ینی

معنی کلمه ینی در لغت نامه دهخدا

ینی. [ ی ِ ]( ترکی ، ص ) ینگی. در زبان ترکی به معنی «نو» باشد و از آن است : ینی دنیا و ینی چریک. ( از یادداشت مؤلف ).
ینی. [ ]( اِخ ) طرابلسی جرجی. یکی از نویسندگان و مؤلفان طرابلس است. او راست : 1- تاریخ التمدن الحدیث. 2- تاریخ حزب فرانسا و المانیا. 3- تاریخ سوریا. 4- عجائب البحر و محاصیله التجاریة. ( از معجم المطبوعات مصر ).

معنی کلمه ینی در فرهنگ عمید

= ینگا

معنی کلمه ینی در فرهنگ فارسی

در زبان ترکی به معنی نو باشد و از آن است : ینی دینا و ینی چریک

جملاتی از کاربرد کلمه ینی

زنبور وار بستی در خون من میان را زان لعل دلنوازم ناداده انگبینی
از آن در پیش بینی پادشاهی که هم در عشق ذاتی تو الهی
بر سر خاک او گذر امروز تا ببینی نوشته طاب ثراه
به آب دیده نبینی که خاک می‌شویم بدان طمع که زر عمر باز یابم ازو
جان که رفت از پیش ما خواهد به آن لب باز گشت چون به اصل خویش هر چیزی که بینی راجع است
گر تو غیر حق بینی در جهان بازمانی از جمال جاودان
تو اصل دادن و دادی چو حرف اصل کلام تو اصل دانش و دینی چو صوت اصل صدا
گفتم جهانت خوانم دل گفت نی که جان است چون نیک می ببینم هم آنی و هم اینی
هر آدمی که بینی از سر عشق خالی در پایه جمادست او جانور نباشد
کمان اورا بینی فتاده پنداری مهینه شاخی افتاده از مهینه چنار