معنی کلمه یده در لغت نامه دهخدا
یده. [ ی َ دَ / دِ ] ( اِ ) سنگی که برف و باران به طریق افسونگری بر وی نمودار شده. ( ناظم الاطباء ). || برف و باران آوردن را گویند به طریق عمل سحر و ساحری و این عمل در ماوراءالنهر شهرت دارد. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). برف و باران آوردن را گویند. ( از آنندراج ) : هرگاه باران می خواست [ یافث ] به وسیله آن سنگ سحاب عنایت الهی در فیضان می آمد و اعراب آن سنگ را حجرالمطر و عجمیان سنگ یده و ترکان جده تاش گویند. و حالا نیز سنگ یده در مغولان و ازبکان بسیار پیدا میشود و به سبب آن باران می بارد. ( حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 2 ). و رجوع به جدامیشی شود.