معنی کلمه یربوع در لغت نامه دهخدا
یربوع. [ ی َ] ( اِخ ) ابن حنظلةبن مالک ، پدر قبیله ای از تمیم و از آن قبیله است متمم بن نویره صحابی. ( منتهی الارب ).
یربوع. [ ی َ ] ( اِخ ) ابن قیظ، پدر بطنی است از مرة و از آن بطن است حارث بن ظالم مری. ( از منتهی الارب ).