دیرگاه

معنی کلمه دیرگاه در لغت نامه دهخدا

دیرگاه. ( ق مرکب ) زمانی دراز. زمان طولانی و ممتد از زمان معلوم. ( یادداشت مؤلف ) :
تو از دیر گاهست با گنج خویش
گزیدستی از بهر ما رنج خویش.فردوسی.نقل با باده بود باده دهی نقل بده
دیرگاهست که این رسم نهاد آنکه نهاد.فرخی.خزیمه دیرگاه زن نکرد که نمی یافت اندر خور خویش. ( تاریخ سیستان ). دیرگاه برنیامد تا دیدم که بیاوردند او را در پاره ای جل. ( تاریخ سیستان ). دیرگاه برنیامد که بفرمان عبدالملک معزول شد. ( تاریخ سیستان ). دیرگاه حرب کردند آخر حصار بستد. ( تاریخ سیستان ).
دیرگاهی است تا لباس کرم
بهر قد بشر ندوخته اند.خاقانی.دیرگاهست کز ولایت خویش
دورم از کار و از کفایت خویش.نظامی.عشق من با خط مشکین تو امروزی نیست
دیرگاهی است کز این جام هلالی مستم.حافظ.روزی پیره زنی بیامد و در دست و پای او افتاد و بسی گریست که پسری دارم که از من غایب است دیرگاه است و مرا طاقت فراق نماند از بهر خدای دعایی بگوی... ( تذکرةالاولیاء عطار ). وچون کشته باشد [ افعی را ] بنگرند اگر... تا دیرگاه حرکت میکند نیک باشد. ( ذخیره خوارزمشاهی ). || مدت زمانی دراز.

معنی کلمه دیرگاه در فرهنگ معین

(ص مر. ) ۱ - زمان قدیم . ۲ - دیروقت .

معنی کلمه دیرگاه در فرهنگ عمید

۱. زمان دیر، زمان قدیم، از مدت دراز.
۲. دیروقت، بی موقع، دیرگاهان، دیرگهان.

معنی کلمه دیرگاه در فرهنگ فارسی

زمان دیر، زمان قدیم، ازمدت دراز، دیروقت، بی موقع

معنی کلمه دیرگاه در ویکی واژه

زمان قدیم.
دیروقت.

جملاتی از کاربرد کلمه دیرگاه

دیرگاهی نشستم آنجا من کس نفرمود صحبتی با من
هین سگ نفس ترا زنده مخواه کو عدو جان تست از دیرگاه
لیکشان زهره نبود از بیم شاه تا برین قصه برآمد دیرگاه
گفت من آنم ایازت را که شاه هر دو بر وی عاشقیم از دیرگاه
دیرگاهست تا که بخشش او عصمت از مال بحروکان برداشت
زنی از تخمه جم دیرگاه است که بر مرد و زن آنجا پادشاه است
به کلیت روی از دنیا بگردانید و عبادت می‌کرد تا از بزرگان مستجاب الدعوة گشت. چنانکه دعای او مجرب همگنان شد. بلکه روزی پیرزنی بیامد و در دست و پای او فتاد و بسی بگریست که پسری دارم که از من غایب است. دیرگاهست و مرا طاقت فراق نماند. از بهر خدای دعایی بگوی تا بود که حق تعالی به برکت دعای تو او را به من بازرساند.
هژیر و نغز و خوش ای باد نوبهار بوز که دیرگاه براه تو مانده دختر رز
یک: ایلیاد و اودیسه کهن‌ترین آثار ادبیات یونان هر دو اثر هومر و شاید اودیسه دیرگاهی بعد از ایلیاد تنظیم شده‌است. ایلیاد و اودیسه هر دو گویای سازمان اجتماعی کهن‌تری است که نخست در آسیای کوچک به اجرا در می‌آید و الگوی نهایی آن از حدود ۸۰۰ ق. م شکل می‌گیرد و شکل نهائی آن به هنگام فرمانروائی پیسیستراتوس بر آتن [۶۰۰؟ -۵۲۷ ق. م] پدیدار می‌شود.
شاه تن درداد و صلح افتاد در کار دو شاه همچنان برجای ماند آن دوستی تا دیرگاه
ز پور عمران برتر نیم به حشمت و جاه که دیرگاهی سرگشته در بیابان بود
شهرکردی ها معتقدند این رسم دیرین و دیرگاه بیش از ۲۰۰ سال قدمت دارد و پیش از این در دوران گذشته طایفه های دهکردی در غروب آفتاب اقدام به روشن کردن چراغ های خانه خود می کردند.
با ورود اعراب به شمال آفریقا، قبایل مختلف بربر واکنش‌های یکسانی نشان ندادند. گروهی از ایشان با سرداران عرب همچون عقبة بن نافع و حسان بن نعمان همکاری کردند و گروهی دیگر نیز دیرگاهی به مقاومت پرداختند. به هر حال بربرها پس از مسلمان شدن، نقش مهمی در ترویج دین اسلام در شمال آفریقا و اندلس داشته‌اند.