دریای چین
معنی کلمه دریای چین در فرهنگ فارسی
قسمتی از اقیانوس کبیر از ژاپن تا انتهای جنوبی شبه جزیره مالی . جزیره فرمس آن را به دریای چین شرقی و دریای چین جنوبی تقسیم می کند .
معنی کلمه دریای چین در ویکی واژه
چین را همه به کشور و مردم چین میشناسند اما بخشی از ایرانیانباستان با این اصطلاح آشنا بوده و چین به معنی چیدن، شانه و کتف در گویش بهاری هست. دریایچین بدین صورت در هیچ منابع نیامده ولی ممکن است بخشی از دریای مازندران باشد که ایرانیان به آن دسترسی نداشتند. مثل سواحل قزاقستان، یا قوم ترکمن ایرانی که به ترکانچین شاید معروف بودهباشند.
جملاتی از کاربرد کلمه دریای چین
چنین کارها رفت بر دست او که دریای چین بود تا شست او
وز آن پس همه برکمین زمین همه مرز بینی چو دریای چین
بدی تا به زانوش دریای چین همی بود دایم به دریای چین
تو گفتی زبس بود افروخته نیستان به دریای چین سوخته
نهنکال، دریای چین تا میانش بود ای سپهدار روشن بدانش
چو شب گشت با ویژگان برنشست گریزان به دریای چین درنشست
تا پایان سال ۲۰۰۳، در بنادر ساحلی دریای چین کلاً حدود ۱۸۰۰ لنگرگاه شامل بیش از ۵۳۰ لنگرگاه برای کشتیهای بیش از ده هزار تنی ایجاد شد و ظرفیت حمل بار آن به بیش از یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون تن رسید. ظرفیت حمل ونقل برخی بنادر بزرگ چین از ۱۰۰ میلیون تن تجاوز کرده و نام ۸ بندر شانگهای، «شن جن»، «چینگ دائو»، «تیان جین»، «گوانگ جو»، «شیا من»، «نین بو» و «دا لیان» در فهرست ۵۰ بندر برتر جهان ثبت شدهاست.
بجنبید لشکر چه دریای چین دمیدند در دم گره بر جبین
غرب اقیانوس آرام دارای شمار زیادی دریای حاشیهای بزرگ است؛ از جمله دریای جنوبی چین، دریای چین شرقی، دریای ژاپن، دریای اختسک، دریای فیلیپین، دریای مرجان، دریای جاوه و دریای تاسمان.
و گر نی دراندازم از راه کین همه خاک چین را به دریای چین
بدو گفت تا مرز دریای چین مر آن بیکرانه سپه را ببین
وز آن رو مرا لشکر پرخروش چو دریای چین اندر آمد به جوش
چین با داشتن ۲۲٫۱۱۷ کیلومتر مربع مرز زمینی طولانیترین خط مرزی را در میان تمام کشورهای دنیا دارد. این کشور از شرق و جنوب با دریای چین شرقی، خلیج کره، دریای زرد، و دیگر آبهای آزاد احاطه شده است و با ۱۴ کشور هممرز است.
متولد بغداد و تعالیم اولیه را در آنجا فرا گرفت. در نوجوانی جهانگردی پیشه کرده از سرزمینهای دور دیدن میکند از: فلسطین، بلاد فارس، ارمنستان، بلاد قاف، هند، دریای چین، مدغشقر، زنگبار، عمان، در سال ۹۴۳ م به انطاکیه میرسد. در سال ۹۴۵ م وارد دمشق میشود. ده سال مابین سوریه و مصر میگذراند، سرانجام در ۹۵۶ م در شهر فسطاط مصر فوت کرده دفن میشود.