دوشان. ( ص لیاقت ) دوشا. قابل دوشیدن. دوشیدنی. حیوانی که آن را بدوشند : همان گاودوشان و از مادیان فزون داشت آن مهتر تازیان.فردوسی.رجوع به دوشا شود. دوشان. [ دُ ] ( ترکی ، اِ ) اسم ترکی ارنب است. ( تحفه حکیم مؤمن ). خرگوش. رجوع به خرگوش شود. دوشان. [ دُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حسن آباد بخش حومه شهرستان سنندج. در 9 هزارگزی جنوب خاور سنندج و 2 هزارگزی خاورشوسه سنندج به کرمانشاه. 348 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
معنی کلمه دوشان در فرهنگ فارسی
اسم ترکی ارنب است .
معنی کلمه دوشان در ویکی واژه
شاید از نیا-ایرانی dawšan* (یا dawxšan*)، بهواسطهٔ زبان سکایی، از نیا-هندواروپایی dʰewsóm* (به معنی «جانور»). خرگوش
جملاتی از کاربرد کلمه دوشان
اف-۸۴جی در مرداد ۱۳۴۰ از خدمت نیروی هوایی شاهنشاهی بازنشسته شد. اف-۸۴جیهای باقیمانده به جز چهار فروند به آمریکا مرجوع شدند. چهار فروند باقیمانده از هواپیماهای تیم آکروجت تاج طلایی بودند. دو فروند از آنها جهت آموزش دانشجویان فنی مرکز آموزشهای علوم و فنون هوایی به فرودگاه قلعهمرغی منتقل شد در حالی که فروند سوم و چهار بر فراز ورودی پایگاه یکم شکاری تاکتیکی مهرآباد و مرکز آموزشهای نیروی هوایی در فرودگاه دوشانتپه قرار گرفتند.
فیض آزادگی این بس که به گلزار، سلیم سرو را شاخ گل از غاشیه بر دوشان بود
خانه آب و گل از سیلاب می لرزد به خویش چون شدی از خانه بردوشان غم باران مدار
خانه بردوشان در این دریا بههم پیوستهاند دست همچون موج در آغوش هم داریم ما
مایکلسون مجموعهای از آثارش دربارهٔ سینمای تجربی و آوانگارد را در سال ۲۰۱۷ در قالب کتاب در دو قدمی آینده: گزیدهٔ نوشتههای سینمایی منتشر کرد. این کتاب شامل جستارهایی دربارهٔ آثار مایا درن، استن برکج، مارسل دوشان، و … است. او در اثر زوال عقل در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۸ در خانهاش در منهتن درگذشت.
خانه بر دوشان که دارند از توکل پشتبان هر دو عالم گر شود زیر و زبر در مأمنند
اثر خلاق را هنرمند به تنهایی به وجود نمیآورد، بلکه بیننده نیز با رمزگشایی و تعبیر کیفیتهای درونی اثر آن را با دنیای بیرون پیوند میدهد و به این ترتیب سهم خود را به کار خلاق اضافه میکند. - مارسل دوشان
از هدف تیر هوایی را نمی باشد خبر خانه بردوشان غربت را ز خان و مان مپرس
در رأیگیری سال ۲۰۰۴ برای تعیین تأثیرگذارترین آثار هنر مدرن بین ۵۰۰ هنرشناس، این اثر در رتبه پنجم و کنار آثاری از پیکاسو، دوشان و وارهول جای گرفت.
در صف خرقه بدوشان نتوان بود چو گل خرقه دور افکن و با آینه همدوشی کن
به مریخم سپردم تاکشد زار عدوشان را به تیغ قهرمانی
زاد راه خانه بر دوشان به منزل می دهند روزیی آماده بیرون از وطن باشد مرا
نیست ما را در جهان آب و گل ویرانه ای خانه بردوشان دریاییم ما همچون حباب
درآمد زهره گوش هر دو بگرفت به گوش هر دوشان پوشیده میگفت