ذکاء

معنی کلمه ذکاء در لغت نامه دهخدا

ذکاء. [ ذُ ] ( ع اِ ) مهر. خور. شمس. آفتاب. خورشید. بیضاء. شرق. شارق. یوح. بوح :
بر قد لاله قمر دوخت قبای وشی
خشتک قطنی نهاد بر سر چینی ذکاء .خاقانی.هذه ذکاء طالعة. || التهاب. شدت گرمی : احرقنی ذکائها؛ ای شدة حرها.
- ابن ذکاء ؛ صُبح.
ذکاء. [ ذَ ] ( ع مص ، اِمص ) تیزی خاطر. زیرک شدن. ( زوزنی ). تیزخاطر شدن. تیزدلی. ( دهار ). هوش. زود دریافتن. هوشمندی.کیاست. نباهت. هوشیاری. زیرکی. سرعت فهم. ضد بلادت. ذکاء ایاس ، مثل حلم احنف و سخاء حاتم مثل است. رجوع به ایاس شود :
نرود هیچ خطا بر دل و اندیشه تو
کز خطا دور ترا ذهن و ذکای تو کند.منوچهری.اینهمه رنج و غم از خویشتنم باید دید
تا چرا طبع و دلم مایه هر ذهن و ذکااست.مسعودسعد.وین گنه طبع را نهم که همی
مایه فطنت و ذکا باشد.مسعودسعد.میان ابتاع او [ شیر ] دو شکال بودند... و هر دو ذکای تمام داشتند. ( کلیله و دمنه ).
چشم باز و گوش باز و این ذکا
خیره ام در چشم بندی خدا.مولوی.در اساس الاقتباس آمده است :ذهن ، قوت استعدادی است نفس را در اکتساب حدود و رایها. و فهم شایستگی این قوت تحصیل تصوری را که نفس منبعث شود در طلب آن. و حدس قدرت این قوت بر اقتناص حدّ اوسط در هر مطلوب به ذات خود. و ذکا شایستگی او آن را که آنچه به حدس اقتناص کند در زمانی اندک باشد. ( اساس الاقتباس ص 410 ).
و صاحب کشاف اصطلاحات الفنون گوید: بفتح بر وزن صباء چنانکه قاموس گوید سرعت فطنت است و در تعریف آن گفته اند که ذکاء شدّت قوت نفسی است که معدّ باشد برای اکتساب آراء یعنی علوم تصوریه و تصدیقیه و این قوّه را ذهن نامند و جودت استعداد نفس را در تصوّر و ارادت بر خویش فطنت خوانند و غباوت عدم فطنت باشد چنانکه غبّی مقابل فطن است و چلبی را در این معنی شرحی است و حاصل آن اینکه ذکاء اعم است از فطنت. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). || تمام شدن ِ سن . || ذکو. ذک ؛ سخت شدن زبانه آتش. زبانه کشیدن آتش. تیز شدن آتش. || ذکاء طیب ؛ پراکنده شدن بوی خوش. || ذکاء شاة؛ ذبح و گلو بریدن آن.
ذکاء. [ ذَ ] ( ع اِ ) خدرک شعله زن. جمره ٔزبانه زن. || سِن . زاد. ( مهذب الاسماء ).

معنی کلمه ذکاء در فرهنگ معین

(ذَ ) [ ع . ] (اِمص . ) هوشمندی ، تیزهوشی .
(ذُ ) [ ع . ] (اِ. ) آفتاب ، خورشید.

معنی کلمه ذکاء در ویکی واژه

هوشمندی، تیزهوشی.
آفتاب، خورشید.

جملاتی از کاربرد کلمه ذکاء

از ظهور ذکاء از وفور فطن
شهرت بطن کان بود بطنه تذهب بالذکاء و الفطنه
استاد فاضلان سخنور ذکاء ملک آن منشی جریده غرای تربیت
کاللیل ام الیوم حبلی قدرمت ارضا ابی الیقظان بابن ذکاء
همقرینی علم دین را همچو فکرت را خرد همنشینی ظلم و کین را همچو فطنت را ذکاء
دیدهٔ دیدهٔ ذکاء تو است هرچه در خاطر بداندیشست
اصول علم ثروت ملل یعنی اکونومی پلتیک نخستین کتاب درسی علم اقتصاد در ایران است که یک سال پیش از مشروطه، در سال ۱۲۸۴ ش. با برگردان و نگارش میرزا محمدعلی خان ‌بن ذکاءالملک (محمدعلی فروغی) به چاپ رسیده است.
همین نه ماه گرفت از فروغ مهر رخت ذکاء یقتبس النور من محیاکی
تا ذکاء سیرتت فارغ شد از محو صفات آفتاب دولتت بیرون شد از خط زوال
ولی چه چاره که فرضست بایدش کوشد به قدر طاعت و فهم و ذکاء و استعداد
ذکاء، تاریخ احداث عمارت بادگیر را به دوره فتحعلیشاه نسبت می‌دهد. گلشن، تاریخ ساخت بنا را به سال ۱۲۷۰ ق، و به هنگام توسعه بخش شرقی باغ گلستان مرتبط می‌داند.اعتمادالسلطنه، نه تنها، این بنا را متعلّق به فتحعلیشاه[خاقانِ مغفور] نمی‌داند، بلکه در چندین مورد، ساخت آن را به پدرش، علی خان حاجب الدوله نسبت می‌دهد. در صورتی که این بنا در سال ۱۲۷۶ ق، پس از چهار سال، توسط حاجی محمدخان حاجب الدوله طی مراسمی به ناصرالدین شاه تقدیم می‌شود.
قاصدت ابن اللیالی و درت اُم النجوم خاطرت ابن الذکاء و دفترت اُم الکتاب
دوره دوم:صادق‌خان مستشارالدوله (۱۲۸۸) • میرزا اسماعیل‌خان ممتازالدوله (۱۲۸۹) • محمدعلی‌خان ذکاء‌الملک • حسین پیرنیا (۱۲۹۰)
با استعفای ذکاء الملک از ریاست مجلس، نمایندگان در یازدهم بهمن ۱۲۸۹ او را به ریاست مجلس برگزیدند. اما دوره ریاستش پنج هفته بیشتر طول نکشید و در شانزدهم اسفند استعفا داد و به عنوان وزیر مالیه به دولت سپهدار تنکابنی پیوست. پس از دو ماه و نیم به دلیل «نقاهت مزاج» از وزارت مالیه استعفا داد و به جای آن عهده‌دار وزارت تجارت و پست و تلگراف و تلفن شد. اما دوران وزارت پست و تلگراف او چند هفته ای بیشتر طول نکشید و سپهدار با ترمیم کابینه اش در ۲۶ تیر ۱۲۹۰ وزارت تجارت و پست و تلگراف را به مشیرالدوله داد.