دوشن

دوشن

معنی کلمه دوشن در لغت نامه دهخدا

دوشن. [ ش ِ ] ( اِ مرکب ) گاودوش بزرگ سفالین برای شیر. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه دوشن در فرهنگ فارسی

گاو دوش بزرگ سفالین برای شیر .

معنی کلمه دوشن در دانشنامه عمومی

دوشن، روستایی در دهستان مارز بخش چاه دادخدا شهرستان قلعه گنج در استان کرمان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۱۲۲ نفر ( ۴۶ خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه دوشن

دوشنبه: ‎۷ اسفند ۱۳۹۰ (۲۶ فوریه ۲۰۱۲)
زمانه از رخ فردا گشود بند نقاب معاشران همه سر مست بادهٔ دوشند
بود گر داشتی تا شیر نوشند شود کشتی چو آخر پاک دوشند
۱۷ آبان ۱۳۹۹ با حضور رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران، شهردار منطقه ۶ و شخصیت‌هایی چون کامیار عابدی، فریدون مجلسی، علی غیاثی ندوشن و … خیابان شاهد سابق، بین خیابان قدس و وصال شیرازی به نام محمدعلی اسلامی ندوشن تغییر یافت و سردیس اسلامی ندوشن نیز در تقاطع این خیابان و خیابان وصال نصب شد.
سرویس فارسی بی‌بی‌سی، از کشته شدن دست‌کم «۹ تن» تنها در روز دوشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۶ خبر داد. این رسانه به نقل از شبکه خبر تلویزیون حکومت ایران (صدا و سیما)، خبر داد که «۶ تن» از این کشته‌شدگان تنها در شهر قهدریجان استان اصفهان بوده‌اند. خبرگزاری‌های داخل ایران به آتش کشیده‌شدن یک پاسگاه پلیس در قهدریجان توسط معترضان را تأیید کرده‌اند.
ای خواجهٔ فرخنده، ار ایدون که نیامد این شعر تو نیکوتر از آن روز دوشنبه
مقیدان خیالت چو صبح ازین‌ گلشن به هر طرف‌که‌گذشتند دم بر دوشند
و روز دوشنبه نوزدهم ذو الحجّه امیر پگاه‌ برنشست و بصحرای باغ پیروزی‌ بایستاد تا لشکر فوج فوج بگذشت. و پس از آن نزدیک نماز پیشین این سه بزرگ: فرزند و وزیر و سپاه سالار پیاده شدند و رسم خدمت بجای آوردند و برفتند. و خواجه بونصر نوکی را استادم نامزد کرد بفرمان عالی و با وزیر برفت انهی‌ را .
با این وجود این شکل از ازدواج منحصر به محدودهٔ خاصی از جهان نیست. به عنوان مثال در انگلستان برآورد شده است سالانه هزاران دختر و زن جوان در انگلستان و ولز مجبور به ازدواج می‌شوند که بیشتر آن‌ها از کشورهای جنوب آسیا مانند پاکستان و هند آمده‌اند. از این رو از تاریخ دوشنبه ۱۶ ژوئن ۲۰۱۴ قانونی در انگلستان و ولز به اجرا درآمد که به موجب آن، والدینی که فرزندان‌شان را مجبور به ازدواج کنند، مجرم شناخته می‌شوند.
پس از پایان تحریم‌های شورای امنیت از طریق قطعنامه ۲۲۳۱، چالش دیگری برای عضویت ایران در پیمان شانگهای وجود داشت، و‌ آن مخالفت کشور تاجیکستان بود. پس از دیدار سیاستمداران ایرانی با امام‌علی رحمان در زمستان ۱۳۹۹ راه‌حلی برای رفع نگرانی‌های تاجیکستان بدست آمد. در اردیبهشت سال ۱۴۰۰ مساله پیوستن ایران به پیمان شانگهای در نشست وزرای امور خارجه در دوشنبه نهایی شد و پیش از انتخابات ریاست جمهوری همان سال به وزارت امور خارجه اعلام گردید.
در دومین روز اعتراضات مردم به سوءمدیریت آب استان، دوشنبه یکم آذرماه، در خیابان‌های شهرکرد، دست به تظاهرات زدند. شعارهای سر داده شده در این تظاهرات: «این‌جا چهارمحاله، بردن آب محاله»، «ننگ ما، ننگ ما، صداوسیمای ما» و «وای اگر ایل‌مان برنو به‌دست بگیرد». از دیگر شعارهایی که در راهپیمایی‌های اعتراضی شهرکرد شنیده می‌شد شعار «مرگ بر مافیا» بود.
و این نسخت‌ بدست رکابداری‌ فرستاده آمد سوی قدر خان، که او زنده بود هنوز و پس ازین بدو سال گذشته شد . و هم برین مقدار نامه‌یی رفت بر دست فقیهی‌ چون نیم رسولی‌ بخلیفه، رضی اللّه عنه. و پس از آنکه این نامه‌ها گسیل کرده آمد، امیر حرکت کرد از هرات روز دوشنبه نیمه ذی القعده این سال بر جانب بلخ بر راه بادغیس‌ و گنج روستا با جمله لشکرها و حشمتی سخت تمام.
روز دوشنبه، بگهٔ چاشت گاه در مه ذی الحجه، به پایان ماه
با اینکه در روز حادثه، دوشنبه ۲ خرداد، پلیس ضد شورش در محل مستقر و در مرکز شهر آبادان منع آمد و شد اعلام شد؛ شماری از شهروندان در آبادان تجمع کرده و شعار «عزا عزاست امروز روز عزاست امروز آبادان بی صاحب، صاحب عزاست امروز» سر دادند. در این روز حسین حمیدپور، شهردار آبادان، توسط مردم حاضر در صحنه مورد ضرب و شتم قرار گرفت. یک روز بعد از حادثه گروهی از شهروندان در مجاورت بنای مخروبه متروپل آبادان، تجمع اعتراضی برپا کردند. معترضان با دادن شعار علیه مسئولان ذی‌ربط و مالک متروپل، به وقوع این حادثه و کمبود تجهیزات امدادی و نجات اعتراض کردند. آنها نسبت به ادعای مسئولان و رسانه‌های رسمی مبنی بر فوت عبدالباقی واکنش نشان دادند.
نامه‌ها رسید از نشابور روز دوشنبه هفتم این این ماه که: داود بنشابور شده بود بدیدن برادر، و چهل روز آنجا مقام کرد هم در شادیاخ در آن کوشک، و پانصد هزار درم، صلتی‌ داد او را طغرل. و این مال و دیگر مال آنچه در کار بود همه سالار بوزگان‌ ساخت. پس از نشابور بازگشت سوی سرخس بر آن جمله که بگوزگانان آید.
سه شنبه گشت دوشنبه دوشنبه آدینه کنون بینم آدینه را چه آید پیش
چو بر شد هفت ساعت ثلث کم از شام دوشنبه شد اندر نیم شب ناگه چراغ صبحگه روشن