خودپسند

معنی کلمه خودپسند در لغت نامه دهخدا

خودپسند. [ خوَدْ / خُدْ پ َ س َ ] ( نف مرکب ) کسی که شخص خود را می پسنددو ازخودراضی است. متکبر. مغرور. بی فایده مغرور. ( ناظم الاطباء ). معجب. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
ندانستی ای کودک خودپسند
که مردان ز خدمت بجایی رسند.سعدی.جز این علتش نیست کآن خودپسند
حسد دیده نیک بینش بکند.سعدی.گر جلوه مینمائی و گر طعنه می زنی
ما نیستیم معتقد شیخ خودپسند.حافظ.- امثال :
خودپسند خداپسند نبود. ( از جامع التمثیل ).
خودپسند خلق پسند نیست .

معنی کلمه خودپسند در فرهنگ عمید

کسی که کردار و رفتار و صفات خود را پسندیده و بی عیب می داند.

معنی کلمه خودپسند در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه قیافه و اعمال و صفات خود را می پسندد از خود راضی .

جملاتی از کاربرد کلمه خودپسند

نباشد خودپسندی را سرانجام کسی دیبا نبافد با نخ خام
کرد آسیا ز آب، سحرگاه باز خواست کای خودپسند، با منت این بدسری چراست
بر اسب دیو پیکر، دیوبندان شتابان از پی آن خودپسندان
تکیه بجای عشق زند عقل خودپسند دشمن بگو مکان نکند در مقام دوست
دوموسه می‌گوید: «تمام مردان دروغ‌زن و مکّار و گزافه‌گو و دورو و ستیزه‌جو هستند و همهٔ زنان خودپسند و ظاهرساز و خیانتکار؛ ولی در جهان تنها یک چیز مقدس و عالی وجود دارد و آن آمیزش این دو موجود ناقص است.
در فتنه گری نشسته آنجا زال کچلی ز خودپسندان
ای مست شراب خودپسندی بر سر چقدر خمار دادی
خودپسندیدن، و بال است و گزند دیگران را کی پسندد، خودپسند
گمان تو این است ای خودپسند که ریش درازست شعر بلند
با تو خود را کرد مانندی گل از باد هوا گفت در رویش صبا کاین خودپسندی تا به کی
اما ابرانسان در همین آغاز در تقابل با «انسان» و «واپسین انسان» قرار می‌گیرد. ابرانسان نیچه با اصالتی معصومانه به آفرینش ارزش‌های نو می‌پردازد. نیچه با طرح مفهوم ابرانسان خویش می‌کوشد تا وضعیتی را پیش روی ما نهد که هر نوع خودپسندی و دنیا گرایی تنگ نظرانه را رها کرده و انسانیت را در گذرگاه شریف‌ترین سوداهای بشر قرار دهیم. این نکته در سراسر نوشته‌های وی و به‌ویژه در کتاب ‹‹چنین گفت زرتشت» بارها تأکید شده‌است.
زن اگر جاهلست اگر داناست خودپسند است‌و خویشتن‌آراست