ذوالجناح

معنی کلمه ذوالجناح در لغت نامه دهخدا

ذوالجناح. [ ذُل ْ ج َ ] ( اِخ ) نام اسپ حسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام. و به یوم الطف حضرت او علیه السلام بر این اسپ برنشسته بود.
ذوالجناح. [ ذُل ْ ج َ ] ( اِخ ) شمربن حسان. ( مجمل التواریخ و القصص ). و طبری او را سمربن تبعبن تبان برادر حسان گفته است. تبعبن تبان.... وجه ابنه حسّان الی السند و سمراً ذوالجناح الی خراسان. رجوع به مجمل التواریخ والقصص ص 15 و فارسنامه ابن البلخی ص 84 شود.
ذوالجناح. [ ذُل ْ ج َ / ج ُ ] ( اِخ ) لقب شمربن لهیعة حمیری است. و صاحب مجمل التواریخ در باب خامس از ( ابواب تواریخ و اختلاف که اندر آن رود ) نسب او را ذوالجناح شمربن حسّان آورده است و گوید از گاه ذوالجناح شمربن حسّان هزار و دویست و شصت و چهار سال است. رجوع به فقره قبل و مجمل التواریخ والقصص ص 15 و 165 شود.

معنی کلمه ذوالجناح در فرهنگ عمید

۱. اسبی که حضرت امام حسین در کربلا بر آن سوار می شد.
۲. (صفت ) [قدیمی] صاحب بال، بال دار.

معنی کلمه ذوالجناح در فرهنگ فارسی

نام اسب حسین بن علی ( ع )است .
صاحب بال، بالدار، اسب تندرو، نام اسب امام حسین

معنی کلمه ذوالجناح در دانشنامه آزاد فارسی

نام اسب امام حسین (ع) که در روز عاشورا در صحرای کربلا بر آن سوار بودند. این اسب از اسب های پیامبر اکرم (ص) بود که به امام ارث رسیده بود و اسبی بسیار چابک، باهوش و تیزرو بود و به همین سبب ذوالجناح خوانده شده است. در هوشمندی، وفا و صمیمیت ذوالجناح روایات زیادی نقل شده و در اشعار فارسی و عربی و به طور کلّی در مقاتل از او بسیار یاد شده است.

معنی کلمه ذوالجناح در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] ذوالجناح، نام اسب امام حسین (ع) است که در روز عاشورا وفاداری و هوشمندی خاصی از خود نشان داد. او با آغشته کردن پیشانی خود به خون بدن حضرت، خبر شهادت او را به خیمه ها رساند.
ذوالجناح در نزد شیعیان جایگاه خاصی دارد به گونه ای که در اشعار حسینی از آن یاد می شود و هنرمندان شیعه آن را بارها به تصویر کشیده اند.
ذوالجناح بسیار چابک بود و در میدان نبرد سرعت عمل از خود نشان می داد و به واسطۀ شباهتش در تیزی با پرندگان به این نام خوانده می شد.
[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از کتاب فرهنگ عاشورا است
ذوالجناح به معنی بالدار، نام اسب حسین بن علی علیه السلام که روز عاشورا بر آن نشسته بود. از آن جهت که این اسب، رهوار و تندرو بوده است به آن ذوالجناح می گفته اند.
این اسب، پس از شهادت آن حضرت، از پیکر وی دفاع می کرد و به سواران دشمن حمله می نمود و به این طریق، تعدادی را کشت. سیدالشهدا تا آخرین حد و لحظه توان خود، سوار بر این اسب بود و مقاومت و جنگ می کرد. در پایان از روی این اسب بر زمین کربلا افتاد.
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سیدالشهدا بر قتال، طاقت داشت بلندمرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد پس از شهادت امام حسین علیه السلام، اسب او کاکل خود را به خون امام آغشته کرد و با صیحه و فریاد و گام بر زمین زدن به سوی خیمه ها دوید تا شهادت امام را به اهل بیت خبر دهد.
زنان متوجه شهادت امام شدند و شیون آنان برخاست. در برخی منابع نقل شده که اسب امام، پس از شهادت حضرت، وحشتزده از نزد بانوان گریخت و خود را به آب فرات انداخت و ناپدید شد.
در زیارت ناحیه مقدسه از این اسب، با عنوان «جواد» یاد شده که بازین و حالت پریشان روی به خیمه ها نهاد: «فلما نظرن النساء الی الجواد مخزیا والسرج علیه ملویا خرجن من الخدور ناشرات الشعور، علی الخدود لاطمات وللوجوه سافرات وبالعویل داعیات...». و روایت است که پس از شهادت امام،این اسب با همهمه می گفت: «الظلیمة الظلیمة لامة قتلت ابن بنت نبیها».
                      
حسین عبدی                      

جملاتی از کاربرد کلمه ذوالجناح

سود اشک آخر چه آمد حاصل افغان چه شد ذوالجناح ای ذوالجناح
چون ز پشت ذوالجناح آمد فرود در سجود افتاد و رو برخاک سود
چو آگاه شد ذوالجناح رسول (ص) که دارد شهنشاه رای نزول
ای ذوالجناح باوفا کو حسین من نور عین من ای توسن فرخ لقا کو حسین من نور عین من
بی وفا اسبی سپاس آن همه احسان چه شد ذوالجناح ای ذوالجناح
تخته پاره کو زید از لطمه طوفان چه شد ذوالجناح ای ذوالجناح
ساقی تسنیم و خضر چشمه حیوان چه شد ذوالجناح ای ذوالجناح
ذوالجناحا فاش بر گو حال چیست؟ ارغوانی کاکلت از خون کیست؟
تن کجا در خاک و خون غلطیدش از زوبین و تیغ بعد از آن کز تیر و نی شد چاک چاک ای ذوالجناح
به گردم جمع گردیدند حیران تو گوئی ذوالجناح آمد ز میدان