ارمنی: Արայիկ Ռազմիկի Աղաբաբյան؛ زادهٔ ۱۹ مارس ۱۹۶۲) یک سیاستمدار اهل ارمنستان است که از تاریخ ۲۰۱۲ تا تاریخ ۲۰۲۱ سمت نمایندگی دورههای پنجم تا هفتم مجلس ملی جمهوری ارمنستان را برعهده داشت.
ای چاره ساز هر چند سازی تو چاره ما دیگر بتو گرائیم از بهر چاره سازی
بود زیر اسب صحرائی نهان اسب گفتی باز میگیرد جهان