خشب. [ خ َ ] ( ع مص ) آمیختن به چیزی. || برگزیده و جدا کردن از چیزی. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). || زدودن و صیقل دادن روی شمشیررا چندان که تاه از وی دور شود و روشن و تیز گردد. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ). || ساختن شمشیر را و هنوز صیقل و تیز نکردن آن را. ( از لغات اضداد است ). || شعر گفتن چنانکه بدون فکر بسیار و تصنع شعر آید. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). || ساختن چوب کمان را بساختن نخستین. خشب. [ خ ِ ] ( ع ص ) رجل قشب خشب ؛ یعنی مرد بی خیر. خشب از اتباع قشب است. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ). خشب. [ خ ُ ] ( ع اِ ) ج ِخَشَب. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ). رجوع به خَشَب شود. || ج ِ اَخشَب و خَشباء. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ). رجوع به اخشب و خشباء شود. خشب. [ خ َ ش َ ] ( ع ص ) شتران و گوسفندان لاغر. ( منتهی الارب ). منه : مال خشب. خشب. [ خ َ ش َ ] ( ع اِ ) چوب درشت. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). ج ، خُشُب ، خُشبان ، خُشب : در دل قیصر بیم و فزع افتاده بود تا بیارند به غزنی سر او بر خشبی.منوچهری ( دیوان چ دبیرسیاقی چ 163 ).مایه و تخم همه خیرت یکسر راستی است راستی قیمت پدید آرد خشب را بر خشب.ناصرخسرو ( دیوان چ تقوی ص 37 ). خشب. [ خ ُ ش ُ ] ( ع اِ ) ج ِ خَشَب. رجوع به خشب شود: و اذا رایتهم تعجبک اجسامهم و ان یقولوا تسمع لقولهم کانهم خشب مسندة یحسبون کل صیحةعلیهم هم العدو فاحذرهم قاتلهم اﷲ انی یُؤْفَکون. ( قرآن 4/63 ). || ج ِ خشیب. ( منتهی الارب ). خشب. [ خ َ ش ِ ]( ع ص ) عیش ناخوش آینده ناپسند. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). || دراز درشت اندام برهنه استخوان در کمال سختی. ( منتهی الارب ). خشب. [ خ ُ ش ُ ] ( اِخ ) وادیی است بر یکشبه راه از مدینه منوره.این نقطه را ذوخشب نیز می گویند. ( از منتهی الارب ). خشب. [خ ُ ش ُ ] ( اِخ ) وادیی است بر یمامه. ( منتهی الارب ). خشب. [ خ َ ش َ ]( اِخ ) از فرودگاههای یمن است. ( از معجم البلدان ). خشب. [ خ ِ ] ( اِخ ) نام کوهی است. ( از معجم البلدان ).
معنی کلمه خشب در فرهنگ معین
(خَ شَ ) [ ع . ] (اِ. ) چوب ، چوب خشک .
معنی کلمه خشب در فرهنگ عمید
چوب.
معنی کلمه خشب در فرهنگ فارسی
( اسم ) چوب چوب خشک . نام کوهی است
معنی کلمه خشب در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی خُشُبٌ: چوبها (جمع کلمه خشبة ) تکرار در قرآن: ۱(بار)
معنی کلمه خشب در ویکی واژه
چوب، چوب خشک.
جملاتی از کاربرد کلمه خشب
داستان زندگی مقنع دارای حوادثی است که همواره مورد توجه نویسندگان مسلمان قرار میگرفته از جمله این حوادث ماه نخشب است یا داستان قلعه یا دژ او.
دلی باقی بود یارب که زلف آن مه نخشب نگیرد بند و زنجیرش به صد نیرنگ و طراری
رأی تو سوی نخشب ار نهد روی خورشید برآید ز چاه نخشب
در متون فارسی و ادبیات فارسی از ماه نخشب با اسامی و نامهای مختلفی سخن گفته شدهاست از جمله مثل ماه کِش، ماه چاه کِش، ماه سیام یا ماه مقنع. اما باید دانست که نویسندگان و شاعران ایرانی به بعد تاریخی این حادثه توجه نمیکنند بلکه بیشترین توجه آنان یا بعد جغرافیای شهر نخشب است یا برای تجلیل از پادشاهان حاکم بر این شهر، مثلاً در شعر سوزنی سمرقندی که خود از اهالی این شهر بود اشاره به نخشب برای تجلیل از پادشاه حاکم بر این شهر است. شاید نگاه منفی عالمان دینی به مقنع سبب شده که شاعران اهل آن شهر تمایل چندانی به بیان این موضوع نداشته باشند. به عنوان مثال در شعر سمرقندی.
جز سایه عدل او بنخشب کو جایگه امان دیگر
اگر به نخشب باد سخاوت تو وزد مکان زر بشود خاره برکه نخشب
روش تکثیر این گل در فصل پائیز از طریق قلمه نیمه خشبی و در تابستان از روش پیوند جوانه شکل میگیرد. نیازهای این گیاه نور کامل آبیاری کم و حداقل دما بایستی منفی ۱۵ درجه باشد وگرنه گیاه یخ میزند. خاک عادی و مخلوط با ماسه و کود دامی برای رز آبشار طلا مفید است.
اگر به ماه فلک مایهای دهد رخت از شرم مه مقنع سر بر نیارد از چه نخشب
کتاب افسانه گلریز اثر ضیاءالدین نخشبی، شاعر و نویسنده قرن هشتم، اثری عاشقانه است که در سرگذشت معصوم شاه و دختری به نام نوشابه نوشته شده است و به نثری اراسته به اشعار و احادیث و اخبار نگارش یافته و طبعی از آن با مقدمه انگلیسی به سال ۱۹۱۳ در کلکته انجام گرفته است.
گویند که زیباست بغایت مه نخشب لیکن نتوان گفت که زیباتر از اینست
در تشبیه شاعران بیشترین استفاده را از ماه نخشب کردند، یا در تصویرگری اجرام آسمان و صبح یا در وصف معشوق یا در وصف طبیعت. ماه نخشب در هنر شاعران ایرانی در ساخت تلمیح بسیار استفاده شد مثلاً نقش این ماه گاهی میتواند تداعی کنند چاه که یوسف پیامبر در آن گرفتار شده باشد. بی تردید ظرفیتهای پنهانی این واقعه تاریخی در شکل سازی تصاویر خیالی و گاهی بازآفرینی و بازسازی تصاویر تکراری نقش بسیاری در تقویت قدرت شاعرانه شاعران ایران زمینهساز بود.
سیستمهای اتوماسیون عموماً به سه لایه بخشبندی میشوند. این بخشبندی بر پایه محل فیزیکی جای گرفتن المانها است. در اینجا لایههای گوناگون فشرده وار شناسانده شدهاند.
آگاهیهای نخستین دربارهٔ او در «مظهر الجایب و مجمع الغرایب» آمده است که در میانههای دههٔ ۱۵۵۰ به عنوان داستانی نوشته شدهاست دربارهٔ آموزشها و سیر معنوی زنی که در سرزمین خوزر در نزدیکی نخشب (نسف) زندگی میکرد.
تا شب و روز همی آید پیدا ز فلک تا گل و خار همی آید پیدا ز خشب
ابو خشب (به عربی: أبو خشب) یک منطقهٔ مسکونی در سوریه است که در استان دیر الزور واقع شدهاست. ابو خشب ۹٬۰۴۶ نفر جمعیت دارد.
دید در اطراف شکر لب زنان خنده چو گل بر مه نخشب زنان
جسمند اهل نخشب بی جان چوبی و بند واکنون که او رسید سوی جسم و جان رسید
به چنگ شیر عرب نجم دین و صدر جهان چو شاخ معجزه هم اژدها و هم خشب است
عسکر بن حُصَین معروف به ابوتراب نخشبی از مشایخ بزرگ خراسان در قرن سوم هجری بهشمار میرود