دلدادگی

معنی کلمه دلدادگی در لغت نامه دهخدا

دلدادگی. [ دِ دَ / دِ ]( حامص مرکب ) دلداده گشتن. شیفتگی. عشق :
شه از دلدادگی در بر گرفتش
قدم تا فرق در گوهر گرفتش.نظامی.

معنی کلمه دلدادگی در فرهنگ معین

( ~. دِ ) (حامص . ) عاشق شدن .

معنی کلمه دلدادگی در فرهنگ عمید

شیفتگی، عاشقی.

معنی کلمه دلدادگی در فرهنگ فارسی

عاشق شدن دلداده گشتن .

معنی کلمه دلدادگی در ویکی واژه

عاشق شدن.

جملاتی از کاربرد کلمه دلدادگی

لئوناردو دا وینچی معتقد بود این رنگ می‌تواند قدرت تفکر انسان را تا ده برابر افزایش دهد. در کشورهای مسیحی رنگ ارغوانی به معنای ثروت و توان‌گری است. در چین رنگ ارغوانی نماد الوهیت، جاودانگی و امروزه همچنین نماد عشق و دلدادگی می‌باشد.
از فیلم‌هایی که وی در آن نقش داشته‌است، می‌توان به روما، آپاسیوناتا، دلدادگی، عشق و انرژی و هم‌کلاسی‌ها اشاره کرد.
ام‌البنین در واقعه کربلا حضور نداشت. هنگامی که کاروان اسیران کربلا وارد مدینه شد و او از کشته شدن فرزندانش باخبر شد؛ از سرنوشت حسین ابن علی پرسید و وقتی که خبر کشته شدن حسین را هم شنید. گفت: «ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین می‌شد و او زنده می‌ماند.» این سخنِ او را برخی دلیل دلدادگی عمیق او به اهل بیت و حسین دانسته‌اند. هر چهار فرزند او در کربلا کشته شدند.