پدرزن

معنی کلمه پدرزن در لغت نامه دهخدا

پدرزن. [ پ ِ دَ زَ ] ( اِ مرکب ) خُسُر. ( فرهنگ اسدی نسخه نخجوانی ). صِهر. خُسور. خُسوره. خُسرُو.

معنی کلمه پدرزن در فرهنگ عمید

خسور، خسر.

معنی کلمه پدرزن در فرهنگ فارسی

( اسم ) پدرزن خسر خسوره خسور ابوالزوجه .

معنی کلمه پدرزن در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پدرزن، پدر زوجه است که از آن در باب نکاح نام برده شده است.
همسر پدرزن اگر مادر زوجه انسان نباشد بر او محرم نیست و زوج می‏تواند در فرض طلاق او یا فوت پدرزن با وی ازدواج کند.
اگر در عقد ازدواج برای زوجه مالی به عنوان مهر ذکر شود و در همان عقد برای پدر او یا کسی دیگر مالی معین- بجز مهر- ذکر گردد، آنچه مهر قرار داده شده، صحیح و لازم الوفا و آنچه برای پدرزن یا کسی دیگر تعیین شده باطل است.
همچنین بنابر قول مشهور اگر چیز معینی از مهر در عقد برای پدرزن شرط شود.

معنی کلمه پدرزن در ویکی واژه

پدر+زن
خسور؛ خسر.

جملاتی از کاربرد کلمه پدرزن

پدرزن که دختر به چشمش نکوست دل و دیده اش هر دو روشن بدوست
پدرزنده و تخت شاهی بجای نهاده تو اندر میان پیش پای