معنی کلمه یلدا در لغت نامه دهخدا
یلدا. [ ی َ ] ( سریانی ، اِ ) لغت سریانی است به معنی میلاد عربی ، و چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق می کرده اند از این رو بدین نام نامیده اند. باید توجه داشت که جشن میلاد مسیح ( نوئل ) که در 25 دسامبر تثبیت شده ، طبق تحقیق محققان در اصل ، جشن ظهور میترا ( مهر ) بوده که مسیحیان در قرن چهارم میلادی آن را روز تولد عیسی قرار دادند. یلدا اول زمستان و شب آخر پاییز است که درازترین شبهای سال است و در آن شب یا نزدیک بدان ، آفتاب به برج جدی تحویل می کند و قدما آن را سخت شوم و نامبارک می انگاشتند. در بیشتر نقاط ایران در این شب مراسمی انجام میشود. شعرا زلف یار و همچنین روز هجران را از حیث سیاهی و درازی بدان تشبیه کنند و از اشعار برخی از شعرا مانند سنایی و امیرمعزی که به عنوان شاهد در زیر می آید رابطه بین مسیح و یلدا ادراک می شود. یلدا برابر است با شب اول جدی و شب هفتم دی ماه جلالی و شب بیست ویکم دسامبر فرانسوی. ( از برهان ، آنندراج ، حواشی علامه قزوینی بر آثارالباقیه ، شرح پورداود در یشتها، فرهنگ فارسی معین و یادداشت مؤلف ) :
چون حلقه ربایند به نیزه تو به نیزه
خال از رخ زنگی بربایی شب یلدا.عنصری.نور رایش تیره شب را روز نورانی کند
دود چشمش روز روشن را شب یلدا کند.منوچهری.گرنیابد خوی ایشان درنیابد خلق را
روز روشن در بر دانا شب یلدا شود.ناصرخسرو.قندیل فروزی به شب قدر به مسجد
مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا.ناصرخسرو.او بر دوشنبه و تو بر آدینه
تو لیل قدر داری و او یلدا.ناصرخسرو.کرده خورشید صبح ملک تو
روز همه دشمنان شب یلدا.مسعودسعد.ایزد دادار مهر و کین تو گویی
از شب قدر آفرید و از شب یلدا
زانکه به مهرت بود تقرب مؤمن
زانکه به کینت بود تفاخر ترسا.امیرمعزی.به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی
که از یک چاکری عیسی چنان معروف شد یلدا.سنایی.تو جان لطیفی و جهان جسم کثیف است
تو شمع فروزانی و گیتی شب یلدا.